میخندم
فرهاد صادق زاده
میخندم به تعریف این دنیا
به شناخت من از تو
به سیاستهای تو به شکل یک قدوس میخندم
میخندم به شعاع تا بی نهایت
به پرتو خورشید سرد
به آرامیهای پر از درد میخندم
میخندم به چگونگی پندارم
به تسکینهای پر از درد سیگارم
به اتصال دو بار منفی میخندم
میخندم به تنهایی پر یار
به افکار پریشان زده ی از علم سرشار
به دشمنیهای دوستانه وار میخندم
میخندم به گریه های سیل آور بی اشکم
به برکشیدن احساسات با سم
به چراهای هر دم و بازدم میخندم
Facebook Comments Box