پورمزد کافی (منظر)
“با خاطرات آن راه” (۲۲)
می خندیم و می رویم
و نرمه ی شوخ نسیمی
با جان ماست
می ایستیم و
به خود می نگریم
شرمسار و خسته
و ناقوس احتضار
بر جان ما می نوازد
می گرییم و می سوزیم
خمیده
در حجم غریب شکست
و ارواح خجسته
به سایه ی ما لعن می کنند
۱۸ اسفند ۱۳۶۷، آلمان
از دفتر (از این فلات پر اندوه)
Facebook Comments Box