اخترنیوز مولتی مدیا
اخترنیوز،
نقش روزنامه «اختر» که در سال 1254 در استانبول منتشر شد، آگاهی رسانی به مردم ایران و رسیدن به مشروطیت،چشمگیر بود. یکی از دلایلی که رسانه ما این نام را برای خود برگزید، ادامه راه پیشکسوتان رسانه های زبان که برای رسیدن به آزادی و دمکراسی راه روشنگری را برگزیدند، بود.
در ویکی پیدیا در این باره آمده:
اختر، نشریهٔ فارسی که در اواخر دوران قاجاریه در استانبول منتشر می‌شد.
روزنامهٔ اختر با حمایت سفیر ایران در عثمانی، میزا محسن خان معین المللک پ(بعداً مشیرالدوله) و با کمک مالی دولت ایران تأسیس شد. مدیریت نشریه با محمد طاهر تبریزی و سردبیری آن با میرزا نجفعلی خان خویی، مترجم و نایب سفارت ایران بود. شماره نخست آن در سال 1292 قمری، برابر با 1254 خورشیدی و 1876 میلادی منتشر شد. در سال 1293 قمری انتشار اختر متوقف شد و با کمک مالی از تهران در ۱۲۹۴ قمری انتشار آن از سر گرفته شد. روزنامهٔ اختر از حمایت دولت عثمانی نیز برخوردار شد. از سال 1294 قمری ادارهٔ نشریه به‌صورت شرکت درآمد و چند تن از تبعهٔ عثمانی هم شریک اختر گشتند.
اختر نشریه‌ای مترقی بود و نقشی بزرگ در بیداری ایرانیان داخل و خارج کشور داشت. نوشته‌هایی از نویسندگانی چون میرزا آقاخان کرمانی، میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا حییب اصفهانی و فتح اله خان شیبانی در روزنامهٔ اختر به چاپ می‌رسید.
انتشار اختر تا سال 1313 قمری ( 1895 میلادی، 1274 خورشیدی) ادامه داشت.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در این باره روزنامه اختر می نویسد:
«روزنامه اختر در سال 1292 ه.ق (1254 شمسی) در استانبول دایر شد و روشنفکران ایرانی بسیاری در آن مطلب می‌نوشتند. این روزنامه حدود 30 سال قبل از انقلاب مشروطه کار خود را شروع کرد، پس انقلاب مشروطه حاصل قلم، اندیشه و تفکر است. در این روزنامه مکررا درباره آزادی، دموکراسی و مسائل این‌چنینی مطلب نوشته می‌شد. در بخشی از کتاب تاریخ بیداری ایرانیان آمده است: یکی از علاقه‌مندی‌های روشنفکران ایرانی این بود که روزنامه اختر به دستشان برسد و آن را بخوانند.»
ما امید بسیار داریم که در این راه با همکاری آزادیخواهان اهل قلم و رسانه پیروز خواهیم شد و نام «اخترنیوز» هم در تاریخ رسانه های ایرانیان تبعید ماندگار خواهد شد.
سپاس از همکار عزیزمان جمشید گشتاسبی که این عکس ها را برای نشر و یادآوری نقش «روزنامه اختر» در اختیار ما گذاشت.
صفحه نخست » روزنامه اطلاعات درباره حضور کارگران چینی در ایران: ممکن است مامور باشند
https://news.gooya.com/2021/02/post-49053.php
چینی ها و روس ها در همه جهان در میان پناهنده ، نیروی متخصص مهاجر ، کارشناس مامور می فرستند . این که چیز تازه ای نیست . اما ذکر این مطلب در رژیم ملاهای روسی که از ترس امریکا وا روپا و اسرائیل و حتی استرالیا و کانادا ، حتی شهروندان دو تابعیتی ایرانی را جاسوس ان طرف می داند ، اما روس ها را تا بیخ سوراخهای امنیتی ، نظامی ، اتمی ، و حتی پایگاه های نظامی راه داده ودر ۴۲ سال گذشته حتی یک جاسوس روس دستگیر نکرده ، بسیار تهوع اور است .
( به استثناء انچه اجبارا رو شد چون یک جاسوس دوجانبه روس و انگلیس در رفت به لندن و مزدوران روسیه را لو داد ، انگلیس داد به غرضی انگلوفیل در پاکستان ، او هم داد به عسگر اولادی .)
تفاوت سرسپردگی سیاسی و مستعمره بودن با اتحاد نظامی امنیتی دقیقا همین جا است .
