نگاهی به نمائی 13
جمشید گشتاسبی
قرن ها پیش تصور می شد که در آخرین روزهای برداشت محصول، مرز بین دنیای واقعی و جهان زیرین به راحتی توسط مردگان قابل عبور است. پس به هیئت مردگان در می آمدند تا خود را از گزند آنان مصون دارند …
ساختن آنچه از آن می ترسیم در جشنی به گمان رویاروئی با مردگان و تسلط بر آنان در درازنای تاریخ، روز به روز بیشتر سمت و سوئی آئینی و سپس سرگرمی به خود گرفت.
ترس یک واکنش طبیعی، عاطفی و بیولوژیکی در برابر خطر یا تهدیدهای درک شده است. به مرور ترس ها به سرگرمی تبدیل می شوند و گذر زمان نشان داده این میل به شادی ست که حتی از ترس هم تغذیه می شود و مایه می گیرد تا به شادی و سرگرمی منتهی شود.
بشر ظاهرا تنها موجودی ست که از ترس، اضطراب، خرافه و هیجان شادی می آفریند. دیریست که در پایان اکتبر، می شود موسیقی معروف فیلم هالووین “جان کارپنتر” را به کرات از تلویزیون های خانه ی همسایگان شنید.
گلن اسپارکس، استاد دانشکده ی برین می گوید: “هالووین یک فستیوال کامل است که در اطراف ترس ساخته شده است و ما نمی خواهیم فراموش کنیم که ترس یک تجربه ی منفی است.”
صنایع تجاری به موسم پائیز، هر سال ترس را در بسته بندی های متنوع به بازار روانه می کنند و ما با خرید ترس و نمادهای مردگان، خود و پیرامون خود را می آرائیم تا شاید با نمایشی ابتکاری از نقش خوف و رعب، شادی را صدرنشین جوهره حیات سازیم.
در باب عکس هم شاید به سیاق گفته ای مشهور در این عرصه بشود گفت: نگاه تو مهم است نه آنچه که بدان می نگری.