اخترنیوز مولتی مدیا
انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ایران (۱۴۰۰ خورشیدی)
بابک رفیعی
در حالی به استقبال انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۴۰۰ خورشیدی میرویم که ایران دوران سختی را طی ریاست جمهوری آقای ترامپ در ایالات متحده امریکا پشت سر گذاشت.
آقای روحانی ریاست جمهوری ایران علارقم مدیریت موفق تفاهمنامه برجام در دوره اول ریاست جمهوری اش، با راهیابی آقای ترامپ به دفتر ریاست جمهوری امریکا، ستاره اقبال سیاسی اش در داخل و خارج از کشور رو به افول نهاد. تحریمهای کمرشکن امریکا از ریاست جمهوری که میرفت با شعار تدبیر و امید باعث شکوفائی اقتصادی در درون و حال با امضای برجام گشایش سیاسی در سطح بین الملل شود، چهره ای ناموفق بسازد.
اینکه بازگشت تحریمهای امریکا باعث عدم موفقیت آقای روحانی شد یا عدم ابتکار ایشان در مواجهه با بحران ترامپ، بحث این یاداشت نیست ولی قدر مسلم ریاست جمهوری در ایران بدون تبین سیاستهای کلان راهبردی کشور و اعمال نظر رهبری، مفهومی ندارد اما خب آیت الله خامنه ای نمیتواند در عین واحد هم رهبر باشد و هم رئیس جمهوری اسلامی. پس الزاما نمیتوان همه ی تقصیرات اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم ایران را بر دوش آقای روحانی نهاد که به عقیده نگارنده آقای روحانی اگر به اراده خویش بود، میتوانست با تیم وزارت خارجه اش، تیمی که برجام را به فرجام رسانید، با تیم منتخب آقای ترامپ وارد مذاکره و از پیدایش فجایع عدم مذاکره، به مانند تبدیل پول ملی کشور به بی ارزشترین پول جهان جلوگیری کند.
اجازه بدهید فراموش نکنیم که این ابتدا آیت الله خامنه ای ست که طی پروسه نظارت استصوابی کاندیداهای ریاست جمهوری را توسط شورای نگهبان برابر با اصل ۹۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی، مورد تائید و انتخاب قرار میدهد. شورای نگهبان خود متشکل از شش فقیه میباشد که توسط حکم رهبر منصوب میشوند و نیز شش حقوقدان که توسط ریاست قوه قضائیه، که خود توسط رهبر انتخاب و منصوب میشود، انتخاب میگردد. آنگاه مردم میتوانند به یکی از منتخبین دستگاه رهبری رای بدهند.
داستان انتخابات ریاست جمهوری در ایران، آدمی را به یاد شعر کتیبه؛ مهدی اخوان ثالث می اندازد که تعدادی محبوس به زنجیر به سودای رهائی به تخته سنگی امید بسته بودند که روی آن نوشته شده بود: کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند، پس از جهد و تلاش بسیار تخته سنگ را برمیگردانند و میبینند نوشته است: همان؛ کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند!
واقعیت این است که اکثریت مردم ایران به مفهوم شعر کتیبه زنده یاد اخوان ثالث رسیده اند، شاید شعار اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا تبلور عینی این مفهوم بود.
حال اجازه بدهید پس از عبور از ماهیت انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی، به سناریوهائی بپردازیم که معمولا از قبل در بیت رهبری طراحی و برنامه ریزی میشوند.
آیت الله خامنه ای در آستانه هشتاد و دو سالگی است و از سال ۱۳۹۳ خورشیدی که وی تحت عمل جراحی پروستات قرار گرفت شایعاتی در خصوص ابتلای او به سرطان پروستات بر سر زبانهاست. شاید انتخابات پیش رو در ایران یکی از سرنوشت سازترین انتخابات برای رهبر سالخورده انقلاب اسلامی و شاید حتی آینده ی مردم ایران باشد، چرا که هیچکس نمیداند در غیاب احتمالی رهبری، سرنوشت نظام جمهوری اسلامی به کدام سو خواهد رفت. با در نظر گرفتن حضور کمرنگ مردم در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی میتوان نتیجه گرفت مردم به شدت از نظام ناامید و سرخورده اند و دیگر دل به گشایش مشکلاتشان از طریق رای به این جناح یا آن جناح، این سیاستمدار یا آن سیاستمدار نبسته اند اما به هر حال انتخابات ریاست جمهوری انجام خواهد شد و میتوان پیشبینی کرد همچنان درصدی از مردم پای صندق رای خواهند رفت.
