سفر قاليباف به مسكو و ديدارى پشت ديوار با پوتين!
محمدباقر قالیباف، رئيس مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه، نوزدهم (۱۹) بهمن ماه، به مسکو رفت تا پیام رهبر جمهوری اسلامی را به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، برساند. مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شوراى اسلامى، گفته است این سفر سه روزه است و «مواضع صریح نظام درخصوص برجام، تعاملات اقتصادی با روسیه و فروش نفت» مطرح خواهد شد و پیام رهبر حکومت ایران نیز به نماینده ویژه پوتین داده میشود[١].
سفر به روسیه، اولین سفر خارجی پاسدار قالیباف در مقام رئيس مجلس است و او قرار بود، با پوتين هم ملاقاتی داشته باشد. پیش از آن، روزنامه همشهری ايران خبر داده بود که مقامهای دولت روسیه با توجه به «احتیاطهای» پوتین «در حفظ سلامتیاش» گفته بودند فردی که قصد دیدار با پوتین را دارد، باید پانزده (۱۵) روز در قرنطینه بماند و برای حل این مشکل پیشنهاد شد که قالیباف در تهران و در فرودگاه روسیه تست کرونا بدهد. پس از آن ناچار شد نامه را به با ویچسلاو والودین، رئیس دومای دولتی روسیه بدهد. جالب است محمدجواد ظریف روز هفتم (۷) بهمن ماه امسال به روسیه سفر و با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، دیدار داشته است، ولی گزارشی از دیدارش با پوتین منتشر نشد.
بعدا، مشخص شد چرا سفر قاليباف به روسيه بى خبر از دولت روحانى صورت مى گيرد! نپذيرفتن قاليباف از سوى پوتين، ترند بزرگى در شبكه هاى جهانى شد و قاليباف را سكه ى يك پول كرده بود كه در حوصله اين بحث نيست، از آن مى گذرم ولى قاليباف را به عكس العمل واداشت كه در زير به ماهيت اين فاسدترين پاسدار و ماجراى اين ملاقات مى پردازيم.
پاسدار محمد باقر قالیباف رئيس فاسد مجلس رژيم، پس از ورود به مسکو از “هجمههای زیادی” که درباره سفر او به روسیه به راه افتاده انتقاد کرد و گفت که قصد داشته این سفر را به تعویق بیاندازد اما خامنهای “تاکید” کرده که سفر را به “تاخیر نیاندازد”. مهدی محمدی، مشاور قالیباف هم در توییتی نوشته بود که “تاکید بر اینکه پیام باید دقیقا در همین زمان، بدون تاخیر و توسط آقای قالیباف به روس ها منتقل شود، در عالی ترین سطح انجام شده و همه موضوعات دیگر را به حاشیه تبدیل کرده است”. این اولین سفر رسمی خارجی قالیباف بعد از ریاست مجلس است. قالیباف قرار بود در آذر ماه به دعوت دومای روسیه به آن کشور سفر کند اما این سفر به دلیل قطعی نشدن دیدار او با «ولادیمیر پوتین»، یک روز پیش از انجام به تعویق افتاد. در رابطه با اين سفر حرف و حديث های بسيارى زده شده است. يكی از اين ها محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرا است، او در واکنش تندی در توییتر خود نوشت: “مشاوران بادمجان دورقابچین رئیس مجلس به جای شفاف سازی در مورد باقر گیت، هم دروغ بافتند، هم او را با حاج قاسم مقایسه کردند. حال آنکه خود قالیباف میداند این مقایسه عرش با فرش است. خاک بر سر من که چنین مشاورانی دارد رئیس مجلس مملکتم، که برای پست خود، رئیسشان را هم خراب می کنند، حتی؛ “اينطور كه از خبر دستگیرم شد گويا قاليباف بنا نبوده است با ولاديمير پوتين ملاقات كند و درخواست ملاقات را خودش كرده است كه پوتين هم پروتكلهاى بهداشتى را بهانه قرار داده است! رژيم هم اعلام كرده بود، پروتكلهاى بهداشتى پوتين سخت بوده و اين ديدار لغو شده است.
