تیرماه داغ کمپانی برادران ویلیامز در خوزستان
فرشید خدادادیان
فعالیتهای صنعت نفت در ایران محدود به بهره برداری از منابع نفتی نبود و در عرصههای دیگر همچون گاز و پتروشیمی نیز ادامه پیدا کرد. خصوصاً پس از ورود کنسرسیوم به حوزه نفت و گاز ایران و تلاش برای استفاده از حوزههای جدید صنعت نفت در ایران و مشخصاً صنعت پتروشیمی که پس از پایان جنگ جهانی دوم پیشرفت خود را آغاز کرده و بتدریج در نقاط مختلف دنیا گسترش یافته بود.
هرچند تاسیس بنگاه کود شیمیایی در شیراز به سال ۱۳۳۷ را باید نخستین حرکت جدی در حوزه پتروشیمی در ایران بدانیم، اما وجود منابع عظیم گاز ترش، به عنوان خوراک اولیه صنعت پتروشیمی در کوه تپههای خوزستان، همواره این ظرفیت بالقوه را در اختیار صنعت نفت ایران قرار میداد که از آن استفاده نمایند.
وقتی که قانون بودجه اصلاحی سال ۱۳۴۳ کلیه فعالیتهای پتروشیمی را به شرکت ملی نفت ایران واگذار کرد، فعالیتهای این حوزه ساختاری منسجم یافت و در سال ۱۳۴۴ و پس از مذاکره با شرکت امریکایی آلاید کمیکال منجر به عقد قرارداد احداث مجتمع پتروشیمی شاهپور در بندر ماهشهر گردید.(۱) پتروشیمی شاهپور که امروزه با نام “رازی” شناخته میشود در همان سال تاسیس و عملیات احداث واحدهای آن آغاز شد.
اما عمده ترین نیاز این مجتمع، خوراک اولیه بود. گاز ترش و حاوی هیدورژن سولفوره که شواهدی از وجود آن در لایه ژوراسیک مخزن مسجدسلیمان به ثبت رسیده بود. نخستین گروه های حفار نفتی نیز سال ها پیش از آن در حین حفاری برای نفت به مخازن پرفشار و قوی گاز ترش برخورده بودند. چاه هایی که در آن مقطع امکان بهره برداری از آنها فراهم نبود و به همین دلیل سالها بعد و با ورود تجهیزات جدید و دارای تحمل فشار بالای صنعتی بود که این مخازن قابل بهره برداری شد. در شمال شرقی مسجدسلیمان منطقهای وجود دارد که آنرا “تل بزان”می نامند. “تـُل” در گویش محلی به معنای محل مرتفع است و در همین منطقه مرتفع تر نسبت به مخزن نفتی مسجدسلیمان است که قوی ترین چاههای تولید گاز ترش منطقه نیز وجود دارند و دهههای متمادی است که خوراک اصلی پتروشیمی در ماهشهر را تامین میکنند.
چاه های هفتگانه تولید گاز ترش مسجدسلیمان در نزدیکی یکدیگر قرار داشتند و برای تجمیع و ارسال گاز تولیدی آنها به ماهشهر و همچنین تسهیل در این امر، احداث واحدی در منطقه ضروری مینمود. بدین ترتیب احداث واحد جذب آب پتروشیمی مسجدسلیمان در سال ۱۳۴۵ در دستور کار قرار گرفت. شرکت موسوم به “M. W. CKLUC”پس از مطالعات کافی و تشریفات لازم بعنوان پیمانکار اصلی و هماهنگ کننده کلیه عملیات ساختمانی این واحد انتخاب و در فروردین ۱۳۴۶ قرارداد مربوطه امضاء و عملیات ساختمان این واحد آغاز شد.(۲) هدف اصلی از ساخت واحد جذب آب مسجدسلیمان، چنانچه از نام این واحد مشخص است، جداسازی بخار آب همراه گاز به منظور جلوگیری از تخریب و پوسیدگی تاسیسات و خط لوله ارسال و همچنین تسهیل در عملیات انتقال گاز در فاصله یکصد و هفتاد و چهار کیلومتری تـُل بزان تا بندر ماهشهر بود. فاصلهای که میبایست با احداث خط لوله به هم وصل میشد.
