خانه ام «برفی» ست
اختر قاسمی، اولین برف زمستانی امسال در شهر ما کلن از دیشب باریدن گرفت.
صبح که بیدار شدم از پنجره حیاط باغچه را دیدم که همه جا سفید شده، درختان، گیاهان، چمن، میز و صندلی ها، بر اساس عادت همیشه بعنوان یک عکاس سریع موبایلم را برداشتم و از پنجره چند عکس و چندثانیه فیلم گرفتم و بی اختیار به یاد شعر معروف نیما (خانه ام ابری ست) افتادم و و چند جمله ی شعر نیما که از بر بودم با خود بلند می خواندم:
خانه ام (برفی) ست،
یكسره روی زمین ابری ست
با آن از فراز گردنه خرد و خراب و مست …
هنگامی که شعر را میخواندم بیاد دو دوست عزیزم افتادم که هر دو عاشق شعرند:
بیاد رضا مقصدی؛ شاعر توانا که چه حساسیتی در مقابل خوانش شعر و درست استفاده کردن واژگان دارد، بطوریکه اگر نزد او کسی این چنین شعر را دستکاری کند مطمئنن سریع شعر را کامل و از بر با صلابت میخواند و گوشزد میدهد و تصحیح میکند که شعر را باید درست خواند!
و بیاد دیگر دوست عزیزی، دکتر لادن آرمان که عاشق شعر است و اگر او هم می شنید مطمئنن یا شعر را کامل میخواند و یا سریع به سراغ کتاب شعر مجازی میرفت و میخواند … با یاد دوستان و برف و شعر نیما تصمیم گرفتم با همین چند ثانیه فیلم و چند عکس کلیپی یک دقیقه ای با شعر نیما و بیاد نیما درست کنم و به دو دوست عزیزم که عاشق شعر و ادبیات اند و به همه ی عاشقان شعر و ادب تقدیم کنم.
امیدوارم لذت ببرید
اختر قاسمی، زمستان 2021 کلن
خانه ام ابری ست
نیما یوشیج
خانه ام ابری ست
یكسره روی زمین ابری ست با آن
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد می پیچد
یكسره دنیا خراب از اوست
و حواس من
آی نی زن كه تو را آوای نی برده ست دور از ره ،كجایی ؟
خانه ام ابری است اما
ابر بارانش گرفته ست
در خیال روزهای روشنم كز دست رفتندم
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره ، نی زن كه دایم
می نوازد نی ، در این دنیای ابراندود
راه خود را دارد اندر پیش