چرا حامل نامه ى خامنه ای پاسدار قاليباف ديپلمات و رييس كنونی مجلس شورای اسلامی بود؟ مگر كشور وزير خارجه ندارد و چرا توسط «علی اكبر ولايتى» مشاور امور بین الملل ولايت فَقِيه صورت نگرفت؟ البته اين اولين بار هم نبوده است كه خامنه اى خودش تصميم مى گيرد. يكبار هم در سفر «بشار اسد» به تهران معلوم شد قاسم سليمانى او را بدون خبردار شدن روحانى و ظريف (وزير امور خارجه) دعوت کرده بود كه باعث استعفای ظريف شد ولی با دستور خامنه ای استعفايش را پس ميگيرد! اينبار محمد جواد ظريف دروغ شاخدار ديگرى مى گويد؛ “ما از سفر قاليباف به روسيه اطلاع كامل داشتيم، ما تلاش خود را كرديم!
سوال؛ چرا سفر قاليباف به مسكو پر سر و صدا و پر حاشيه شد؟ ديدار او با ولاديمير پوتين چه فايده اى برايش داشت؟ به احتمال زياد پاسدار قاليباف كانديدای بعدی ولی فَقِيه در انتخابات ١٤٠٠ خورشیدی است، كه چنين خيز برداشته اند. اكنون خامنه ای مى خواهد براى او كسب وجهه كند. همانطور كه نوشتم، سئوال مهم اينجاست كه چرا اينبار ولايتی را، راهی مسكو نكرده است. چرا نامه ای را كه به دست پوتين رساندند سر بسته بود؟ من سعى دارم، از محتوای نامه براى مخاطبين بنويسم و چراهای بالا را جواب دهم.
البته نامه مزبور آنقدر هم سر بسته نبود، با كمی كنجكاوی می توان به محتوای آن پی برد. قبل از پرداختن به محتوای نامه بايد به حاشيه هايى كه براى قاليباف پيش آمد، پرداخت. بايد ديد چه نكاتی در نامه ى مربوطه بوده است كه از محتوای آن خبری به بيرون درز نكرد؟ قبل از آن بايد پرسيد چرا، رئيس جمهور روسيه، قاليباف را سنگ روی يخ كرد و او را حضوری نپذيرفت. آيا پوتين از جنايتهايى كه قاليباف انجام داده است، خبر داشته و يا دارد؟ و يا می خواست برای خامنه ای گربه برقصاند و امتياز بيشتر بگيرد؟ اينكه قاليباف با چنين ملاقاتى به دنبال اعتبارى بود شكی نداريم. اگر خامنه اى از قبل با پوتين تنظيم كرده بود، نپذيرفتن فرستاده او خود بحرانى افزون بر بحرانهاى گذشته به وجود خواهد آورد. همان كه خامنه اى در آن استاد است! اينبار هم بر آن بحرانها افزود. ولى قاليباف فكر نمى كرد كه با طناب پوسیده ى خامنه اى به ته چاه خواهد رفت.
محتوای نامه زمانی بيرون می زند كه قاليباف، گوشه اى از آن را مطرح ميكند. زمانى كه پوتين وى را به حضور نمى پذيرد ميگويد: “اين سپاسگزاری رهبر از پوتين بخاطر برجام بود، اينكه هر تغييرى در غرب اتفاق بيافتد تاثيرى بر روابط ما نمی گذارد. خامنه ای، قصد آن را دارد تا خيال خود را از اين طرف راحت كند و با فرستادن نامه به «پوتين» آنهم توسط قاليباف می خواهد با يك تير دو نشان بزند، هم پوتين را راضى نگاه دارد و هم براى قاليباف اعتبار بخرد. اين يك نكته مهم بود.