مضافاً اینکه نزدیک ترین چاه گازی به خود واحد جذب آب نیز حدود نیم کیلومتر و دورترین آنها شانزده کیلومتر با واحد فاصله داشته و باید ابتدا این چاه ها از طریق خط لوله فشار قوی گاز به واحد وصل میشدند. تاسیسات واحد مسجد سلیمان شامل نم زدایی گاز، شیرین سازی گاز، چاههای گاز و چنانکه آمد خط لوله بود و البته برای خود خط لوله نیز ده ایستگاه حفاظت از خوردگی (CP) و ده مورد شیرهای اتوماتیک ایمنی (B. V) در طول مسیر خط پیش بینی شد.(۳)
این بار کشیدن خط لوله بسیار سخت تر از کاری بود که “چارلز ریچی” اسکاتلندی در۱۹۱۰ میلادی با احداث خط لوله از میدان نفتون به آبادان انجام داده بود. فشار زیاد و خصوصیات منحصر بفرد گاز ترش و همچنین لزوم احداث این خط لوله بصورت زیرزمینی در بیشتر طول مسیر، ایجاب مینمود تا برنامه ریزی دقیق و اصولی در این زمینه صورت پذیرد.
در برنامه ریزی بعمل آمده احداث خط لولهای به قطر بیست اینچ و با ضخامت لوله نیم اینچ بصورت یکپارچه در دستور کار قرار گرفت و برای احداث چنین خط لوله عظیمی که بزرگ ترین خط لوله با این مشخصات در منطقه بود میبایست شرکتی به خدمت گرفته شود که سرآمد و توانمند باشد. بدین ترتیب بود که کمپانی ویلیام برادرز Williams Brothers شرکتی که برادران امریکایی ویلیامز آنرا تاسیس کرده بودند و دارای سوابق معتبر در زمینه احداث خطوط لوله گاز در منطقه و جهان بود، پایش به کوه تپههای خوزستان باز گردید.
کمپانی ویلیامز برادرز در فورت اسمیت
هنگامی که دیوید و میلر ویلیامز، دو برادر اهل شهر فورت اسمیت در آرکانزاس ایالات متحده امریکا به سال ۱۹۰۸میلادی تصمیم گرفتند شرکت خود را جهت فعالیت در زمینه حفاری، پالایش، انتقال و توزیع گاز طبیعی، انتقال نفت خام و همچنین تولید برق را ثبت نمایند، اخبار کشف نفت در جایی بنام ایران و منطقهای بنام میدان نفتون در جهان منتشر شده بود. اما برادران ویلیامز نمیدانستند که دست سرنوشت شصت سال بعد کمپانی که آنان تاسیس کرده بودند را به میدان نفتون خواهد کشاند!
پیش از آن و در سال ۱۹۱۹ کمپانی ویلیامز به تولسا در ایالت اوکلاهاما تغییر مکان یافت و همزمان فعالیت خود را به خارج از مرزهای امریکا گسترش داد. پس از آن در سال ۱۹۴۹ بود که “جان. اچ. ویلیامز”، خواهرزاده بنیانگذاران کمپانی به همراه برادرش”چارلز ویلیامز”با پسر داییاش “جونیور دیوید”پسر دیوید، از بنیانگذاران کمپانی در سهام کمپانی شریک شد. “جان. اچ. ویلیامز” به سمت مدیر عاملی کمپانی رسید و تا سال ۱۹۷۱ که این مسئولیت را برعهده داشت، کمپانی برادران ویلیامز را به شرکتی مطرح و معتبر در سطح جهان تبدیل نمود.(۴)
سهام شرکت ویلیامز برادرز
نخستین تجربه برادران ویلیامز قبل از پروژه خط لوله گازترش از مسجدسلیمان به ماهشهر، حضور ایشان در پروژه خط لوله چهل و دو اینچ گاز از بیدبلند به فلارد در نزدیکی اصفهان بود. پروژهای که یک سال پیش از پروژه مسجدسلیمان انجام شده بود و موفقیت در آن باعث شد تا کمپانی برادران ویلیامز برای احداث خط لوله جدید نیز انتخاب شود. هنگامی که ادامه احداث باقی مانده خط لوله چهل و دو اینچ به شرکت فرانسوی اینترپل محول شد، کمپانی، پس از عقد قرارداد با ایران، مهندسان ارشد خود “مکس گدی” Max Guady، “باب تلفورد” و “جو.بی. دان”JOU. B. DUWN (۵) را به کوه تپههای خوزستان فرستاد تا نسبت به احداث خط لوله عظیم اقدام نمایند.
