از مهر تو
پورمزد کافی ( منظر)
از آن که در شکوفه ی چشمانت
معجزه ای ست
حرفی نیست
و شوریده شاعران
بیتابان کرشمه های گلبرگهای تواند
از آن که در آبشار گیسوانت
حکایتی ست
حرفی نیست
و چاووشی ی قلندران
وجود غمناک آیینه ای ست
بی تصویر و بی خاطره
سربازان مغلوب نگاه تو
پیروز سرداران کوهمرد حماسه و پیکارند
و چکامه های خونبار تغزل
آمیزه ی هنجار تنفسشان
غریو غرور شکسته را
به معجزه
حکایتی بر خوان
و تقدیر زمان را
دگرگونه کن
اسفند ۱۳۶۷، آلمان