تا اينجا مشخص می شود، كه چرا خامنه ای قبلا می گفت نه جنگ ميشود و نه مذاكره می كنيم (دوره ترامپ) به خاطر همين است، رژيمى كه سراسر بحران است، شرط و شروط براى كشورهای مذاكره كننده می گذارد. او از آمريكا بارها خواسته است قبل از همه براى رسيدن به برجام (برجام ٢) تحريمها را لغو كند، تا برجام اين قرارداد پر از حاشيه هم به جايی برسد. در واقع محتوای اين نامه سرنگشاده اطمينان دادن به پوتين است كه ما با شما هستيم و خيالتان راحت باشد، اين سر سپردگى تا پايان كاملتر هم ميشود. صحت اين حرف ها را «محمود صادقي» نماينده پیشین مجلس، تائيد می كند او گفته است: علت سفر قاليباف را خود چنين عنوان می كند: “علت سفرم به روسيه، اطمينان بخشی (سر سپردگى) به روسيه بود كه بدانيد، هر اتفاقی در غرب بيافتد، هيچ تاثيری بر روابط ما با آنها (روسيه) نمی گذارد! يعنی اينكه رفقاى روسى از روابط بين غرب و ايران نگران نباشند. ما با شما و شما با ما روابطمان طور ديگری است (وابستگى كامل).
البته، خامنه ای ترسش از كنار كشيدن روسيه در اين ماجراست، مانند همان برخوردی كه در سوريه كردند. پاسداران را به گوشه اى راند تا فقط مدافع حرم باشند! حال چه تغييرى بين ايران و غرب به وجود آمده است، آيا روسيه از اين روابط نگران است؟ به قول معروف «ترامپی» رفته است و «بايدنى» آمده است، اين يكی از تغييرات است كه ميتواند در روابط با آخوندها تغييراتی در سياست خارجى آمريكايى ها به وجود آورد، البته در مورد برجام سختتر هم خواهد شد. خامنه اى شرق، يعنی روسيه را با نامه در جريان گذاشته و با آمريكا هم اگر شد مذاكرات پشت پرده را هم با نرمش قهرمانانه جلو می برد. از يك طرف می خواهد رابطه با غرب (اروپا) را از سر بگيرد. از طرف ديگر همانطور كه نوشتم با روسيه به جز اجراى سياستهاى آنها راه ديگرى ندارد. به روسيه مى خواهد بگويد؛ ما باشما بوده و همان كه بوديم، هستيم. يعنی براى يك چرخش قهرمانانه با پيش درآمد ملاقات قاليباف با پوتين وارد مرحله سرسپردگى بيشترى شده اند. نپذيرفتن قاليباف از موضع بالاى پوتين حكايت دارد. شايد بحرانى را در روابط بين دو كشور ايجاد كرد كه نشان ميدهد بدون قرار قبلی بوده است. البته رژيم چاره اى جز اجراى اوامر پوتين ندارد.
حال بايد پرسيد؛ آيا روسيه، به خاطر كاهش روابط با ايران، نگرانى دارد؟ يا اين نگرانى از جانب خامنه اى است؟ براى پاسخ به اين سوال به روابط اقتصادی بين ايران و روسيه نگاه كنيم. طبق آمار در سال ٢٠١٩ میلادی روسيه ٢٤٣ ميليارد دلار از كل كشورهای جهان واردات داشته است، و ٢٦٪ صدم درصد واردات روسيه از ايران بوده است. حدود ۰٦٪ درصد واردات كالای ايران از روسيه بوده است. يعنی این يك روابط كاملا ضعيفِ اقتصادى است. شايد بتوان گفت مجموعا يك ميليارد دلار بوده است. پس مشكل تجارى نيست. مشكل كجاست؟
اهميت نگرانى روسيه در رابطه با ايران در چيست؟
مشكل در اين است كه روسيه در رابطه با ايران از دو مسئله نمی تواند بگذرد. يكی مسئله ى هسته ای و مسئله ديگر ژئوپليتيكى (جغرافياى سياسى) است. توضيح اين كه روسيه ميخواهد نيروهای خود را در نيروگاه اتمى بوشهر داشته باشد، چون در آنجا آب سبك توليد مى كنند و نيروى انسانى زيادى دارند. از ديد پوتين آنجا براى روسيه بسيار مهم است و عملا در اختيار آنهاست.
١-درواقع روسيه نمى خواهد روى برگ نيروگاه بوشهر بازى كند.
٢- مهم ترين هدف روسيه در مسائل ژئوپليتيكى است، كه پوتين قصد دارد آنرا عملى كند و خود را به آبهاى گرم خليج فارس (جنوب) برساند.
