ازپیمان نوین تا گذار از جمهوری اسلامی
متن سخنرانی دکتر آبار درسمینار هواداران پیمان نوین، یکشنبه 28.03.2021
با درود وبهترین شادباش های نوروزی وسال نو به سروران و همپیمانان گرامی. ضمن ادای احترام به جاوید نامانی که در راه نجات ایران درکوچه ها، خیابانها و زندانها جان داده اند و بامید رهائی زندانیان سیاسی آزادیخواه که در مبارزه با استبداد وخشونت رژیمی اهریمنی در زندانند، شادباش کهن نوروز و سال نو راهمراه با نیکوترین آرزوها به به ایشان ابرازمیدارم و میگویم: نه به تبعیض و بی عدالتی، نه به زور و اجبار، نه به فساد و دزدی، نه به سرکوب و کشتار، نه به تاریکی و تباهی، نه به سکوت و بیتفاوتی، نه به صندوقهای انتخابات نمایشی رژیم و نه به جمهوری اسلامی.
کهن جشن نوروزما، درطی هزاران سال همیشه نماد جنب وجوش، مهر و دوستی،همدلی، همبستگی و پیوند ایرانیان از هرگروه وقوم و تباری بوده است. هربارهنگام قرارگرفتن در تهاجم و تجاوز بیگانگان، همبستگی و پیوندمان برای پاسداری از فرهنگ و آئین جشنهای ایرانی افزونترو پاینده تر شده است. دراین راستای، جشن نوروز، انگیزه ایست برای ما ایرانیان جهت پیمان بستن، پیوند گرفتن وعزمی محکم جهت پیروزی دربراندازی فرقه و قوم تبهکاران واشغالگران اسلامی با چنین پیمان و پیوندی ما ایران پرستان، اشغالگران جنایتکار ودزدان تخریبکاررا از ایران خواهیم راند تا کهن جشن نوروزمان کماکان جاودانه بماند.
پیمان ما همان پیمانیست که شاهزاده رضا پهلوی برای پیمان بستن نیروها مبارز پیشنهاد کردند. در راستای آن ما هواداران پیمان نوین که برای نجات ایران پیمان بستیم وگردهم آمدیم. ما هواداران پیمان نوین از طیف های گوناگون در20 نشست گردهم آمدیم، هم پیمان شدیم و آماده گشتیم برای کارهای عملی و پیش رفتن بسوی برنامه های نجات ایران.
بیانیه ای با امضائ بیش از150 تن منتشر نمودیم. گروه دیگری هم، بیانیه ای با عنوان “بهم بپیوندیم” منتشر کرد. گروه هائی نیز درپشتیبانی ازپیمان نوین معرفی شدند. رایزنی ها برای همگامی مبارزه با اشغالگران ایران هنوز پایان نیافته و ادامه دارد. پیشنهاد پروژه نه به جمهوری اسلامی را پذیرفتیم.
دراین میان پیامی ازشاهزاده رضا پهلوی در راستای کمپین “نه به جمهوری اسلامی” که برمبنای خواسته مردم درونمرز بدون اینکه درتعلق گروه، حزب یا فردی شکل گرفته باشد، بعنوان گامی برای نجات ایران منتشر شد. شاهزاده اعلام کردند که محتوای این کمپین، همه گام هائیست که برای نجات ایران باید برداشته شود مانند؛ نه به تبعیض و بی عدالتی، نه به زور و اجبار، نه به فساد و دزدی، نه به سرکوب و کشتار، نه به تاریکی و تباهی، نه به سکوت و بیتفاوتی، نه به صندوقهای انتخابات قلابی و نه به جمهوری اسلامی.
در راستای کمپین “نه به جمهوری اسلامی” که برمبنای خواسته مردم درونمرز بدون تعلق به گروه، حزب یا فردی در ایران شکل گرفته. تراوش این خواسته روشن و شفاف از بطن جامعه ایران، بدون اینکه حزب و گروهی خود را مالک و مبتکرآن بداند، روزافزون گسترش یافت وسکوئی گشت برای راه گشائی و فراگیر شدن همگرایی و همگامی گروه های فعال و نیروها سیاسی، که طیف های مختلف را بیکدیگر نزدیکتر کرد و بیش از 700 تن آنرا دستینه نمودند.