ساکنان محلی تُل بُزان و بی بی یان و یک مَهه و گُل گیر(۶)، مردان چشم آبی را میدیدند که با کارگران و ادوات و ابزار خود کوه تپه را بالا و پایین میرفتند. پیشرفت تجهیزات صنعتی نسبت به شصت سال قبل باعث شده بود تا دیگر نیازی به کندن زمین با بیل و کلنگ و به دست نیروی انسانی نباشد. لودرها و بولدوزها و بیلهای مکانیکی زمین را حفر میکردند و خط لوله پس از تنظیم و جوشکاری با سرعت بیشتری نسبت به دوران قبل پیش میرفت…
عکس ویلیامز برادرز
“… بابا شما هم دلتون خوشه کار میکنید! آن زمان ما با بیل و کلنگ زمین را میکندیم و با آچارهای بزرگ لولههای نفت را به هم پیچ میکردیم. حالا بیلها مکانیکی شده و بجای پیچ دادن هم جوشکاری انجام میشه، شما هم دلتون خوشه کار میکنید!؟” این ها را مش قربون ساکن روستای بردا (۷) به فرزندانش میگفت که در کمپانی کارگری میکردند.
تیرماه گرم و طاقت فرسای سال ۱۳۴۷ که فرا رسید، چشم آبیهای امریکایی به همراه کارکنان و مهندسان و جوشکاران خارجی و کارگران ساده خود (که طبق قرارداد میبایست از نیروهای بومی و محلی آنان را تامین میکردند) در کوه تپههای خشک یک مهه را که چشم آبیها را به یاد گرمای آریزونا میانداخت برای احداث خط لوله حفر و لوله گذاری میکردند. موتورهای جوشکاری و جوشکاران خبره کمپانی به یک اندازه جوش میآوردند و گرمای تیرماه تنها برای کارگران بومی و محلی که در همین شرایط بدنیا آمده و بزرگ شده بودند قابل تحمل بود.
مکس همواره از خود میپرسید چرا یک مهه؟! مگر جاهای دیگر چند تا مهتاب دارند؟ اما در تیرماه گویی مهتاب هم حرارت داشت چون حتی شامگاهان نیز از نسیم خنک خبری نبود!
“… دوره آخر الزمان شده زن! آخه کی دیده بود خر و الاغ پرواز کنه؟! ” ابراهیم روی تخت سیمی در حیاط خانهاش در نصیرآباد نشیته بود و این جملات را خطاب به زنش کنیز، زمانی میگفت که هلیکوپتر کمپانی داشت الاغی را برای استفاده در پروژه بصورت بارکش و آویزان زیر هلیکوپتر به سمت تنگ “سی میلی” (۸) میبرد. الاغ بیچاره از ان ارتفاع هراسان و لرزان به زیر پایش نگاه میکرد و وقتی که از بالای “تنگ خر مرده” (۹) میگذشت نمیدانست که چه سرنوشتی در انتظارش است!
کار احداث خط لوله با نظارت شرکت انگلیسی “آیمگ” انجام میشد و تقریباً یکسال به طول انجامید. کمپانی در مسیر عملیات خود چندین کمپ برای کارکنان خود احداث کرده بود که از جمله این کمپها در مناطق یک مهه و دیگری در نزدیکی رامهرمز و نهایتاً کمپی در نزدیکی ماهشهر بود. احداث خط لوله در مناطق کوهستانی سختی خود را داشت، اما به دشت نیز که رسیدند، کار چندان راحت نبود. زمین نمکی این منطقه از مسیر و شوره زارهای اطراف ماهشهر باعث میشد که بدلیل ریسک خوردگی سریع خط لوله، نتوان آنرا بصورت زیرزمینی ادامه داد و از اینجا باید روی زمین کار میشد. زحمت حفر کانال جای خود را به حساسیت و دقت در افزایش لایههای محافظ دور لوله داده بود و سکوهای سیمانی که لوله روی آنها قرار میگرفت نیز، نیاز به زیرسازی مناسب داشتند تا در اثر فشار وزن خط به زمین سست و ماسهای منطقه فرو نروند! مشکل وقتی بیشتر میشد که با حفر تنها چند متر، آب نمک بالا میآمد و زیرسازی پایهها را با مشکلات بیشتری مواجه مینمود. به همین دلیل بود که کار در دشت نزدیک به ماهشهر بسیار کندتر از مسیر طولانی کوهپایهای پیش میرفت، اما نهایتاً این پروژه نیز به پایان رسید و گاز ترش با فشارPSI ۱۲۰۰ به مجتمع پتروشیمی شاهپور وارد شد.
