كس نخارد پشتِ من، جز ناخن انگشتِ من! عباس (بابك) رحمتى

كس نخارد پشتِ من، جز ناخن انگشتِ من!

عباس( بابك) رحمتى

بابک رحمتی زمان برای آخوندها رو به اتمام است، چرا؟

سلاح به اندازه كافی در منطقه فروش رفته است و منطقه از سلاح اشباع شده است! ترامپ به اندازه كافى اسلحه و موشك و مهمات به كشورهای عربى به ویژه عربستان فروخته است. اسرائيل جاى پاى خود را محكم كرده است و سكاندار منطقه شده است و اتوريته [نفوذ] خود را اعمال ميكند. موشك و كلاهك هم به اندازه كافى در اختيار دارد آمريكا هم، ديگر نياز چندانی به فروش تسليحات در منطقه ندارد.

اين يك طرف قضيه است. حالا ریاست جمهری اسبق آقای ترامپ رفته است و آقای بایدن پير مردی ٧٨ ساله رئيس جمهور آمريكا شده است و هر روز احتمال حادثه اى براى اين پيرمرد فراموشكار وجود دارد!

نخست اشاره به يك گوشه اى از گذشته «آقای بايدن» مى كنم. دكتر «فريبرز فاطمی» یکی از نزدیکترین دستیاران جو بايدن بوده، قبل از انقلاب بهمن ٥٧ پدر فريبرز، اسداله فاطمی، در مقطعی استاد آقای «جو بايدن» بوده است*[۱]، تفكرات او امروز بيشتر از همان افكار، گرفته شده است. افكار آنها (دموكراتها) هم مانند كارتر، ضد شاه فقيد است!

حال بايد رفت و بررسى كرد و ديد، آيا آقای بايدن در شكل دهی ضد دولتی شاه نقشی داشته است؟ در مورد ايرانِ امروز هم با همان سياست عمل ميكنند، ولى  به شكل ديگر. لابى هاى جمهورى اسلامى هم تلاش مى كنند تا عمر بيشترى براى جمهورى اسلامى بخرند. «بايدن»، افراد «ناياك» را وارد تشکیلات و دستگاه خود كرده است، كه بحث ديگرى را مى طلبد. ولى سؤالى كه امروز مطرح ميشود، اين است كه «بايدن» چگونه مى خواهد جلوى تروريست افسارگسيخته در منطقه را بگيرد؟

بايد پرسيد كه  آيا جمهوری اسلامی، به كمك نيروهاى نيابتى اش، گرفتاری هست كه بر سر مردم منطقه خاورمیانه نياورده باشد؟ با اين همه، چرا، دموكراتها هم قصد كرده اند، چنين رژيمى را حفظ كنند؟ بايد پرسيد، جمهوری اسلامی چه منافعی را، در منطقه، در همراهی با «بايدن» دنبال می كند؟ اين آتش افروزى هاى منطقه چه سودى براى آمريكا و يا اروپا دارد كه بر گستاخى هاى رژيم چشم مى بندند؟ تا كنون چنين وضعيتى از اين نوع در روابط دو كشور وجود نداشته است. در شرق هم بايد پرسيد، آيا روسيه به خاطر مسائل اقتصادى خود، آیا با «بايدن» همراه ميشود و یا آیا در همراهی با بایدن دست از حمايت خامنه اى برخواهد برداشت؟ آيا پوتين، برخوردی كه با فرستاده خامنه اى (قاليباف) كرد، حكايت از این واقعيت دارد؟ اين سئوالات را در يك بررسی و تحليل اجمالى در زير جواب ميدهيم.

بر خلاف تصور خيلى ها، بايد گفت جمهوری اسلامی همواره برای آمريكا منافع اقتصادى داشته است. چطور؟ همانطور كه در بالا آمد، جنگ افروزى هاى در منطقه باعث شده است كه آمريكا و اروپا با شعار لولو سر خرمن درست كردنِ هيولايى به نام جمهورى اسلامى در منطقه بيشترين اسلحه و مهمات جنگى را به كشورهاى همسايه بفروشند. ترامپ در معامله بزرگى با عربستان، توانست  حدود ١٠٥ ميليارد دلار تسلیحات نظامی به آنها بفروشد كه بى سابقه بود. جنگ ٨ ساله ايران و عراق، بيشترين نفع را هم برای آمريكا و هم برای اروپا و حتی براى اسرائيل داشته است. جنگ ٨ ساله در منطقه، كاری كرد كه كارخانه های اسلحه سازی، آمريكا و اروپا و اسرائيل هيچوقت از كار نيوفتند! وضعيت همينطور ادامه داشت تا به زمان «آقای اوباما» رسيد. در راستای دامن زدن به اختلافات با كشورهای قوى تَر در زمان اوباما قوانين تحريمی از سوی سازمان های بين الملی اجرا شد.