ملاهای روسی به بهانه مبارزه با امریکا و اروپا و اسرائیل ، همه کشور را دربست به روسیه و چین واگذار کردند ، بماند ، دو حزب جاسوسی روسی با تاریخچه خیانت واضح و بینش عنتر ناسیونال روسی را در همه ارکان مملکت راه داده ، فرضیه های دوگینیستی ، لنینیستی ، پوتینیستی انها را مو به مو اجرا میکند ، دو زیست های مارکسیست اسلامی ( ملی مذهبی و جناح های خلقی و پرچمی روسی خودش ) هم که همه امور را به نفع روسیه و در جهت امریکا ستیزی بکار میبرند .
برای ان دسته از نسل جوان ایران که ممکن است ندانند چرا مارکسیست های روسی (توده ای ، فدایی ) و مارکسیستهای
ا سلامی ( ملی مذهبی ، باندهای خلقی موسوی ، عبدی دیوار بالاکش ، خوئینی ها ، نبوی ، باندهای پرچمی رفسنجانیست ها ، لاریجانی ها ، آحمدی نژاد ، خاتمی ، رئیسی ، روحانف ، مؤتلفه ، …) گاهی از چین کمونیست تعریف میکنند وقتی پای رهبری اقتصادی ، نظامی امریکا ( و الگوی توسعه لیبرال دموکراسی هم درتاکتیک و هم در استراتژی) در جهان مطرح باشد ، اما همین ها هر جا که منافع روسیه وسط باشد و کلوپ (جنایت کاران ، مادام العمرهای فاشیست ، مارکسیست های روسی در خط اول امریکا ستیزی ) به چین هم حمله میکنند ، حتی از نزدیکی ملاهای روسی به چین هم به اندازه نزدیکی انها به امریکا و اروپا دچار هراس می شوند و حمله های سادیستی می کنند ،
دقت کنید : این حمله ها به اساس کمونیست بودن چین نیست ، به دیکتاتوری و نظام مادام العمر های فاسد الیگارش چین هم که همان رهبران حزب کمونیست هستند ، حمله نمی کنند !
به منافع چین در ایران ، پاکستان ، افریقا , سریلانکا حمله میکنند
مثل اینکه چرا قرارداد ۲۵ ساله با چین بستی ؟ ( دعوای سگهای پوتین : خوئینی ها ، اسهالی ها ، سبز ها ، توده ایها ، فدایی ها ، گوادلوپیست ها ، بختیاریست ها ، سکولار خلقی ها ، من و تو ، ایران اینترنشنال ، امیر طاهری ، کیهان لندن با خامنف که از ترس دنبال ارباب دیگری میرود در مبارزه بی دلیل و پاک باخته اش با امریکا و انگلیس و اسرائیل ) .
یا ماهی های جنوب را چینی ها ریشه کنی میکنند ،
یا چینی ها قرارداد هایی میبندند که استقلال !( این یکی منو کشته ، به سبیل استالین قسم ) را در خطر می اندازد .
یکی نیست از این ابلهان مزدور و جاسوسان روسیه و پایواران مارکسیسم لنینیسم بپرسد شما که با استقلال طلبی دکتر مصدق ، نه تنها در ان سالها جنگیدید ( با وضوح کامل , طبری گفت که سالها انگلیس خورده ، حالا نوبت روسیه است ! ) در تنها کودتایی در جهان که شوروی در کنار امریکا و انگلیس ایستاد ( برای نفت شمال و چپاندن مزدوران توده ای تواب داخل دولت شاه و امتیازات دیگری که گرفت ) ، برای شوروی ، علیه دولت ملی دکتر مصدق توطئه کردید ، همان کاری که با دولت بازرگان و بنی صدر و ملیون در ۵۷ کردید و اشغال سفارت امریکا ، امدید همسو با باند روسی علم الهدی و سپاه قزاق در یک تلاش برای کودتای داخلی ( بین خلقی و پرچمی ) با بیرون کشیدن جسد مومیایی رضاشاه و فرستادن مزدور داخل مردم و تبلیغات و تحریف تاریخ در خارج ، رضا خان قزاق و کودتای انگلیسی سید ضیا به کمک او ، را جنبش استقلال طلبی مردم ایران کردید ! چون می خواستید از دیکتاتوری فردی “یک خمینی ” دیگر در ماه بنشانید و به مردمی که ” شاه امریکایی وا مریکا” را می خواستند (نه رهبر و دیکتاتور و نظامی روسی و نه روسیه ! نه حتی غزه و سوریه و لبنان و ونزوئلا و ویتنام و ازبکستان و ترکمنستان و ارمنستان و کوبا و کره شمالی )، تحمیل کنید .