١١ فروردين ١٣٩٥خورشیدی روزنامه اسپوتنيك روسيه نوشت: “آرزوی پطر كبير بعد از ١٠٠ سال عملى ميشود! تزار پطر كبير سياستهائى را در پيش گرفت و اين تلاش پيش از دو قرن تا ١٩١٧ ادامه يافت. گفته ميشود پطر كبير هميشه آرزوی قدم گذاردن به آبهاى گرم جنوب را در سر داشته است. اما در زمان حياتش به اين آرزو نرسيد و به همين دليل پيش از مرگ دستيابى به آبهاى گرم ايران را به عنوان دستور كار به تزارهای بعدى سفارش كرده است. ظاهرا در اين وصيت نامه در مورد ايران و جنوب و آبهاى گرم، گفته شده، «نزدیک شدن به استانبول و هندوستان و ایران برای روسیه واجب است و لازم است که با این دولتها به جنگ پرداخته شود تا به هر قدر ممکن است خود را زودتر به خلیج فارس برسانید. بدين وسيله به هندوستان كه يكى از غنى ترين كشورهاى جهان است نزديك شده و از تمام گنج هاى دنيا بى نياز خواهيد شد». (بعضى ها اين وصيت نامه را جعلى مى دانند) البته در اين راستا چين از روسيه پيشی گرفته است. حالا قرارگاه خاتم الأنبياء در حال امكان سنجی اتصال (هدف) درياى خزر به خليج فارس است. هدف اين پروژه شيرين سازى آب خزر، انتقال ٥٠٠ ميليون متر مكعب آب به استانهای مركزی ايران، ايجاد امكان كشتیرانى از خزر تا خليج فارس اعلام شده است. كه در كنار اين اهداف روياى تزار پتر كبير تحقق مى يابد. اگر بدون جنگ بشود كلی سرمايه براى روسيه در بر دارد، اين چپاولى است كه در سر روسيه (پوتين) است. در اين ميان ما شاهد واگذارى نيمى از خزر هم بوده ايم، بايد پرسيد روسيه براى ما چه منفعتى داشته است كه چنين گل به پايش ميريزند؟ البته براى رژيم فاشيستى مذهبى، سود فراوان داشته است و نه براى ايران!
ساخت نيروگاه بوشهر در سال ١٣٥٤ خورشیدی شروع به كار مى كند كه ابتدا توسط آلمانى ها كنترل ميشود ولى در سال ٥٧ نيمه تمام مى ماند. در جنگ ايران و عراق تقريبا ٨٠ درصد آن از بين ميرود. در سال ١٣٧٣ قرار داد تكميلى با روسيه امضاء ميشود و تا سال ٧٩ كار نيروگاه تمام ميشود. ٢١ سال بعد يعنى ١٣٩٠خورشيدى، باز نیروگاه راه اندازى ميشود دوباره هزينه زيادى مى برد، در واقع روس ها هميشه بازى در آورده و مياورند، جلاليان ميگويد سه برابر گذشته هزينه نيروگاه كرديم. اين در حالى است كه اين نيروگاه گرانترين نيروگاه اتمى است كه سود چندانى براى ايرانى ندارد. حدود ٢٥ نيروگاه براى توليد برق ساخته شده است. برق توليده شده از آنها به مراتب از نيروگاه بوشهر ارزانتر است. بارها و بارها كارشناسان تاكيد كرده اند كه براى توليد برق، اين نيروگاه به صرفه نيست ولى مرغ خامنه اى يك پا دارد. از طرفى هم خطر انفجار وجود دارد و هم زباله هاى اتمى اشعه زا هستند و بايد هر چه زودتر جمع شوند، تا نسل آينده اين زباله ها را عامل خطرى براى خود تصور نكنند. در واقع اين يك سياست ضد انسانى و ضد اخلاقى است كه خامنه اى اتخاذ كرده است تا براى بقاى رژيمش دست به هر كارى بزند. خود روسها هم به خاطر اينكه رژيم به سمت اروپا نرود هر از چند گاهى مسئله اروانيوم و كار در نيروگاه را پيش مى كشند تا امتيازاتی از رژيم خامنه اى بگيرند و روابط ایران با اروپايى ها را شكرآب كند. حال برگرديم به بحث اصلى.