با آنکه اکنون بسیار زود است تا در مورد قطعیت کاندیداتوری افراد مطرح شده صحبت نمود اما میتوان از شواهد موجود نتیجه گیری کرد؛ اصلاح طلبان هنوز بر سر معرفی یک کاندیدا به اجماع نرسیده اند گرچه نام آقایان حسین دهقان وزیر اسبق دفاع، اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهوری و حتی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه مطرح است ولی تا تفاهم نهائی بر سر هر یک از افراد ذکر شده یا شخصیتی دیگر از این جناح راه بسیاری مانده است. بدون شک اگر شخصیتی همچون محمد خاتمی ریاست جمهوری اسبق تمایل به نمایندگی طیف اصلاح طلب را در انتخابات پیش رو داشته باشد با توجه به وزنه سیاسی ایشان به عنوان پدر اصلاحات احتمال اینکه اصلاح طلبان پشت سر او متحد شوند بسیار است ولی آیا رئیس جمهوری که در در دوران ریاست جمهوری اش عنوان کرده بود نهادهای دیگر حاکمیت، رئیس جمهور را تنها فردی تدارکاتچی میخواهند، دگر باره برای تدارکاتچی بودن پای به عرصه انتخابات میگذارد؟ قطعا آینده پاسخ بهتری برای این پرسش خواهد داشت.
در این میان کاندیداتوری برخی از چهره های محافظه کارتر از جناح اصولگرا به مانند علی لاریجانی و حتی علی مطهری نیز مطرح است. علی لاریجانی میتواند کفه ی ترازو میان دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا باشد اگر اصلاح طلبان کاندیدای قابلی که بر سر آن به اجماع برسند، نداشته باشند و اصولگرایان بر سر کاندیداتوری او به تفاهم برسند، باید توجه داشت که آقای لاریجانی نسبت به آقای مطهری از روحیه تبعیت بیشتری نسبت به دستگاه رهبری برخوردار است.
اما باید در نظر داشت که آیت الله خامنه ای دغدغه ی خاطر دوران پس از خود را هم دارد، فراموش نکنیم که پس از وفات آیت الله خمینی چه بر سر خانواده ی او، مشخصا حاج احمدآقا؛ فرزند و مسئول بیت او آمد. آیا آیت الله خامنه ای بر اساس این دغدغه، آینده ی خانواده و بیت و وابستگان خود را به دست یک رئیس جمهوری بر آمده از دل نظامیان خواهد سپرد؟ آیا تضمینی بر عدم کودتای نظامیان پس از وی و براندازی نظام ولایت فقیه و احتمالا جایگزینی آن با یک نظام ریاست جمهوری به عنوان مثال؛ یک ریاست جمهوری مادام العمر توسط رئیس جمهور در قدرت به مانند نظام سابق مصر در دوران حسنی مبارک وجود خواهد داشت؟ به عقیده نگارنده آیت الله خامنه ای قطعا به این احتمال خواهد اندیشید.
آقای حسین دهقان یکی از نظامیان اسبق داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری در مورد این نگرانی اظهار نظر کرده و احتمال آن را رد نموده است ولی آیا این اظهار نظر خود دلیلی بر مطرح بودن این دغدغه ی خاطر نیست؟
اما همگان میدانیم حداقل از سال ۱۳۹۶ خورشیدی احتمال به رهبری رسیدن آیت الله*[۱] ابراهیم رئیسی، ریاست فعلی قوه قضائیه پس از آیت الله خامنه ای مطرح بوده است. وی با نظر مساعد رهبری کاندیدای ریاست جمهوری برای رقابت با آقای روحانی در سال ۱۳۹۶ خورشیدی شد که البته با اقبال عمومی روبرو نشد اما شاید آیت الله خامنه ای با حمایت خود از وی در صدد بود تا برای او وجاهت عمومی لازمه برای احراز رهبری پس از خود را بخرد.