شرکت ویلیام برادرز هرچند بعد از آن و تا زمان انقلاب ۱۳۵۷ چندین پروژه دیگر در مناطق مختلف ایران به انجام رساند اما خاطره گرمای سوزان تیرماه سال ۱۳۴۷ در یک مهه را هیچ گاه فراموش نکرد. گو اینکه سرنوشت چنین بود که در تیرماه دوازده سال پس از آن، یعنی در تیرماه سال ۱۳۵۹ نیز اتفاقاتی بیفتد که در اسناد این کمپانی ثبت گردد.
موضوع از این قرار بود که پس از پیروزی انقلاب در ایران، برادران ویلیامز به بهانه توقیف اموالشان در ایران، درخواست غرامت نموده و در دادگاههای بین المللی به طرح شکایت بر علیه ایران اقدام کردند. اقدامی که منجر به توقیف بخشی از داراییهای ایران در امریکا شده و نهایتاً در بیست و پنجم تیرماه سال ۱۳۵۹ شورای انقلاب طبق لایحه قانونی استرداد اموال ایشان را تایید کرد.
در این لایحه آمده است: “لایحه قانونی راجع به استرداد اموال شرکت ویلیام برادرز که درجلسه مورخ۲۵/۴/۱۳۵۹ بتصویب شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران رسیده است بپیوست ابلاغ میگردد
۱- با توجه به توقیف اموال ایران در امریکا و امکان تخصیص قسمتی از آن بین طلبکاران یا مدعیان از یکطرف و عدم تطابق ارزش ماترک شرکت ویلیام برادرز با مبالغ خسارات ادعایی شرکت فوق در دادگاههای آمریکا، به وزارت نفت اجازه و اختیار داده میشود که کلیه ماترک شرکت فوق را جمع آوری و به شرکت فوق تحویل دهد و در مقابل شرکت ویلیام برادرز کلیه شکایات مطروحه را از دادگاهها پس گرفته و تعهد نماید که بهیچ وجه هیچگونه ادعائی در این موارد مطرح نخواهد ساخت.
۲- کلیه ادارات، سازمانها، استانداری و فرمانداری محل، کمیته امام در محل جهاد سازندگی و دادستانی انقلاب همکاریهای لازم را برای جمع آوری اقلام و تسهیل در تحویل آنها بشرکت فوق با وزارت نفت بعمل خواهند آورد. شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران (۱۰)
پی نوشتها:
۱- خدادادیان: جستارهای کوتاه بر تاریخ بلند نفت در ایران، ۱۳۸۹، دلا، مسجدسلیمان، ص۶۲
۲-شهنی؛ تاریخ مسجدسلیمان، چ سوم۱۳۸۳، هیرمند، تهران، ص ۲۴۵
۳-نک؛ تارنمای رسمی شرکت پتروشیمی زکریای رازی
۴-نک؛ تارنمای رسمی شرکت برادران ویلیامز www. willias. com
۵-مصاحبه با آقای بهرام طهماسبی، از کارکنان شاغل در پروژه مذکوردر تاریخ۲۹/۳/۱۳۹۳ (با تشکر ویژه از ایشان)
۶-نام مناطق و قریههای مسیر احداث خط لوله در حوالی مسجدسلیمان
۷-بردا BARDA = روستای “بردا زور اِزما barda zoor ezma” روستایی است در نزدیکی رودخانه تمبی و در حومه مسجدسلیمان. محل زندگی گروهی از طایفه موسوم به راکی که خط لوله گاز از کنار این روستا میگذشت و تعدادی از جوانان روستا در آن پروژه کار میکردند. “بَرد” در گویش بختیاری و البته فارسی باستان به معنای سنگ است و این روستا نام خود را بدلیل وجود سنگهای عظیم و بزرگ کوه های اطراف خود میگیرد که روزگاری برای زور آزمایی ساکنان محلی و شاید بصورت مسابقه ورزشی بومی محلی کاربرد داشته. امروزه این روستا را بنام “دولت آباد” می شناسند.
(۸ و ۹) نام دو گذرگاه در مسیر مسجدسلیمان به سمت هفتکل از مسیر منطقه موسوم به”یک مهه”
۱۰-مجموعه قوانین و مقررات نفت، گاز و پتروشیمی، جلددوم، امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران، ۱۳۸۱، ص ۲۱۳۱