با اينكه خامنه اى مى داند قاليباف شانسى در انتخابات آينده ندارد و شكستهاى گذشته در انتخابات نشان داد او جزو ٤ درصدی هايى است كه منظور مردم است، ولى در اين آشفته بازار ايران، فرصت را غنیمت شمرده و بهره برده، او را راهى مسكو كرد، كه در همان قدم اول سنگ روی يخ شد و پوتين ملاقات با او را به بهانه كرونا نپذيرفت. همانطور كه سفر قبلى او را در آذر ماه حذف كرد. در بالا هم اشاره كرديم، قاليباف پس از سفرهاى استانى اش، طبق برنامه ها و ملاقاتهاى پوتين بنا بوده است كه در فرودگاه تهران (يا در مسكو) ١٤ روز قرنطينه باشد و بعد آزمايش بدهد ولى هيچكدام از اين پروتكلهاى را رعايت نكرد و راهى مسكو شد. طبق خبرهاى غير موثق، چون خامنه اى علاوه بر مسئله ى هسته اى درخواست وام را هم از پوتين كرده است، و البته در ازاى آن پيشنهاداتى براى پوتين داشته است! احتمالا به خاطر همين بوده است كه قاليباف را سراسيمه به مسكو فرستاده است.
اينجا بايد دقت كرد، قاليباف، محبوب خامنه اى است، نه به دليل علاقه، بلكه به دليل اينكه او خوب آدم مى كشد و در سركوب دست بالا را دارد. قاليباف يكی از فاسدترين مهره هاى رژيم است كه در رانتخوارى گوى سبقت را از بسیاری ربوده است و حالا هم می بينيم به جاى محاكمه ى وی، او رئيس مجلس جمهورى اسلامى شده است كه با آن همه فساد و جنايت، حمايت خامنه اى را همچنان در پشت سر خویش داشته است. خامنه ای به طور جد می خواهد قاليباف را همچون احمدى نژاد رئيس جمهور كند او به دنبال كسی است كه بتواند وضعيت انفجارى كشور را كنترل كند. روزنامه رسالت در سيزده بهمن ٩٩ نوشت؛ “وقتى بقا به خاطر فقر و گرسنگى به خطر بيفتد يكی از مسائل آن مى تواند خشم كنترل نشده مردم باشد”. خامنه ای با اينكه می داند قاليباف منفور مردم است، ولی دست به يك بازى سياسي دو سر باخت ديگری ميزند، چرا؟ چون كسى نزديكتر از قاليباف ندارد. از طرفى به دليل اينكه او تا كنون امتحانش را در سركوب مردم به خوبی نشان داده است. در جريان انتخابات ٨٤ صحبتهاى روحانى به قاليباف را يادتان هست؟ به او گفت؛ “اگر من آن مردانگى را نكرده بودم شما الان اينجا نبوديد. (روحانى در آن سال دبير شورای عالى امنيت بود) اين در واقع حق السكوت بود، كه روحانى مطرح ميكرد. بين سالهاى ٨٣-٨٤، زمانى كه قالیباف فرمانده نيروى انتظامى و رئيس ستاد مبارزه با قاچاق بود. باج گيرى و حق السكوت قاليباف، مواد مخدر بوده است. بين سالهاى ٧٩ تا ٨٣ فرمانده ناجا بود، برنامه قاليباف در آن يك ساله كه رئيس ستاد مبارزه با مواد مخدر بود برايش پول آور بود. باج گيرى از قاچاقچيان كه در جريان انتخابات، روحانى او را سر بسته افشاء كرد.
سمت هاى ديگر قاليباف اينهاست كه در زير می آيد:
– عضو حقيقى تشخيص مصلحت نظام
– قالیباف به آزادی قاچاقچیان کمک کرد و آنها را به ستاد انتخاباتیاش برد، به این پرونده، نه تنها رسیدگی نشد بلکه تا سال ۱۳۹۲، یعنی هشت سال بعد، توسط مقامات ارشد نظام مخفی نگه داشته شد.