باری این رویا به حقیقت تبدیل نگشت اما طی چهار سال گذشته آقای رئیسی با حمایتهای بی بدیل آیت الله خامنه ای به ریاست قوه قضائیه 
منصوب و همچنین نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری ست، جائی که در فقدان احتمالی رهبر فعلی، آینده ی رهبری نظام جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد. با توجه به کهولت سن آیت الله جنتی؛ ریاست فعلی مجلس خبرگان و متابعت محض وی از نظرات رهبری احتمالا این آیت الله رئیسی خواهد بود که زعامت مجلس خبرگان رهبری را در دوران پس از آقای خامنه ای به عهده خواهد گرفت و شخصیت تاثیرگذار این مجلس خواهد بود و در این میان اصلا بعید نیست که آقای رئیسی مناسبترین کاندیدای احراز مقام ریاست جمهوری از نظر آیت الله خامنه ای باشد، چه یک دوره ریاست جمهوری برای آقای رئیسی مشروعیت، حسن شهرت و مقبولیت عام برای به رهبری رسیدن وی پس از آیت الله خامنه ای به همراه خواهد داشت.
با توجه به تجربه ی بد مهندسی انتخابات توسط مجتبی خامنه ای به نفع آقای محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۸ خورشیدی و تمرد و طغیان آقای احمدی نژاد در انتها، بعید به نظر میرسد که آقای خامنه ای و مرد قدرتمند بیت وی مجتبی خامنه ای به کاندیدائی غیر معمم در این شرایط خاص جهت احراز مقام ریاست جمهوری اعتماد کنند، مخصوصا اینکه دغدغه ی خاطر رهبری آینده نیز مطرح باشد که خب این احتمال کاندیداتوری آقای رئیسی به نمایندگی از جناج راست اصولگرا و حمایت دستگاه رهبری از وی را بالا میبرد.
اخیرا آقای مصباحی مقدم عضو شورای مرکزی و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در مصاحبه با ایرنا عنوان نمود؛ اگر رئیسی کاندید شود قطعا کاندید جامعه ی روحانیت خواهد بود. همچنين خبرگزارى تسنيم نزديك به سپاه پاسداران بدون ذكر نام مركز نظر سنجى آمار و ارقام جالبى؛ در حمايت از كانديداتورى ابراهيم رئيسى ارائه داده است. اما مشکل بزرگ آقای خامنه ای عدم محبوبیت و تمایل مردم همانگونه که آنرا در انتخابات سال ۱۳۹۶ خورشیدی نسبت به آقای رئیس نشان دادند میباشد.
آیا آیت الله خامنه ای برای تضمین آینده خانواده و وابستگان خود در صورت فقدان، دست به ریسکی بزرگ همچون تقلب و مهندسی انتخابات در سال ۱۳۸۸ خورشیدی به نفع رئیسی خواهد زد؟ اگر شکست بخورد آیا همینی را هم که دارد از دست نخواهد داد؟
چرا که به باور نگارنده مردم ایران بر کارنامه خونین آیت الله رئیسی علی الخصوص؛ کشتار هزاران زندانی عقیدتی-سیاسی در سال ۱۳۶۷ خورشیدی که برخی از آنها حتی دوران محکومیت خود را سپری نموده بودند واقف هستند و اینرا میدانند که نه تنها انتخاب وی به عنوان رئیس جمهوری مشکلی از ایران و ایرانیان حل نخواهد نمود که با باز کردن راه رهبری احتمالی وی در آینده، حکومت و حاکمیت جور و ستم و خوف را بر خویش خواهند پذیرفت. مردم متمدن ایران به درجه ای از تجربه و شعور سیاسی رسیده اند که دل و امید به هیچیک از جناحهای سیاسی رژیم جمهوری اسلامی نبندند.
واقعیت این است که هرچه مشارکت مردم ایرانزمین در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی پیش رو کمتر باشد، بیشتر از وجاهت، مشروعیت و مقبولیت نظام جمهوری اسلامی خواهند کاست.