در آن زمان سئوال اين بود كه آيا جمهوری اسلامی می تواند منافع آمريكا را تامين كند؟ اگر آرى، چگونه؟ تا همان زمان اسلحه و مهمات به انداز كافى در منطقه به فروش رسيده بود. آمريكا با سياست ديگرى وارد عمل شد و آن سياست برای وجه ى جهانى ایالات متحده بود تا بتواند طرح برجام را مطرح و جلو ببرد!

همه ميدانيم، جنگ سوريه در امتداد بهار عربی شكل گرفته بود، زمانيكه به سوريه رسيد، «بشار اسد» از حمايت روسيه و ايران برخوردار شد. روسيه سود زيادى در آنجا برده و ميبرد. رژيم فاشيستى مذهبى جمهوری اسلامی هم، می خواست در آنجا حضور داشته باشد. در زمان احمدى نژاد، اوباما با شرط قبول قراردادِ برجام از سوى رژيم ايران، اين اجازه را به آنها می دهد كه آنها به بهانه دفاع از حرم (زينب) در آنجا حضور داشته باشند. در واقع رژيمِ در ايران، از اين قرارداد دو سر برد، داشت و با يك تير دو نشان می زد، هم برجام را امضاء و هم تحريم ها را سبك تر كرد. از طرفى با امضاء قرار داد برجام ١٥٠ ميليارد دلارپول نقد از «اوباما» بابت پول های بلوكه شده ى ايران را دريافت كرد*[۲]. در سوريه به بهانه دفاع از حرم زينب (مدافعان حرم) و با بهانه فرستادن نيروهاى مستشارى از فرصت به دست آمده، منطقه را به آشوب بيشتر كشيدند تا راه داعش به منطقه باز شد. به ياد داشته باشيم، سوريه، خط قرمز رژيم بوده و هست، آنجا از خوزستان برايش مهمتر است*[۳] رژيمهاى فاشيستى هميشه در آشوب زندگی ميكنند. حالا رژيم با ایجاد بی نظمی در منطقه، با دست پر می توانست به خط مشی اصلی اش يعنی صدور تروريسم و خرابكاری هايش بپردازد و از آمريكا امتياز بگيرد.

با شروع جنگ داخلی در سوریه، در واقع وجود داعش به گسترش نفوذ رژیم جمهوری اسلامی در منطقه کمک نمود. با پیروزی آقای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا (۲۰۱۶ میلادی)؛ ابتدا وی از برجام خارج شد چون میدانست جمهوری اسلامی به واسطه برجام در منطقه خاورمیانه قدرتمند شده است و با آزادسازی پولهای بلوکه شده اش در منطقه ترک تازی میکند. آقای ترامپ هم بر بازگشت جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره اصرار داشت و هم حلقه ی تحریمها را بر گردن رژیم مستحکم مینمود تا با کشتن قاسم سلیمانی تیر خلاص را بر اعتماد به نفس رژیم در منطقه وارد نمود و ثابت نمود جمهوری اسلامی آنقدرها هم که فکر میکند در منطقه از اقتدار و امنیت برخوردار نیست. آقای ترامپ تصور مینمود در صورت پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده، اقداماتش منجر به بازگشت جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره و احتمالا برجام۲ خواهد شد که البته وی دفتر ریاست جمهوری را به آقای بایدن سپرد که از قبل سیاست خود را مبنی بر بازگشت به برجام تبین نموده بود.
كارى كه اوباما و بايدن با ايران كردند!