- قالیباف که یک سال بعد از حمله لباس شخصیها و نیروی انتظامی به کوی دانشگاه تهران، در سال ۱۳۷۹ با حکم مستقیم آیتالله خامنهای به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد، در یک سخنرانی که فایل صوتی آن منتشر شده تأیید کرد که نامه سال ۷۸ به خاتمی را نیز او نوشته و سوار بر موتور و همراه قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس، در خیابان با چوب به سرکوب معترضان پرداخته و به گفته خودش، کف خیابان از بیت رهبری دفاع کرده است.
– ۱۰ سال بعد از حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸، در سال ۱۳۸۸ نیز که اعتراضات گسترده مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، تهران و بسیاری از شهرها را فرا گرفت، قاليباف در سركوب جوانان كودتاهى نكرد.
– داستان شهردار شدن او در سال ۸۴ هم با حمایت مستقیم بیت رهبری رقم خورد. قالیباف در آن سال فکر میکرد نامزد مورد حمایت بیت رهبری برای انتخابات ریاستجمهوری است، اما در آخرین روزها و با چرخش بیت رهبری به سوی حمایت از محمود احمدینژاد غافلگیر شد و در انتخابات شکست خورد. برخی شواهد نشان میدهد که این نخستین دخالت جدی مجتبی خامنهای، فرزند آیتالله خامنهای، در انتخابات بوده است.
قاليباف اكنون با اين همه فساد رئيس مجلس است. او يكى از فاسدترين و جلادترين عناصر رژيم است كه هم آدم كشى كرده است هم در رانت هاى بزرگ شركت داشته و هم اطرافيانش را به نان و نوا رسانده است. او سرمايه هاى عظيمى را به همراه فرزندش براى تجارت گوشت از كشور خارج كرده و به استراليا برده است. عروسی شاهانه اى براى دخترش برگزار كرده بود. خامنه اى با اينكه ميداند قاليباف، شانسى براى رياست جمهورى ندارد، اين بار هم قصد دارد ماجراى گذشته را تكرار كند. قاليباف هم براى جلب رضايت پوتين و بخاطر رياست جمهورى اش به على خامنه اى اصرار كرده او را به مسكو بفرستد!
آنچه در زير پوست شب در ايران احساس مى شود ، حاكى از آن است كه جامعه ايران زير فقر شديد در حال خيزش عظيم است. خيزشی كه ولايت فقيه را در هم خواهد پيچيد، این میتواند احتمال در خواست کمک اضطرارى خامنه اى از روسيه باشد. حال، معلوم نيست که در ازاى آنچه خامنه اى مى خواهد، «ولاديمير پوتين»، چه شرایط یا درخواست هايى از ولايت مداران را مطرح كند؟ قدر مسلم اين است كه خامنه اى از سخنانِ خمينى كه گفته بود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» بهره خواهد گرفت و اينبار دست به خودكشى سياسى ديگری خواهد زد! يعنى دست به واگذاری اختيارات تام و تمام از جیب مردم ايران به پوتين تزار قرن بيست و يكم خواهد زد.
بایدن با حمله به شبهنظامیان عراقی در شمال شرق سوریه چه پیامی به ایران داد؟
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=224031
بایدن: اقدام متجاوزانه روسیه در الحاق شبهجزیره کریمه اوکراین را هرگز نمیپذیریم
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=224024
آمریکا نقش بن سلمان در قتل خاشقچی را تایید کرد
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/88306/
انتقاد لاوروف از حملات اخیر ارتش آمریکا در سوریه
وزیر امور خارجه روسیه: آمریکا فقط 5 دقیقه قبل از حمله به مواضعی در سوریه، ارتش روسیه را مطلع کرد.
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=224007
امروز ملاهای روسی ، روسیه ، اسد ، مادورو فهمیدند که پرزیدنت بایدن می تواند بسیار خطرناک تر از ترامپ و جرج بوش باشد برای دیکتاتورها و جنایت کاران روسی و انهایی که فکر میکنند پوتین می تواند انها را از مجازات برهاند.
اما اپوزیسیون روسی ملاها نه تنها نفهمید ، بلکه خودش را به کوچه علی چپ زد ، انهم ان علی چپی که گل سرخی میگفت مولا علی نخستین سوسیالیست جهان است . طبری می گفت ماتریالیسم یعنی مونیستی ، یگانه ، واحد ، توحیدی .