لندن – March 2021
*[۱] توضیح: در متن از پیشوند آیت الله برای ذکر نام ابراهیم رئیسی استفاده شده است که علارقم استفاده هنوز، برخی از پیشوند حجت الاسلام برای وی، به عقیده ی نگارنده با توجه به ریاست قوه ی قضائیه و عضویت نام برده در مجلس خبرگان رهبری قطعا او میباید درجه اجتهاد را برای کسب این مناصب احراز نموده باشد. توجه شما را به یاداشت رادیو فردا در این زمینه جلب مینمایم؛ حجت‌الاسلام رییسی «آیت‌الله» شد.
در جهان واقعی چه خبر هست ؟
1) دولت پرزیدنت بایدن می خواهد یک حمله سایبری روی روسیه را اغاز کند ، زمانی که سطح خصومت کهنه و تلخ با پوتین بر سر ریختن دروغ در اینترنت و هک کردن مراکز امریکایی بالا می گیرد. این حمله روی پوتین و دستگاه هک سایبری او متمرکز است ( امید میرود که مارکسیست های روسی و امریکا ستیزان دیگر که از ابزارهای جاسوسی و دروغ پراکنی روسیه هستند ، در صف نوبت دریافت این ضد حمله دستگاه هدایت کننده کاخ سفید باشند )
Biden administration to launch cyber attacks on Russia as feud with Putin escalates
https://ca.yahoo.com/news/biden-administration-launch-cyber-attacks-173336952.html
2) ولیعهد عربستان کسی که پوتین به او دست مریزاد داد در برابر یک دادگاه و سو کردن قرار گرفت برای کشتن و تکه تکه کردن یک مخالف به سبک پوتین ، کاسترو ، کیم و ملاها روسی
Jamal Khashoggi: Saudi crown prince ‘served with lawsuit’ accusing him of kidnap and assassination
https://ca.yahoo.com/news/jamal-khashoggi-saudi-crown-prince-105530408.html
————————————————————————————–
در دنیای ساختگی و پر از دروغ و فریب روسیه ، مارکسیست های روسی ، و دیکتاتوری های فاسد جنایت کار عضو کلوپ پوتین ( اورو اسیا) و یا دل بسته به حمایت او حتی در میان متحدان سابق امریکا ( عربستان ، امارات ، مصر ، …) اما خوابهایی سیاه همراه با وحشت از نزدیک شدن روز واقعه ، سعی بر پنهان کردن این کابوس و امید دادن به مزدوران روسی برای تداوم جنایت ، اشغالگری ، دولت های مادام العمر روسی و توهم بازگشت شوروی می شود .
1) صفحه نخست » جئوپولتیک جدید پوتین در آب های گرم خلیج فارس
https://news.gooya.com/2021/03/post-49861.php
2) صفحه نخست » ایران و روسیه در مسیر آینده درخشان
صفحه نخست » ایران ۱۴۰۰ پیش به سوی کره شمالی؟
https://news.gooya.com/2021/03/post-49846.php
—————————————————————–
1) آقای شریعتمداری! شاهزاده رضا پهلوی نه تنها مانع نبوده و نیست بلکه خود بخشی از راه حل بوده و هست
https://kayhan.london/fa/1399/12/28
کیهان لندن به سردبیری تروریست فدایی سیاه کلیست بقراط که برای کیهان شریعتمداری تهران کار میکند
2) پیرامون “بیانیه نه به جمهوری اسلامی!” حرفی درست در ترکیبی ناقص به روشی مغشوش! – بهزاد کریمی
3) ایستاده در ملتقای سلطنت و جمهوریت در قابی با هنرمندان، به چه معناست؟! – تقی روزبه
https://www.akhbar-rooz.com