چون بالاخره دیکتاتوری بود ، چکمه پوش بود ، اگر میهن پرست هم بود و کارهایی به نفع کشور انجام داد ، اشتباهات بسیار غم انگیزی کرد که موجب قحطی و کشتار ایرانیان و اشغال همین میهن هم شد با عدم تشخیص و قضاوت نادرست ( فکر میکرد هیتلر که مدعی اریایی بودن ، بود ، به سر ایرانیها تاج میزند ، برای همدستی با او جلوی متفقین ایستاد ، هم ایران را اشغال کردند ، هم قحطی امد ، هم او را فرستادند ابدوغ بخورد در موریس ، سه روز هم دوام نیاورد ، تا هیتلر به چاههای نفت قفقاز برسد و استالین را سرنگون کند، اگر نبود دکتر فروغی که با یک حرکت سیاسی درخشان ، ولیعهد جوان او را به امریکایی ها قبولاند ، الان ایران پس از اشغال اذربایجان و کردستان توسط خرس سرخ قطبی استالین ، تبدیل به ایرانستان شده و هر قسمت ان را یک دیوانه مآلیخولیایی فاسد فقر گستر ، مثل همه کشورهای به جا مانده از شوروی در اسیای مرکزی ، برای روسیه اداره میکرد ، یعنی همین خامنف اما به صورت خان خانی ) .
دم خروس روسی شما انجا اشکار می شود ، که رژیم مدرن پهلوی را تک شاهی میبینید . محمد رضا شاه اریامهر ناجی واقعی ایران ، پدر مدرنیزاسیون واقعی ایران ، کسی که با اتحاد درست و قضاوت صحیح در مدار امریکا و پیمانهای نظامی سنتو و سیتو ایستاد ، آذربایجان و کردستان را از چنگال خرس سرخ قطبی بیرون کشید به پشتیبانی امریکا و انگلیس ، ایران را جزیره ارامش کرد ، با صنعت مونتاژ (همان کاری که بعدها دنگ شیائو پینگ در چین کرد ) ، کشاورزی مدرن اسرائیلی ( دشت مغان ) ، اصلاحات سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ( انقلاب سفید شاه و ملت ) ، با پول نفت ، مدرن سازی ارتش با کارشناسان امریکایی ، تسلیحات نظامی فوق مدرن امریکایی و اسرائیلی ، موضع گیری درست کنار اولین سازشگر شجاع عرب با اسرائیل انور سادات ، به جای هم پیالگی با صدام ، اسد ، قذافی ، عرفات ، بن بلا ، بوتفلیقه ، ناصر ، جرج حبش ، سمیر جعجع ، … دیگر تروریست های خط روسیه و مارکسیست های روسی ، سرکوب شورشیان کمونیست در ظفار ، نشاندن صدام به جای خود و تحمیل یک جانبه قرار داد اروند رود به او ، خفه کرد ن شیخک های خلیج و پس گرفتن جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابو موسی ، همه به کمک امریکا و انگلیس ، … کارنامه درخشانی از خود باقی گذاشت . اگر به مشورت با مزدوران مارکسیست لنینیست توده ای تواب گوش نمی داد ، اگر به امثال الله یار صالح و ملیون میانه رو ، یا دکتر امینی گوش میداد ، کار به جایی نمیرسید که در سالهای اخر مسیر تک حزبی برود و با دولت های دموکرات امریکا که بیشتر در سیاست خارجی “برند حقوق بشر و دموکراسی گستری” را برجسته میکنند ( حتی امروز با شاهزاده سعودی میبینید که چنین برخوردی دارند ، مبارک و بن علی را هم گذاشتند مردم ازادی خواه مصر و تونس به زیر بکشند در زمان اوباما ) ، دچار زاویه و خود بزرگ بینی شد . دخالت در انتخابات امریکا ( به نفع نیکسون و علیه کارتر ) چیزی نبود که امریکایی ها بتوانند تحمل کنند . اگر او ۴ سال کارتر را تحمل می کرد ، امروز ایران وضعیت بسیار متفاوتی داشت . اشتباه بعدی او وقتی بحران ایران را گرفت ، در حالیکه بایستی برای محافظت طبقه متوسط و انقلاب انها چاره ای ملی می اندیشید ، به سوی نظامی گری رفت انهم بدترین چاکر نظامی را برگزید ( نه تیمسار اویسی که می توانست با دستگیری ۵۰۰۰ نفر جاسوسان روس : ملاها ، توده ایها ، فدایی ها ، توابان فاسد روسی در حکومت ) از تبدیل جنبش ملت به نهضت خود ویرانگری لنینیستی جلوگیری کند ، او به جای غلام حسین صدیقی که می گفت شاه بماند و سلطنت کند ، بختیار ماکیاولیست معامله گر را گذاشت که همزمان با خمینی ، شاه ، صدام ، بازرگان ، سران جاسوس ارتش (فردوست و قره باغی) ، در حال مذاکره و معامله بود و خمینی را وارد ایران کرد ، مانع کودتای ارتش شد ، شاه را تبعید کرد . به توصیه دو کمونیست روسی ( پرویز نیکخواه و قطبی ) .