بقراط تروریست سیاه کلیست فدایی مارکسیست روسی به همراه محمدی و رافت کمونیست های مامور ملاها در کیهان لندن در یک اقدام دستپاچه بدون اینکه بپذیرند که در مورد امریکا و پرزیدنت بایدن هیچ چیزی نمی دانند و همه حرفها و بازیهای سیاسی انها از دفتر پوتین ـ دوگین می اید به تهران ، به جاسوسان روسی ( زر افشان ، عمویی ، عبدالله شهبازی، …) بعد به فتاه پور و امیر طاهری و سرکوهی و برزگر و میلانی میرسد و انها میدهند این مزدوران درجه سه بلغور کنند :
– شیم استکان شیمشه بالا
– شیمشه بالا شیم استکان
این مزخرفات تکراری را در رسانه های تحت اشغال مارکسیست های روسی ببینید :
کیهان لندن:
نخستین اقدام نظامی دولت با یدن علیه نیابتیهای جمهوری اسلامی: «خفیف»، «بدون افزایش خصومت» و بجای عراق در سوریه!
هر کاری امریکا بکند ( کارتر ، کلینتون ، بوش ، اوباما ، ترامپ ، پرزیدنت بایدن ) اینها همان خط دون کیشوت وحشت زده پوتین را تکرار میکنند و چند تا بادمجان دور بشقاب مزدورانی میچینند که در جهان چشمشان به اقا پوتین (ص) و جین پینگ (ع) است .
مثل اینها :
بایدن زد ( اما خفیف بود) ،
یا قبلا به روسیه اطلاع داده بود ( این یکی منو کشته به سبیل استالین) ، مثل اینکه یکنفر بیاید با اطلاع قبلی شما را و یا یکی از نوچه های شما را بگاید و برود و شما خوشحال باشید که “با اطلاع” ترتیبتان را داده اند .
من نمی دانم به بلاهت ملاهای روسی بخندم که فکر کردند باز می توانند بازی پلیس خوب و بد در بیاورند و مذاکره میکنیم ، مذاکره نمی کنیم . یا مذاکره میکنیم موشک میزنیم ، ادمربایی میکنیم ، ترور میکنیم ؟ یا ۲۰ درصد کمه ۶۰ درصد میکنیم ؟ تحریم ها را بردارید ?
یا به بلاهت این مزدوران روسیه ( مارکسیست های روسی ، ملی مذهبی ها )
متحدان اخوندهای روسی ، سپاه ، مجلس ، بیت و دولت یک الدنگ روسی مثل روحانف و ان ظریف دلقک پینو کیو ) که جملگی راهکارهای امتحان شده ، ورشکسته ، سرشار از نکبت برای ایران را که توده ایها و فدایی ها جلوی انها گذاشته اند ، دائم اجرا میکنند .
اقا ، احمق ، الدنگ ، جاسوس روس :
۱)همه رؤسای جمهور امریکا دنبال منافع امریکا هستند . مثل شماها نیستند که نگران منافع روس ها و عربها باشند
۲) امریکا یک سیستم است ، دموکرات و جمهوری خواه ، کارتر و بوش و اوباما و ترامپ و پرزیدنت بایدن ندارد
مثل دیوانه خانه های ملاها ، اسد ، مادورو نیستند که بر مبنای سر سپردگی یک رهبر دیوانه توهم زده همه سرنوشت ، مردم و کشور را فدای منافع پوتین کنند
۳) امریکا ستیزی ، زدن ضربه به منافع ابرقدرتی مثل امریکا “هر چه کوچک باشد” بدون جواب نمی ماند . چه از طریق یک ضربه باشد ، چه فشار تحریم ، چه مذاکره و هویج و چماق , چه بی ثبات کردن ، چه جنگ تمام عیار و رژیم چنج ،
دل بستن به دیوانه محجور ورشکسته ای مثل پوتین و دلالان بین المللی دیگر مثل جین پینگ هم هیچ کاری نمی کند
ببینید پوتین از ترس ساکت نشست و ماستش را خورد ، لاوروف امد محکوم کرد ، مثل پیرزن هایی که عجز و ناله میکنند و به سینه میزنند ، هیچ اتفاقی هم نمی افتد .
