تاریخ در تصویر،
عکسی از زنان کارکنان شرکت نفت در خرم کوشک اهواز
نوستالژی
اختر قاسمی، این عکس باید اوایل دهه 50 خورشیدی باشد؛ در همین سال ها بود که خواهر بزرگتر من هم کارمند شرکت نفت مسجدسلیمان شد که بعد به دلیل انتقال مرکز شرکت نفت از مسجدسلیمان به اهواز، او هم به اهواز منتقل شد. تصویری از دختران مدرن ایران که در ساختن جامعه نقش داشتند. تصویر از دخترانی که دقیقا شبیه به خواهرم که در ان زمان کودکی و نوجوانی می دیدم و در ذهن من آنچنان نقش بسته است که بدنبال خواهرم در تصویر می گشتم.
زنان ایران در آن زمان نه تنها در خاورمیانه از بیشترین حقوق اجتماعی سیاسی برخوردار بودند بلکه حقوق آنها حتی از زنان برخی کشورهای اروپایی هم بیشتر بود. انقلاب ارتجاعی ایران در سال 57 انقلابی ضد زن بود که حتی چپ های کمونیست و روشنفکران ما از اینکه زنان در جامعه پای به پای مردان حضور فعال داشته باشند، وحشت داشتند، گواه این ادعا اعتراضات برخی نیروهای کنفدراسیون که در آن زمان بزرگترین اپوزسیون رژیم گذشته در خارج از کشور بود؛ هست. کنفدراسیون متشکل از نیروهای چپ و ملی و مذهبی بود. آنها در آن زمان این اقدام رژیم پهلوی را فساد زنان خواندند و نسبت به حق رای برای زنان اعتراض کردند. گرچه اغلب آنها در رژیم انقلابی برآمده از تلاش خود سرکوب شدند و برخی به جوخه های اعدام سپرده شدند و گروهی هم مجبور به فرار از کشور شدند، اما هنوز اغلب آنها نه تنها حاضر نیستند و شجاعت و شهامتی همانند هما ناطق* پژوهشگر ایرانی ندارند که صادقانه بگویند: « … گه زدم. اکنون آن گه را قاشق قاشق میخورم و پشیمان از خیانت به ایران هستم …» * بلکه همچنان از رژیم انقلابی شان دفاع میکنند و با ذره بین به دنبال اصلاحات در میان عقب مانده ترین و جنایتکارانترین رژیم تاریخ میگردند. در حالیکه آنها در آن دوران با هر اصلاحات مدرن رژیم گذشته مخالفت میکردند. تاریخ ایران و بخصوص زنان ایران هرگز فراموش نخواهند کرد و این شرم تاریخی بر پیشانی آنان خواهد بود و مطمئنن دیر نیست روزی که در مقابل مردم پاسخگو باشند.
- هما ناطق ، نویسنده،پژوهشگر و استاد تاریخ در دانشگاه تهران و دانشگاه سوربن فرانسه. او در دی ماه 1394 در سن 81 سالگی در پاریس درگذشت.
- هما ناطق در زمینه تاریخ مشروطیت و دوران قاجار تحقیقات بسیار کرد. او از نادر روشنفکرانیست که شجاعانه و صادقانه در طی مقاله ای با عنوان «خودم کردم که لعنت بر خودم باد» که در سوم بهمن سال 1381 در کیهان لندن منتشر شد، از اشتباه خود در سهیم بودن انقلاب ارتجاعی 57 گفت. این مقاله یکی از شجاعانه ترین اعترافات یکی از روشنفکران تاریخ معاصر ماست که در سهم خود به ضربه زدن به پیشبرد تمدن و دمکراسی در کشور اقرار کرد.