رژیم پهلوی الان یک چهره امید و مورد اقبال مردم ایران را هم دارد : شاهزاده رضا پهلوی که همچون پدر با سواد است ، بر خلاف پدر و پدر بزرگ به دموکراسی و لیبرالیسم و مشروطه باور دارد ، از تجربه های غم انگیز دوران پدر بزرگ و پدر درس گرفته ، حتی سلطنت را هم منوط به پذیرش مردم از طریق صندوق رای می داند . برای امروز ایران و نسل جوان ایرانی که هم با ایرانیان زمان رضا شاه و هم ایرانیان زمان محمدرضا شاه کاملا متفاوت هستند ، مناسب است . او در مدار امریکا است . متحدان او سناتورهای محافظه کار امریکا هستند . اگرچه مارکسیست لنینیست ها با زدن نقاب سلطنت طلبی رضا خانی و سیاه کلیست امریکا ستیز و بختیاریست گوادلوپیست سعی در نفوذ در حلقه نزدیک به او را دارند ، به جای جریان سلطنت ، مارکسیسم لنینیسم و پوتینیسم و جمهوری های مادام العمر فاسد جنایت کار ورشکسته خلقی را تبلیغ میکنند ، ( یعنی دقیقا همان کاری که با محمد رضا شاه کردند ، با وجود اینکه او میدانست ارتجاع سرخ و سیاه دشمن حکومت او بودند و دشمن ایران ، به هر دو میدان داد و در یک اشتباه بزرگتر به مارکسیسم اسلامی میدان داد که رژیمش را سرنگون کردند ) . اما هنوز جای امیدواری است که شاهزاده جوان در دام دموکرات ستیزی نیفتد و افسانه های گوادلوپیستی که روسیه و مارکسیست های روسی ساخته اند تا سیاه کل فراموش شود ، اشغال اذربایجان و کردستان به فراموشی رود ، نفوذ و دخالت شبکه امپریالیستی لنینیستی روسیه (توده ای ، فدایی ، ملی مذهبی ) ندیده گرفته شده و باز در ماه مردم ایران یک خمینی چکمه پوش مثل السیسی بچپانند . یا با اوردن یک داوود ، به تره کی برسند . یا با تجزیه ایران قطعات انرا یکی یکی ببلعند .
وظیفه ملی و میهنی شاهزاده این است که به وصیت پدر و تشخیص درست او از دو نیروی روسی ارتجاعی سرخ و سیاه ( سیاهان انگلیسی بعدا تحت تاثیر سرخ های روسی مارکسیست اسلامی شدند ، ملاهای انگلیسی هم جای خود را به ملاهای روسی دادند ) متعهد بماند . هرگز یک فدایی سیاه کلیست یا یک توده ای فرقه دموکراتی ، یک سلطنت طلب نخواهد شد ، در هیچ شکلی از ان . یعنی شاهزاده ممکن است با ملیون مشروطه خواه متحد شود ، حتی با مجاهدین ائتلاف کند در مدار امریکا , اما با مارکسیست لنینیست ها هرگز .
امریکای دموکرات و جمهوری خواه ونیروی جدید ترامپیست علیرغم همه تفاوت ها ، باز از روسیه و چین به شاهزاده جوان نزدیکترند . به هیچ وجه جریان سلطنت طلبی نباید متوهم شده ، به دامان مارکسیسم لنینیسم یا پوتینیسم بیفتد .
حمایت امارات از موضع عربستان درباره گزارش قتل خاشقجی
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=224079
گزارش قتل خاشقجی مدرک مهمی نیست اما محاسبات خاورمیانه را تغییر می‌دهد
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/88364/