۴۲ سال است ملاهای روسی نسخه های پوتین و توده ایها و فدایی ها و ملی مذهبی ها را یکی بعد از دیگری مو به مو اجرا میکنند و رسیده اند به اینجا ( همان جایی که اسد و مادورو ایستاده اند و لوکاشنکو ، قذافی و صدام و یانوکویچ ایستاده بودند )
بنده اصلا انتظار ندارم رژیمی که غریزه راز بقا هم ندارد تا چه رسد به قدرت تشخیص منافع خودش از منافع روسیه و فاشیست های روسی و تروریست هایی که دنبال برافروختن هر اتشی هستند تا یک تکه زمینی گیرشان بیاید یا مقداری ریال سعودی و روبل روسی ( اگر روس ها روبلی بدهند ) برای خوردن استیک و شراب در لندن و پاریس و واشنگتن ، و تبلیغ کوبا و کره شمالی و نیکاراگوا برای مردم نگون بخت ایران ، سوریه ، افغانستان ، …, این چیزها را بفهمد و درس بگیرد.
پرزیدنت بایدن سیاستمدار با تجربه و کهنه کار امریکا امروز نشان داد که با ملاهای روسی و بازی های قاسم و پوتین و اسد و مادورو و حماس و حشد الشعبی و حتی بن سلمان و … اصلا شوخی ندارد .
مردم ایران !
در این حمله امریکا به تروریسم بین المللی روسی که ملاتاریا و اسد گوشه هایی از ان هستند ، برای شما مردم ستمدیده که زیر فشار دلار ۲۵ هزارتومانی که همتی وعده بدتر از انرا هم میدهد ( لابد یک میلیون بولیوار برای یک دلار مادورو سقف بانک مرکزی دزدان روسی است ) ، کمرتان خمیده ، روی دریای نفت و گاز مثل مردم ونزوئلا و لیبی در اثر سیاست های امپریالیستی روسیه در فقر و فلاکت زندگی میکنید ، نشانه هایی از رهایی است . منتظر باشید .
بقراط و میلانی و امیر طاهری و برزگر و تابان و نیکفر و فتاه پور و سرکوهی و رمضانپور و بقیه مزدوران روسیه و ملاها همانقدر شگفت زده خواهند شد ، که خامنف ، اسد ، مادورو ، بن سلمان ، ارتگا ، کاسترو ، ……
ان دوزاری ها مثل احمدی نژاد ، خاندان دزد رفسنجانی و لاریجانی و علم الهدی و ذوالنور و ولایتی و عبدی و خاتمی و روحانف و قالیباف و زاکانی و بهزاد نبوی و خوئینیها و موسوی و ابتکار و رضایی و …. هم که ارزش ان ندارند که در این میدان ورشکسته ها و یابوهای روسی نام انها را اورد .
زمان سرمستی اسب ها فرا رسیده ، سربازان خسته از جنگ به خانه بر میگردند . شکستی روی داده که می تواند آغاز پیروزی شود . همان گونه که در شهریور ۱۳۲۰ شد . گرچه نمی توانم زیاد به شما امید بدهم چون ایرانی اندیشمند و سیاستمداری توانا چون محمد علی فروغی را هیچ کجا نمی بینم . (نه درون حکومت ، نه در اپوزیسیون ) , اما رفتن دیو روسی می تواند یقینا منجر به پیدایش دوران دیگری شود که در ان امریکا ستیزی و روسیه پرواری دیگر حرف اول را نخواهد زد . ارزش همه رنجهایی را دارد که تاکنون بر شما رفته .
پوتین ترسیده ، منفعل و دیوانه وار دنبال تمیز کردن چهره تبه کار خودش هست . وحشت او از دموکرات ها و تحریم اروپایی ها با بیرون ریختن نسل جوان روسیه و لرزه های اعضای کلوپ فاشیست ها و جنایت کاران ، چهره اش را زرد و منفور کرده . همیشه وقتی روسیه در ضعف قرار دارد ، ایران می تواند از خاکستر دوباره برخیزد .
فرصتی است گرانبها .