تراوش این خواسته روشن و شفاف از بطن جامعه ایران، بدون اینکه حزب و گروهی خود را مالک و مبتکرآن بداند، روزافزون گسترش یافت وسکوئی گشت برای راه گشائی و فراگیر شدن همگرایی و همگامی گروه های فعال و نیروها سیاسی، که طیف های مختلف را بیکدیگر نزدیکتر کرد و بیش از 700 تن آنرا دستینه نمودند.
به باور من هر آنچه که میتواند برای برکناری رژیم و نجات ایران سودمند باشد نباید با عذر و بهانه های واهی، اما و اگرهای بی محتوا لوث شود. یا اینکه با انتقاد های تند و کوبنده که برخاسته از منیت و خودمحوریهای شخصیست، موجب پریشانی، سردرگمی بیتفاوتی نیروهای مبارزگردد.
کمپین “نه به جمهوری اسلامی” بعنوان گامی برای نجات ایران بویژه در این هنگام که علی خامنه ای ایران ستیز و خائن برای حفظ خود و رژیمش معاهده ننگینی را با دولت چین منعقد میکند از اهمیت بالائی برخورداراست. دیروز شنبه ٧ فروردین بدور از چشم ملت ایران معاهده ترکمانچای گونه ای که مفاد آن سرّی اعلام شده و مردم از جزئیات آن بیخبرند امضا شد. قرارداد ترکمانچای (١٢٠٦) وعهدنامه ننگین گلستان (سال ١١٩٢) امضا شدند که نیمی از ایران بر باد رفت.
اکنون تاریخ تلخ و سیاه قراردادهای استعماری قاجارتوسط آخوند خائن علی خامنه ای ایران ستیز در حال تکرار است. این قرارداد از منظر استراتژیک و راهبردی در یک فرایند یکطرفه و دراز مدت ایران را به “نیمه مستعمره” چین تبدیل خواهد کرد. فروش 25 سال نفت ایران با 33 در صد تخفیف، واگذاری منابع گاز و نفت و ذخائر زیرزمینی ایران در ازاء 400 میلیارد دلارسرمایه گذاری در 25 سال یعنی سالی یک و نیم میلیارد دلارسرمایه گذاری درهرکجا ایکه چین بخواهد. چین تنها با تخفیف 33 در صدی نفت ایران حد اقل سالی 2 میلیارد دلار بجیب خواهد زد. چین در آسیا و آفریقا تهدیدی مشخص و روز افزون برای مردم کشورهای دیکتاتوری با دولت های فاسد و دزد میباشد. کمپین سرمایه گذاری خارجی چین شکل جدیدی از استعمار و استثمارکردن کشورهای ورشکسته از فساد حاکمان و مدیران ناکار آمد مانند ایران است.
چین در طی دو دهه گذشته امتیازات فراوانی به کشورهائی داده بود تا در پروژه “جاده راه ابریشم” شرکت کنند. اما ایران تنها کشوری است که با تمکین مطلق رژیم آخوندی به پذیرفتن سرسپردگی حقوقی و قضایی یعنی کاپیتولاسیون درمقابل چین تسلیم شده تا چتر حمایت چین را در شورای امنیت سازمان ملل در مقابل “جنگ با آمریکا و به اصطلاح استکبار” تضمین شود. دوستان اکنون زمان عمل است، اژدهای چین در حال بلعیدن گربه ایران است.
به باورمن هر آنچه که میتواند برای نجات ایران سودمند باشد نباید با عذر و بهانه های واهی، اما و اگرهای بی محتوا لوث شود. یا اینکه با انتقاد های تند و کوبنده که برخاسته از منیت و خودمحوریهای شخصیست، موجب پریشانی، سردرگمی بیتفاوتی نیروهای مبارزگردد.
با تمرکز براین خواسته ملی “نه به جمهوری اسلامی” که جزئی از محتوای پیمان نوین است، میباید تا سقوط جمهوری اسلامی فریاد زد: نه به تبعیض و بی عدالتی، نه به زور و اجبار، نه به فساد و دزدی، نه به سرکوب و کشتار، نه به تاریکی و تباهی، نه به سکوت و بیتفاوتی، نه به صندوقهای انتخابات قلابی و نه به جمهوری اسلامی.