4) صفحه نخست » رضا پهلوی در قامت يک شورشی؟ اسماعيل نوری علا
https://news.gooya.com/2021/03/post-49866.php
و در دنیای اپوزیسیون قلابی روسی در رژیم ملاهای روسی
– باز توهم ، تصورات مالیخولیایی ، برج عاج نشینی ، انکار نیروهای دگر اندیش ،
– سعی در ماه نشانی چهره های جدید و تداوم همان بازی روسی در اشکال جدید و فریب مردم ، رنگ کردن کلاغ روسی و انداختن ان به ملت به جای قناری امریکایی ، توسعه پایدار ، نظام امریکایی شاهنشاهی پهلوی که مردم می خواهند ،
– بازی الفاظ به منظور حمله به دموکراسی لیبرال و باورمندان به لیبرال دموکراسی و توسعه پایدار و استایل زندگی غربی مدرن ، به منظور امریکا ستیز کردن و روسی کردن همه افراد ، گروه ها و جنبش های داخل ایران و نهایتا حفظ منافع روسیه در جریان است
بقراط به جای حمله به رفقای تروریست خودش در اخبار روز تابان ، (بهزاد کریمی تروریست مارکسیست استالینیست ، تقی روزبه) به مهندس شریعتمداری پسر ایت الله مشروطه خواه شریعتمداری (که توسط توده ایها و فدایی ها و ملاهای روسی از انقلاب ۵۷ حذف شد) و گروه او که بر خلاف دیگر گروه ها ، ساخته و پرداخته پوتین و حزب توده نیست ، اگر چه در ان چند جاسوس ملا و روسیه هستند ، حمله برده .
نوری علا مزدور دیگر ملاهای روسی و توده ای مزدور کانون نویسندگان مخترع سکولار بودن پرولتاریای شوروی و اعضای چریک های فدایی خلق ، دشمن سلطنت و مشروطه ، از اورندگان خمینی به ایران ، که جفتش میرزادگی ، تروریست ادمربایی بوده که با گلسرخی ولیعهد و شهبانو را می خواستند بدزدند تا فدایی های و توده ایها را از زندان شاه ازاد کنند ، در گروه بعثی سکولار دموکرات خلقی او یک عضو تروریست اسلامی مؤتلفه هم هست به نام قاسمی ، که می خواهد به ولیعهد و هواداران مصدق درس سکولاریسم بدهد ، مدتی در حاشیه بود ، حالا فرصتی پیدا کرده با دیگر جاسوسان ملاها و روسیه سلطنت و مشروطه را (به دلیل اینکه به هیچ وجهی نمی توانند روسی شوند و رقیب مادام العمرهای جنایت کار روسی ، مارکسیستی هستند ) ناک اوت کرده و با ارام کردن هواداران شاهزاده و پادشاهی (که شاه امریکایی مدرن را به هیچ عنوان به هیچ رژیم روسی فاشیستی عقب مانده نمی فروشند ، با هر اسم و پرچم و ارمی) ، به خیال خام خودش در حالیکه می خواهد این کودتا علیه رژیم شاهنشاهی امریکایی را لاپوشانی کند( رژیمی که مورد خواست نسل جوان و نسل قدیم ایرانی است و نقطه قوتی که مردم ایران دور ان می توانند اتحاد کرده و دوران شکوفایی تمدن بزرگ شاهنشاه را بر گردانند ، ایران را نرمال کنند و در مدار امریکا قرار دهند) ، با حماقت بی نظیری گفته از عکس العمل مارکسیست ها خبر ندارد !
ببینم میرزادگی بغل دستست نیست ? این گویا نیوز و اخبار روز را نمی خوانی ?
بولتن های ساواما و حزب توده و اسپوتنیک و راشا تودی و شرق الاوسط و ایندیپندنت فارسی اماراتی ، لوموند ، یورو نیوز ، رادیو فردا و دوچه ولله که از جهان واقعی چیزی نمی گویند !
