نویدی بر نابودی افکار پوسیده جمهوری اسلامی!
مهدی قاسمی
از روز اولی که جمهوری اسلامی در ایران به قدرت رسید؛ با اسلحه اعدام، تیرباران، شکنجه، زندان و تجاوز به مردان و زنان در زندانها، گرفتن اعترافات دروغین زیر فشار و شکنجه، ترور فیزیکی و شخصیتی، خرافات، جنگ طلبی، شیعه گستری، کشور گشایی مذهبی نامحسوس، آخوند محوری، انحصار قاچاق آب، خاک و ثروت ملی، فراری دادن نخبگان، قاچاق و ترانزیت مواد مخدر، حمایت از گروههای تروریستی مثل القاعده، شکاف عمیق بین آحاد مردم و شکاف طبقاتی شدید، دروغگویی، هزینه کردن سرمایه های ملی در سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و عراق تا قلب افریقا و اقصی نقاط جهان از جیب مردم و ملت و… منافع صرفا شخصی حکومت اسلامی خود را تا به امروز تامین نموده است.
گستاخی علنی اخیر جمهوری اسلامی در قضیه سقوط هواپیمای اکراینی، حمله موشکی به پایگاه های آمریکایی ها در عراق و اخیرا اعدام نوید افکاری علی رغم خیزش مخالفت بر اعدام این جوان ورزشکار با توجه به نقص مدارک اتهامات علیه وی، همچون عنوان دلیل خصومت شخصی برای انگیزه ارتکاب جرم که البته ذکر نشده چگونه و چرا خصومت شخصی!؟ همه و همه نشان میدهد که جمهوری اسلامی بیش از پیش قصد دهن کجی به دنیا و فرستادن سیگنال های جنگ به دنیا دارد.
اعدام نوید افکاری ورزشکار شیرازی، آخر خط گستاخی و شنا در جهت مخالف عقیده و درخواست ملی و جهانی بود که بی شک پیامدها و عواقب سختی برای ایران در بر خواهد داشت، از تحریم های مضاعف اقتصادی، علاوه بر آن تحریم کل ورزش ایران در جهان و المپیک دور از ذهن نخواهد بود.
مردم ایران که هم اکنون در انبوه مشکلات اقتصادی و گرانی،علاوه بر آن سوء مدیریت ناشی از بحران کرونا و آمار دروغ آن مثل همه دغل بازی های دیگرش، دست و پنجه نرم میکند، لذا این سیستم سراپا فاسد با سوء استفاده ازاین محدودیت ها در داخل و خارج کشور به مانند سگی هار هر کاری که بخواهد میکند و واهمه ای هم ندارد!
اما این حیوان وحشی از لجام در رفته بداند که به زودی حتی شاید قبل از پایان دوران کرونا و محدودیت های ناشی از آن به زودی زود توسط مردم در داخل و سایر دول قدرتمند خارجی که کاسه صبرشان از این همه حماقت های جموری اسلامی به سر آمده طومارشان را برخواهند چید.
جمهوری اسلامی پایان سال ۲۰۲۱ را نخواهد دید.و بی شک این تاوان کشتن نوید افکاری و نویدهای دیگر است و سال آینده نویدی بر نابودی افکار پوسیده جمهوری اسلامی خواهد بود.
پانویس:
به قول خسرو گلسرخی:
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
گیرم که می زنید
با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
Facebook Comments Box