شاهزاده خواستارحکومتی پارلمانی مردمی (دمکراسی)، در جامعه ای بدون دخالت دين و مذهب (سکولار) برای ایرانی آزاد ونجات یافته از فتنه مرتجعین مذهبی میباشد. تعیین نوع نظام درآن حکومت با رای مردمی خواهد بود که بدانند به چه رای میدهند. اینکه آیا پادشاهی خواهان یا جمهوری خواهان اکثریت آراء را بدست آورند، امروز مطرح نیست، بلکه نخست نجات و آزادی ایران باید جامه عمل بپوشد..
شاهزاده به اشتباه بزرگ رفراندم 1358 اشاره میکنند که مردم نمیدانستند که به چه رای میدهند، این اشتباه بزرگ نباید تکرار شود. لذا پیشاپیش باید ابزار ایجاد و نگهداری دمکراسی (حاکمیت پارلمانی مردمی) آماده شود. دمکراسی حداقل برچهار ستون اصلی استوار میشود: 1- احزاب مردمی، 2 – اتحادیه های کارگری و صنفی، 3 – انجمن ها و نهاد های مردمی 4 – رسانه های گروهی-عمومی و غیر وابسته. بدون آماده کردن این ابزار برای ایجاد و نگهداری دمکراسی و آگاهی رسانی به شهروندان توسط رسانه های گروهی و عمومی، همه پرسی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. گزینه دیگری برای تعیین نوع نظام آینده ایران، مجلس مؤسسان از نمایندگان منتخب ملت میباشد، که آماده کردن مقدماتش چندان ساده نیست. بهر روی روشنگری و آگاهی رسانی به ملت ایران و اهمیت تعیین سرنوشت کشور توسط آرائ شهروندان شرط پیروزی بر استبداد است.
ما نیروهای مخالف رژیم، اعم ازپادشاهی خواه و جمهوری خواه بخوبی میدانیم که گام نخست برای نجات ایران سرنگون کردن رژیم اشغالگران است. لذا میباید کارخود را بدرستی انجام دهیم. نخست میباید از خودمان بپرسیم؛ در این 42 برای نجات ایران چه کرده ایم، کدام هزینه را پرداخته ایم و نتیجه چه بوده. اشتباهاتمان کدامند؟ آنچه که درگذشته ده ها سال به بقاء رژیم اشغالگر ایران یاری رسانیده نباید دگربار تکرارشود. آنگاه میدانیم که چه باید کرد!
تلاش و فعالیت اعتراضی باید همگام و همبسته، به هر شکل ممکن به نشانه مخالفت با فروش ثروت های ملی افزایش یابد، اجازه ندهیم که حکومت ملائی اشغالگران ایران، به نام ملت ایران کشورمانرا بفروشد و ایرانیان را به بردگی بیگانگان بکشاند.
نخستین گام ما برای سرنگون کردن رژیم، ایجاد تفاهم برای همبستگی، همکاری وهمگامی گسترده است. لذا باید پذیرفت که نوع نظام حکومتی کشور ایران در اختیار گروه یا دسته خاصی نیست و نباید مانعی برای همگامی نیروها گردد. راهگشای پیروزی ما ایجاد تفاهم و خرد جمعی، بدون جهت گیری و پرداختن به مسائل جانبی میباشد. اپوزیسیون برونمرز باید همگام و متحد شود و کاری بکار شاهزاده رضا پهلوی نداشته باشد.
ما مبارزین و مخالفین رژیم اشغالگران ایران دراین شش ماهی که ازپیشنهاد پیمان بستن نیروها میگذرد، میتوانستیم به نیروی مورد نیاز برای انتخاب و تشکیل یک رقیب نیرومند جهت جایگزینی رژیم فاسد واشغالگر اسلامی برسیم! اکنون در این موقعیت خطیرمیباید عجله کنیم. رژیم درحال واگذاری ایران به حکومت چین کمونیست است. ما نباید به خامنهای خائن وطن فروش، فرصت دهیم ایران را به چین بفروشد. اگر قرارداد رژیم اسلامی به مرحله نهایی برسد، درواقع حکم بردگی ایرانیان وفروش ایران را صادرمیکنند. ایرانیان نه تنها هیچ بهره ای از دلارهایی که به دست حکومتگران میرسد نخواهند داشت، بلکه برای بیست و پنج سال باید اربابان و اشغال گران تازه ای را، در کنار اشغالگران کنونی درایرانزمین تحمل کنند.