ادمی به بلاهت این مزدور ملاهای روسی من در اپوزیسیون ندیده ام ، مردک به مشروطه خواهان ( باند روسی داریوش همایون ) که شاه را بردند ، ارتش را تسلیم و خمینی را رهبر کردند و امروز سایت انها مرکز جاسوسان ملاهای روسی و توده ایها و فدایی ها است و علیه شاهزاده ودموکراسی لیبرال و امریکا ، ده ها مطلب که از باندهای توده ای ، فدایی ، ملی مذهبی ، اصلاح طلب ، سپاهی ، اصول گرای رژیم ، زیر پرچم مشروطه ، میبینید ، دشمنی انها با پرزیدنت بایدن و دموکرات ها (که نیمی از امریکا هستند ، نیمه اکثریت فعلی) از ایزوستیا و اسپوتنیک بیشتر است ، دلداری میدهد ، نگران نباشید که رهبرتان را از دست داده اید ، داریوش همایون به من ( نوری علا ) گفته که مشروطه خواهی یک “جریان من در اوردی قلابی” است که هیچ ربطی به مشروطه خواهی ۱۵۰ ساله و سیستم پادشاهی ۲۵۰۰ ساله ندارد . خلاصه کلام , داریوش همایون به این بابا گفته همانجوری که او خمینی را رهبر کرد ، بقراط تروریست ژندارم کش و رافت توده ای ریش دار و محمدی جاسوس توده ای سپاه پاسداران را اورد در کیهان لندن سلطنت طلبان لای دست و پای انها جا کرد ، همه توده ایها و فدایی ها را می اورد زیر یک حزب قلابی مشروطه که داخل شکمش یک حرامزاده روسی است که باید جریان سلطنت طلبی ریشه دار در ایران را برای همیشه به نفع روسیه ریشه کن کند .
این نقل قول ها از مرده ، وصیت نامه هایی که از جیب مزدوران روسیه هر از گاهی در میا ید (شجریان و میلانی) ، همه اینروز ها مد شده و به جای تحلیل حوادث تاریخی و ریشه یابی این امریکا ستیزی که هر روز در ایران شکل جدیدی میگیرد شده دکان روسی ژئوپولیتیکی خلیج فارس پطر ـ استالین ـ پوتین.
– یک روز زیر پرچم ملی گرایی مصدق ، اما برای منافع شوروی
– یک روز زیر پرچم اسلام امریکا ستیز خمینی ، برای دست نشانده روسیه کردن ایران
– و امروز زیر پرچم مشروطه خواهی و شاه امریکایی خواهی نسل جوان ، اما برای تبلیغ امریکا ستیزی روسی در میان نسل جوان ایرانی که شدیدا غربگرا و ساسی مانکنی است ، نه شجریان و کلهر و دولت ابادی و فرهادی روسی.
کار این لشگر سایبری ، میلیشای رسانه ای ، دلالان روسیه :
تداوم امریکا ستیزی مارکسیستی روسی است که از شهریور ۱۳۲۰ در ایران اغاز شد با اشغال اذربایجان ، نهضت ملی کردن نفت و دولت ملی مصدق را سرنگون کرد برای انحصار نفت و گاز شمال به شوروی ( همان قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله ، به جای انگلیس و روسیه ، شد امریکا و شوروی ) ، انقلاب ۵۷ برای دموکراسی و حقوق شهروندی ، و جنبش های مردمی علیه ملاهای روسی را به شکست کشانید . امروز هم می خواهد لاشه مزدوران روسیه : خامنف و ملاهای روسی و سپاه ، اسد ، مادورو را نجات دهد .
اما در جهان واقعی یک فروپاشی مهیب در سطح جهانی در جریان است که رهبری ان در دستان مردی است سالخورده و باتجربه که از میدان عمل وسیعی به لحاظ : کرونا ، اگاهی های مردمی و شورش های مردمی ، فساد دیکتاتورها ، ناکار امدی نظام های دیکتاتوری ، اثرات شگرف تحریم ها برخوردار است .
نه خوابهای ژئوپلیتیکی پوتین و نیروهای فاشیستی پولدار عرب که به تازگی او را پیدا کرده اند تعبیر می شود ، نه مردم ایران هیچ چیزی جز امریکا و شاه امریکایی را خواهند پذیرفت و فریب ان بازی جدید توده ایها ، فدایی ها ، ملی مذهبی ها را خواهند خورد ، حتی اگر لباس مبدل مشروطه و سلطنت بپوشند ، یا حتا اگر شاهزاده را فریب دهند . نیروی دیگری که اینها فراموش میکنند ، مجاهدین خلق به محوریت امریکا است .