زندانی سیاسی، سندرم استکهلم و حقوق زندانی سیاسی
زندانی سیاسی به کسی اطلاق میشود که در چهارچوب قوانین سیاسی، در راه تحقق آزادی و نهادینه کردن دمکراسی و حقوقبشر نقش ایفا میکند ، اما به دلیل به چالش کشیدن قدرت بیدادگر حاکم، توسط بیدادگاههای حکومتی به حبسهای ناعادلانه محکوم و به ناچار در زندان محبوس میشود.
نمونه ای بارز ، قتل علیرضا شیرمحمدی با ضربات چاقو در زندان فشافویه، توسط دو زندانی مواد مخدر و قتلهای دیگری در سایر زندانهای ایران است.
حال این پرسش اساسی مطرح است که ، در حالی که زندانی سیاسی در سلول انفرادی حتا از داشتن یک خودکار و کاغذ و کتاب محروم است، چگونه است که زندانی مواد مخدر و اوباش و ارازل در زندان به آلت قتل و مواد کرخت زا (مخدر) دسترسی دارند؟
شاید به این خاطر است که دزدان دیروز حاکمان امروزند .
فیلم مناظره انتخاباتی سال ۹۶ شاهدی بر این مدعا است . سه نفر که یکی به خاطر “مردانگی” ، پرونده اختلاس دیگری را که اکنون رئیس قوه مقننه است متوقف و از دسترس قانون خارج کرده بود تا از چنگ عدالت فرار کند و دیگری هم با وجود سالیان دراز در پستهای قضایی چشم خود را بر بی عدالتیها و دزدیهای سردمداران بسته و در گوش خویش پنبه چپانده بود تا صدای حقخواهی مردم را به گوشش نرسد، اکنون اولی رئیس جمهور، دومی با وجود پروندههای باز اختلاس، رئیس مجلس و سومی رئیس دستگاه قضایی کشور است. تو خود فساد حکومت بخوان از این مجمل.
پارهای از حقوق متهم سیاسی
-اقدام به گرد آوری اسناد و ادله در مورد زندانی سیاسی، باید پیش از احظار یا دستگیری ، آن هم به دستور مقام قضایی باشد.
– حق زندانی سیاسی است که بداند به چه جرمی احضار یا دستگیر میشود. بنابرین، اتهام باید بدون هیچگونه هتک حرمتی به زندانی سیاسی تفهیم شود.
– در صورت مراجعه ضابطان قضایی به منزل یا محل کار متهم، طبق ماده ۵۸ آئین نامه حقوق کیفری ، متهم حق دارد کارت شناسایی و اوراق هویت ضابطان قضایی و امنیتی را خواستار شود .
– طبق ماده ۱۲۹ آئین دادرسی کیفری، ضبط و همراه بردن هر گونه وسیلهای از متهم ، مانند موبایل ، کامپیوتر، کتاب و و غیره ، باید به صورت کتبی در دو نسخه صورتجلسه ، توسط متهم و ضابط(ضابطین) امضا و یک نسخه به خانواده متهم تحویل شود.
– تمام مراحل باز جویی از متهم باید بصورت کتبی و با امضا و اثر انگشت متهم در پایان اظهارات وی باشد.
-بازجویی باید در فضایی آرام ، بدون هیچگونه تنش روانی و بیمپراکنی (ارعاب و تهدید) بر متهم صورت گیرد.
-باز جو حق ورود به حریم شخصی و یا پرسش غیر مرتبط با اتهام تفهیم شده را ندارد، بنابراین در صورتی که متهم با استفاده از حق سکوت به پرسشی پاسخ ندهد، موضوع عدم پاسخ به پرسش در ورقه بازجویی درج میشود.
– در بسیاری از موارد بازجو با تهدید و بزرگ نمایی جرم یا با قول وعده آزادی، از متهم میخواهد که علیرغم میل خود، به جرمی که مرتکب نشده اعتراف نماید. توصیه نگارنده این است که تحت تاثیر هیچ یک از شرایط تهدید یا تطمیع قرار نگرفته و به جرم مرتکب نشده اعتراف ننمایید. خود اینجانب ، نه ترس از تهدید و نه دل بستن به وعدههای بازجو باعث نشد که به جرم ناکرده اقرار نمایم.
سندروم استکهلم (Stockholmssyndrom) و اعتراف گیری اجباری
در نوشتاری تحت عنوان، “تابوت زندگان” ، به قلم زندانی سیاسی سابق، هما کلهری، اعترافگیری اجباری تحت شرایط هولناک اعمال تنش و یا به شیوههای روانشناسانه، طوری صورت میگیرد که زندانی به جرم مرتکب نشده اعتراف کند. به عنوان نمونه میتوان از اعتراف مازیار ابراهیمی به قتل دانشمند هستهای که هرگز مرتکب نشده بود نام برد.
این روش بدین گونه است، که به کمک توابین یا زندانیان خطرناک، جو زندان را طوری برای زندانی سیاسی متشنج میکنند که تحت فشارهای روحی و جسمی، یا برآشفتگی روانی، زندانی برای رهایی از شرایط دهشتناک به زندانبان پناه ببرد. زندانبان هم به گونهای ظاهری ، با رفتارهای حمایتگرانه با در اختیار گرفتن ذهن زندانی، احساس گناه را در وی چنان برجسته میکند که زندانی در عین بیگناهی، خود را گناهکار بداند. در این وضعیت که سندروم استکهلم نامیده می شود، زندانی با زندانبان چنان احساس همدردی و وفاداری میکند که از بازجویی، که جانش را مورد تهدید قرار داده، دفاع نموده و خود را با اشتیاق تسلیم وی میکند .
در این وضعیت ، زندانی طوری شستشوی مغزی(Brain wash) میشود که ممکن است تا آخر عمر از شخصیت واقعی خود جدا و شخصیتی را از خود بروز دهد که بازجو به قالب جسمیاش تزریق نموده. در این مورد می توان به کتاب ، “۱۹۸۴” نوشته جرج اورول( GEORGE ORVEL) مراجعه کرد.
نگارنده بر این باور است که زندانیانی که از ظرفیت ذهنی و استقامت بالاتری برخوردارند کمتر به سندروم استکهلم دچار میشوند. با امید این که این نگاشته بتواند گرهی از گرفتاری های زندانیان سیاسی و خانوادههای این قهرمانان راه آزادی بگشاید.