دوستان آزادی و نجات ایران نیازمند عزم ما برای همبستگی وپذیرفتن هزینه های آن است. ماهمگی به این مهم وافقیم اما زمان میکشیم. ما بخوبی میدانیم که وظیفه و کارمان چیست، اما چرا حرکت نمیکنیم؟ دوستان ما باید نیرو شویم ومهر ایران بدل برای آزادی ونجات ایران تلاش کنیم.
البته عمل گرائی و ادامه مبارزه پرتلاش ما برای آزادی ونجات ایران، در راستای عملیات پشتيبانی از مردم ایران برای براندازی رژيم ﺣاکم، قویا نیازمند نقشه راه مبارزاتی، تالار اندیشه، کارگروه های فعال، پروژه های مشخص ورسانه های مردمی میباشد. یقینا بسیاری از شما در این زمینه اندیشه های سازنده، برنامه، راهکار، طرح ها و پروژه های نوین و انجامپذیر در اختیاردارید. لذا ازهمپیمانان گرامی تقاضا میشود پیشنهاد های سازنده دراین زمینه ونیازهائیکه بنظرشان میرسد را، درنشست های آینده معرفی نموده، درسمینارها مورد بررسی قرارگیرند.
حاکمان ناتوان و بیلیاقت رژیم جنایتکاراسلامی و اشغالگران ایران که پوسته ای بیشتر نیستند باید بدانند ما “هواداران پیمان نوین” اینبارجنبش براندازی را با برنامه هائیکه با همگامی، همکاری، هم اندیشی وخرد جمعی به ثمررسیده اند به انجام خواهیم رسانید.
دوستان ما برای آزادی و نجات ایران راهی جز براندازی و گذار ازاین رژیم فاسد نداریم. اما میدانیم که براندازی رژیم حاکم تنها دردرونمرز امکانپذیر است و جنبش و خیزش همبسته ملت ایران رژیم را سرنگون خواهد کرد. وظیفه و کاراصلی ما برونمرزیان در وحله نخست نیرو شدن سپس کوشش برای ایجاد رقیب نیرومندی برای جایگزینی رژیم فقاهتی میباشد که با تایید نیروهای درونمرز به نمایندگی از ملت ایران وارد عمل گردد. جایگزین رژیم در تماس با دولت های اروپایی و آمریکایی برای تضعیف رژیم و نیرومندی مبارزان درونمرز، آزاد سازی منابع مالی بلوکه شده را بنفع ملت ایران به کرسی خواهد نشاند. بعنوان نماینده ملت ایران برای جلوگیری از مماشات با رژیم آخوندی به خنثی سازی لابی های رژیم دراروپا و آمریکا پرداخته، لابی ملت ایران خواهد بود.
جزئیات این تلاش ها میباید در تالار های اندیشه بررسی و برنامه ریزی شود. درتالار اندیشه کارگروه راهبردی و برنامه ریزی ها با همکاری جایگزین رژیم، چگونگی حکومت پارلمانی مردمی در جامعه ای سکولار ایران (بدون دخالت دين و مذهب درحکومت و سياست) بررسی شده، قوانِین تقسيم قدرِت سياسی وتعادل نيروی مردمی در کشورايران میباید انجام گردد.
هم میهنان عزیز ما برونمرزیان سعی میکنیم با حقیقت گوئی، روشنگری، و آگاهی رسانی به بدنه جامعه ایران، بویژه درموارد حساس، کوشش درونمرزیان را برای براندازی رژیم و خروج از گردآب بیچارگی، وحشت و پسماندگی تاریخی آسانتر کرده، تا به احراز حاکمیت مردمی برسانیم.
دوستان فراموش نکنید اژدهای چین در حال بلعیدن گربه ایران است.
پاینده ایرانی آزاد
دکتر بهرام آبار، هشتم فروردین