بايد گفت؛ آمريكايی ها همواره به دنبال منافع خود بوده و هستند، چه ترامپ باشد و چه بايدن شور بختانه، در سال ٨٨ ديديم كه «اوباما و معاونش بايدن» پولهای زيادی را به رژيم دادند تا آخوند ها توانستند از بحران پولى خارج شوند. رژيم ايران، همين كه دستش به پولهای باد آورده رسيد، تروریسم دولتی اش را دوباره گسترش داد تا توانست، تروريست را در منطقه حمايت كرد و پول و سلاح به آنها رساند. صندوق به صندوق دلار بود كه از كشور براى نيروهاى نيابتى ميرفت! در واقع اوباما و بايدن، قيام موسوم به جنبش سبز را كه مردم با حضور ميليونی خود به نمايش گذارده بودن را با حمايت رژيم از بين بردند. «اوباما» و معاونش بايدن، با فرستادن دو نامه به خامنه ای با او در كشتار و سركوب و شكنجه ی مردم ايران شريك شدند، چگونه؟ مردم ايران حمايت بين المللی نداشتند و خامنه اى توانست با نيروهاى سركوبگرش ميليون ها انسانى را كه با شعار “رأى من كو “؟ به خيابان ها آمده بودند را به شكل هاى مختلف سركوب كند، آنها را متفرق كرد و تعداد زيادی را دستگير نموده و  بقيه مردم هم به مجبور به بازگشت به خانه هايشان شدند. آقایان كروبى و خصوصا موسوی كه قرار بود مردم را به دوران «طلايی امام» راحلش ببرد، مغضوب رهبر شدند و در حصر خانگى قرار گرفتند! كه البته همچنان پس از گذشت يازده سال در حصر خانگى به سر میبرند.

ترامپ چه كرد؟

ترامپ كه آمد با در نظر گرفتن منافع آمريكا وارد يك روش ديگری با رژيم شد. ترامپ، ابتدا بين سیاست آمريكا و اروپا، فاصله انداخت ولى سعی داشت كه با رژيم هاى روسيه و تركيه در مورد ایران و حتی خود ملاهای ايران رابطه بر قرار كند، او مرتب تكرار می كرد “اگر دور دوم رياست جمهورى را پيروز شوم، خامنه اى، تلفن را خواهد برداشت و با من تماس خواهد گرفت! “البته از ياد نبايد برد که اين ترامپ بود كه با تحريم ها توانست گلوى رژيم تروريست پرور را بيشتر بفشارد، طوری كه از نظر اقتصادی ملاها را تقريبا فلج كرد و هنوز هم ادامه دارد. بايد گفت؛ ايران در زمان ترامپ كمترين فروش نفت را داشت. ترامپ، كشورهای ديگری را هم كه با ايران معامله اقتصادی داشتند، تهديد كرد که در صورت معامله با ایران آنها را هم تحت فشار قرار ميهد. او چشم به پيروزى در دور دوم رياست جمهورى امریکا داشت تا هم ايران و هم كره شمالى را به پشت ميز مذاكره بكشاند. اين اتفاق به رويائى تبديل شد.

سخن آخر:

نتيجه اينكه، ما ايرانيان بايد بدانيم، چشم به دست ديگران دوختن و درخواست یاری از ديگران نمودن ما را به جايى نخواهد رساند. مردمان ايران باید بدانند كه هيچ كشورى منافع ملی و هیچکس منافع خویش را فداى منافع ما ايرانيان نخواهد كرد، اين مردم ايران هستند كه بايد فكرى به حال خویش بكند. چه «ترامپ» و یا «بايدن» و چه «مكرون، فرانسه» و يا «بروس جانسون، انگلستان» و… اينها، اول به منافع ملی كشورهاى خودشان مى انديشند و اگر منفعتی ملی برايشان داشته باشد، شايد حمايتى از جنبشهاى آزادیخواهانه ساير كشورها به مانند ايران انجام خواهند داد! پس بايد به این ضرب المثل رجوع کرد؛ “كس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من”!

  ———————————————————
*
Facebook Comments Box

About اختر نیوز

Check Also

کودکانِ کار حقوق مردم را به آنها باز می‌گردانند

به مناسبت روز جهانی مقابله با کودکان کار (12 ژوئن) عباس (بابک) رحمتی این داستان …

کودکان کار و بی خردی نظام های ضدانسانی

به مناسبت 12 یونی، روز جهانی علیه کار کودکان کودکان کار و بی خردی نظام …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *