بند ناف انتقال موروثی قدرت را قطع کنیم؛
“مبناى دموکراسی بر اساس جمهوریت است”!
عباس ( بابك) رحمتى
مشروطه خواهى يا جمهور مردم؟
حدس میزنید که گوینده ی این سخن شورشگرانه چه کسی میتواند باشد؟ این اساسی ترین و روشن ترین اعلام نظری است که در یک گفتگوی پرسش و پاسخ، در هشتم ماه مارس ٢٠٢١ ترسايى ( ميلادى)، به وسیله آقای «رضا پهلوی» اعلام شده است*، ایشان فرزند ارشد پادشاه فقید محمدرضا پهلوی و ولیعهد موروثی ایران، تا قبل از استقرار حکومت ضد ایرانی موسوم به جمهوری اسلامی است.
این فایل صوتی که چهل و پنج دقیقه ی آن منتشر شده است، در بر دارنده ی نقطه نظرات بسیار روشن و برجسته ی آقای رضا پهلوی است، که با شجاعت تمام بیان شده است، این اظهارات دقیقا ادامه ی طرح “پیمان نوین” ایشان است که چندی پیش منتشر شده و توجه کنشگران سیاسی و آزادیخواهان ایرانی را جلب کرده بود، اظهارات بی پروا از جانب ولیعهد قانونی کشور ایران، قبل از سونامی ویرانگر جمهوری اسلامی، میتواند آينده ايران را رقم زند. و همینطور در اين مقطع حساس، مى تواند موانع مهم همبستگی ملی را از مسیر راه بر دارد.
رضا پهلوى مشروطه يا جمهوريخواه؟
در فایل صوتی که از رضا پهلوى منتشر شد، در واقع ايشان توانست بار گرانى كه تا کنون بر دوشهايش سنگينى مى كرد را بر زمين گذارد و براى اولين بار ترديد را كنار گذارد و موضع حقيقى خود را مشخص نمود، بی شک ميتوان گفت؛ اين يكى از شجاعانه ترين موضع گيرىهای شاهزاده بود كه تا كنون شنيده ایم.
ايشان با نگاه ژرف خود، به وضعيت آينده ى ايران، نكات مهمى را مطرح كرده اند. به باور نگارنده جناب پهلوى به نكاتى اشاره ميكند كه تا کنون، از هيچ رهبر و ليدر سياسى چنين واضح و روشن شنيده نشده است. آنجا كه ميگويد؛ «من هرگز حاضر نیستم یک آقا بالاسر داشته باشم تا چه رسد به اینکه برای دیگران آقا بالاسر بشوم». درست است كه شاهزاده است و در سن ١٨ سالگى براى پادشاهى ايران قسم ياد كرده است، ولى او امروز در سن ٦٠ سالگى شجاعانه، از منظر دیگری به موضوع نگاه میکند و سلطنت مورثی را به چالش ميكشد! در واقع او با این سخنان خود را يك آزاديخواه و دموكرات و در حين حال نيز جمهوريخواه معرفی کرد! او ميگويد”من دموكرات هستم نمى توانم سیستم فرد محوری را براى خود توجيه كنم. باید یک جایی این بند ناف انتقال (سلطنت) موروثی قدرت را قطع کنیمو برای همین است که میگویم شکل نظام آینده ایران را باید مردم انتخاب کنند. “رضا پهلوى”؛ بدون اينكه تعارفى با كسى داشته باشد و بخواهد بينابينى و دو پهلو و به قول قديمى ها موضع دونبش داشته باشد، موضع سياسى خود را، خيلى صريح و روشن براى همه بيان كرد. او اعلام كرد، در فرداى آزادى ايران، نوع سيستم حكومتى را مردم انتخاب می كنند و اين همان سيستم جمهورى است كه ترجيح ميدهد پیشاسرنگونی با مردم مطرح کند.
در جایی مى گويد: “بين خود و مشروطه خواهان، سلطنت مورثى مورد قبول من نيست “، بايد چنين موضع گيرى از جناب شاهزاده را براى مشروطه خواهان، تمام ماجرا دانست. در واقع چنين نگاه ژرفى مى تواند راهگشا و رهنمودى براى فرداى ايران باشد. موضع گيرى كنونى او براى مشروطه خواهانه راديكال كه خود را كاتوليك تر از پاپ مى دانستند، مى تواند بسيار گويا و آموزنده باشد. در واقع روشنتر از اين امكان ندارد، به راحتى ميتوان گفت؛ شاهزاده بدنبال يك سسيتم سكولار از نوع جمهوريخواه است. باید گفت باز گرداندن و یا بر پایی یک نظام پادشاهی در ایران بسیار مشکل خواهد بود، به دلیل اینکه در ایران تا برقراری نظام ویرانگر جمهوری اسلامی، بین سلطنت و یا نظام شاهنشاهی فاصله ای نیوفتاده بود. با اینکه جناب رضا پهلوی «سیستم جمهوری را ترجیح میدهد» و به عنوان یک دموکرات نمیتواند بپذیرد که مبنای تعیین رهبرى و يا مسئولیت كشورى، موروثی باشد.
گرچه براى نگارنده، موضع گيرى کنونی شاهزاده تازگى ندارد. هميشه فكر ميكردم كسى كه عمرى را در غرب گذرانده نمى تواند واپسگرا فكر كند. چنين فردى با سيستم ارباب رعيتى كه متعلق به دوران فئوداليته است، كنار نمى آيد. تا اينكه ديديم در اين فايل صوتى بدون اما و اگر با بیانى روشن، نهادها و حكومت هاى سنتى را قاطعانه رد كرد و گفت؛ «من فکر میکنم باید برسیم به مرحلهای که نهادهای سنتی را الزاما مبنای حکومت قرار ندهیم»، جان كلام اينجا است كه ظاهرا وی نمى خواهد ميراث دار سيستم پادشاهی گذشته باشد. اين گفتگوها از جانب فردى است كه پيش از چهل سال در كشورهاى غربی و دارای دموكراسی زندگى و تحصيل كرده است و به خاطر عِرق وطنپرستى كه دارد، با نگاه ژرف و عميقى كه دل در گروی فرداى ايران دارد و به هيچ وجه خواهان عقبگرد و يا پسرفت ايران نيست بیان شده است. ايشان درد جامعه ايران را درک و درمان را در برقراری دموکراسی یافته است. او مى خواهد يك شورشىی باشد و اين را هم ميدانيم بدون اينكه بر علیه دیکتاتوری شورشى باشیم ايران آزاد نخواهد شد. شاهزاده با يك نوع سنت شكنى ميخواهد تمامى كهنگی ها و واپسگرايى هايى كه بر ايران حاكم شده است را ريشه كن كند. به نظر نگارنده، ايشان عزم جزم كرده، يا ايران را به جامعه مدرن جهانى امروزى پیوند دهد و يا شايد دست خود از سیاست شسته و كناره گیرى کند! او نظام سلطنتى گذشته را كه مورثى و دائمى بود را خيلى روشن و در حين حال قاطعانه رد كرد و این چنين تاکید کرد که «در مقابل آنچه میراثدارش هستم، خود من یک شورشی هستم» و «اگر از من بپرسید، من یک سیستم جمهوری را ترجیح میدهم، برای اینکه یه دوره مشخص انتخاباتی دارد و یک نفر مسئول است.»
رضا پهلوى در قسمتى از این فایل صوتی تاکید کرد: «من اساس دموکراسی را بر مبنای جمهوریت میبینم، یعنی حق انتخاب مردم در تعیین سرنوشت خویش و انتخاب حکومت بر مبنای رای مردم به کسانی که باید در مقابل این رای پاسخگو و مسئول باشد».
او در بخش دیگری از این فایل صوتی افزود «منکر آن نیست که شاید در برخی فرهنگها یک نماد سمبلیک لازم باشد با این حال گفت که به عنوان یک دموکرات نمیتوانم توجیه کنم که مبنای تعیین شدن یک مسئول حتی به مفهوم سمبلیک (سلطنتى) میتواند یک مبنای موروثی داشته باشد.» جناب رضا پهلوى در پيام گذشته خود (پيمان نوين) هم رهبرى فردى را قاطعانه رد كرده بود و نشان داد به رهبرى شورايى تمايل دارد، وى خود را از حكومت آقا بالاسرى بیراز مى داند. چنين مواضعى براى حكومتى مردمى به معناى واقعى كلمه است كه نشان از تشخيص آسيب شناسى جامعه دارد، او ميداند در طول تاريخ ايران؛ سیستم پادشاهی غیر مشروطه نسلی از بله قربان گويان تا دست بوسان و حتی پابوسان آفریده بود كه نشانه هاى نظامهاى فرد سالاری است و نه حكومت هاى مردمى و دموكراتيك، اينكه مى گويد: «من هرگز حاضر نیستم یک آقا بالاسر داشته باشم تا چه رسد به اینکه برای دیگران آقا بالاسر بشوم»، با نگاهی آينده نگر، برای سرزمينمان؛ ايران دموكراتيك را ميخواهد. او جامعه دموكراتيك را فقط با شکل دادن سازمانها و نهادها مردمی-سیاسی درست مى داند.در مورد فرهنگ خود محورى كه مقدمه ديكتاتورى است، چنين تاکید کرد که فرد را رها كنيم و به نهادها و سازمانهاى مردمی-سياسى توجه داشته باشيم، او به خوبى ميداند جامعه ى تك رهبرى كه بناست قدرت را در دست داشته باشد و آن فرد به عنوان رهبرىِ یک ولی فقيه يا پادشاه و… بخواهد به صورت انفرادی كشور را اداره كند، به ديكتاتوری كشيده خواهد شد. ايشان، خود علوم سياسى تحصيل كرده و احتمالا تاثیرات اين گونه حكومت ها را در تاریخ ایران و جهان نيز مطالعه كرده است و البته آشنايى كامل به جوامع دموکراتیک نیز دارند.
امروز آينده بهتر ايران، در اينگونه انديشه گره خورده است و این به غير از نظامهاى ديكتاتورى است كه همه چيز را با سركوب مى خواهد. اكنون، ايشان، با چنين سخنانى زنگ خطرِ رهبرى متمركز (سنتراليزتاليزم [Centralisation] رهبرى) را براى آينده ايران به صدا در آورده است و خط پايانى و بطلان براى تمامیت خواهى ها و تملق گويى ها و خم و راست شدنها و دست بوسى ها و… كشيده است. شاهزاده هشدار ميدهد منتظر چوپانى نباشيد و موضوع را روشن بيان كرد كه اگر كسى بخواهد گوسفند باشد سر و كله چوپان هم، حتما پيدا خواهد شد «ما باید از این فرهنگ فرد محوری خارج شویم و برویم دنبال سیستم محور کردن مساله. ما نهادها را تقویت میکنیم، فرد مهم نیست، نهادها مهم هستند و ساختارها. ما تا زمانی که بخواهیم گوسفندوار عمل کنیم، سرو کله چوپانها هم پیدا خواهد شد. آیا واقعا این است آینده کشورمان؟ من به این مساله اعتقاد ندارم». شايد اين پيام براى جامعه اى باشد كه ديگر آقا بالاسرى نمى خواهد و عزم خود جزم نموده است تا نظام ناقصى در ايران حاكم نشود. براى همين نظام دموكراتيك را كاملترين ميداند. اين همان است كه بيشتر نيروهاى اپوزيسيون از سوسيال دموكراتها تا جمهوريخواهان و سكولار ها و بيشتر مردم خواهان آن هستند که باید به این پیام، توجه مبذول بدارند.
اگر بناست كه رای هر فرد ايرانى مبنا باشد و به راى مردم احترام بگذاريم، هر زمان مى توان رفراندومی براى نظام قابل قبول مردم ترتيب داد تا خواستِ اكثريت مردم برآورده شود. بخاطر همين است كه در بخشى ازاين فايل، شاهزاده رضا پهلوی ميگويد: که اگر روزی فرا رسد که نهاد سلطنت همچنان برای ایران لازم باشد «چه اشکالی دارد که مبنای این مساله انتخاب یا پیشنهاد یک فرد شایسته برای این مقام باشد».
قطع بند ناف انتقال مورثى قدرت
شاخص صحبت هاى جناب رضا پهلوى آنجا بود كه گفت: «باید یک جایی این بند ناف انتقال موروثی قدرت را قطع کنیم و به عنوان یک دموکرات نمی توانم این را برای خودم توجیه کنم و برای همین است که میگویم شکل نظام آینده ایران را باید مردم انتخاب کنند. این بخش از صحبتهاى رضا پهلوى اتاق فكرى رژيم را هم به هم ريخت زيرا ايشان از گرفتن پست و مقام دورى می كند. شاهزاده مى گويد: من يك فرد آزاد هستم و باور راستين را با شما در ميان مى گذارم. او مى گويد: «من چهل سال از عمرم را تلاش نکردهام که به یک چیز ناقص برگردیم. ممکن است خیلیها خوششان نیاید ولی من وجدانا و اخلاقا مکلف هستم حقیقت و باور راستین خودم را به شما بگویم و این حرف من و تعهد من به شماست.» شاهزاده رضا پهلوی تاکید کرد؛ من به هیچ وجه به دنبال هیچ پست و مقامی نیستم، برای اینکه میخواهم آزادی داشته باشم و در قفسی چپانده نشوم و آزاد باشم. بتوانم با هر ایرانی در هر زمان حرفم را با آزادی (كامل) بزنم و حرفش را بشنوم و بر مبنای آن واقعیتها را ببینیم، چگونه میتوانیم مملکت مان را پیش ببریم.
وظايف گروه هاى سياسى
فرصت كم است، بايد به عمق اين گفته فكر كرد که راه رهايى ايران، آزاد شدن از قيد و بند هاى خود خواهى و خود محورى هاست. احزاب و گروه هاى سياسى بايد بتوانند اين پيام را بين خود مطرح كنند تا با يك برنامه ريزى (پلاتر فرم Platform) به یک هدف مشخص و مشترک برسند.
ما نيروهاى اپوزيسيون نمى توانيم تا ابد به اختلافات و منازعات گذشته بپردازيم و مرتب به تضادها دامن بزنيم. بايد از يك نقطه اى آغاز كرد، فراموش نكنيم حركتهاى بزرگ، نخست، از يك نقطه شروع و آغازی سخت دارند، ولى با تلاش همديگر مشكلات حل شدنى است.
حال كه درد را ميدانيم و درمان هم پيدا شده است بايد به عمق رخدادهای ايران و جهان توجه بيشترى داشته باشيم تا دوباره اشتباه را تكرار نكنيم. از آنجا که دستمان در کار است، بايد گفت؛ تا همت تمامى احزاب اپوزیسیون نباشد اين حركت بزرگ صورت نخواهد گرفت. تمامى احزاب بايد اين پيام را به اطلاع هواداران خود و مردم برسانند. بايد از تفرقه افكنى و مانع تراشی براى هميشه دست برداشت و به همبستگى در اين مقطع حساس انديشيد. اين وظيفه تمامى احزاب است كه از اين فرصت پيش آمده استفاده كنند.
واقعيت اين است كه ايران، زمينه هاى دموكراسى خواهى را دارد، اين احزاب هستند كه پتانسيل نهفته و بالقوه در جامعه را به عمل تبديل كنند. امروز ايران به وسيله آخوندهاى جنايتكار به ويرانه اى تبديل شده است و با وضعيت قبل از انقلاب ٥٧ قابل مقايسه نيست. به ايران بينديشم و قدم در اين راه بگذاريم. اگر همه به همبستگى تمامى مردم فكر كنيم پيروزى زودتر بدست خواهد آمد. فردا نسل آينده در مورد ما قضاوت خواهد كرد. تاريخ از ما خواهد پرسید؛ در مقابله و مبارزه با رژيم فاشيستى مذهبى جمهوری اسلامی چه كار كرديد؟ آیا در جهت سرنگونى رژیم مبارزه كرديد؟ آيا سياوش وار از آتش عبور كرده ايد تا اعتماد مردم را جلب كنيد؟ مگر نه این كه بايد اين اعتماد را با رفتار و عمل خود نشان دهيم، بايد همه راهها را رفت، تا آحاد مردم زبان ما را درك كنند و نیز به اپوزيسيون اعتماد كنند. اين كار را جناب رضا پهلوى به خوبى با مطرح کردن مثال “گله و چوپان” به مردم ياد آورى كردند كه با آقا بالاسر داشتن به گذشته خویش باز مى گرديم. ايشان با شهامت، جان كلام را گفتند؛ حال نوبت نيروهاى اپوزيسيون و نهادهاى سياسى است تا به دنبال سيستم محور كردن بروند. آینده ايران آبستن حوادث است، بيائيد نگذاريم سياهى این دوران سخت تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، غبارش بر صورت ما بنشيند و ققنوس وار از زمين برخيزيم. راه دموكراسى و همبستگى را پيش گيريم، این به نفع ایران و همه ی نیروهای اپوزیسیون است.
به امید پیروزی بر جهل و تاریکی رژیم جمهوری اسلامی.
http://tarikhirani.ir/fa/news/8616
Here is the truth about Russian Mullahs. Zarghami who was in USSR plot of occupying American embassy in Tehran confesses: without Russia and Pro-Russian Marxists they could not take power in 1979, stay in power since then , and deceive Iranians and the world.
This is why none of fake opposition of mullahs talk about Russian invasion, Russian meddling , Russian hidden or exposed treaties with Mullahs in which Caspian sea, Military bases, oil & gas , and Iranian sovereignty was sold to Russia for nothing. But they make a lot of noise about China
Billions of dollars were spent in nuclear and missiles ambition, wars and terrorism in Syria, Yemen, Iraq, Venezuela , Afghanistan, and Libya to help Russians have a political and security edge over America and NATO
https://trendsresearch.org/insight/eurasia-on-the-edge-and-its-global-meaning-the-what-why-and-how-of-eurasian-security/
http://tarikhirani.ir/fa/news/8616
ضرغامی: عاشق چهگوارا هستم/ انقلابیونی چون گلسرخی بر مدعیان ریاکار ترجیح دارند
ما با چپیها کاری نداریم، امّا شعارشان میتواند امروز شعار ما هم باشد.
ایشان معتقد است انقلابیونی چون چهگوارا و خسرو گلسرخی بر بسیاری از مدعیان ریاکار دیگر ترجیح دارند. در مراسم پرشور دانشجویی ۱۶ آذر ۹۷ در دانشکده فنی دانشگاه تهران، این اظهارات با ابراز احساسات و تشویق فوقالعاده “دانشجویان مسلمان ” مواجه شد. پخش دفاعیات گلسرخی در بیدادگاه رژیم طاغوت، پس از سالها ممنوعیت که با استقبال گسترده مردم مواجه شد، حاکی از “همین نگاه درست و متعهدانه اسلامی” است. رفتار “عدالتخواهانه و ظلمستیز” از سوی هر کسی که باشد ارزشمند است.
البته وقتی رئیس سازمان بودم تمام تصاویری که ممنوع بود را آزاد کردم. چون میگفتم مردم که میدانند امروز روحانیت در رأس هدایت انقلاب است. کسی هست در این شکی داشته باشد؟ پس تصاویر چپیها را هم میشود نشان داد. حتی به آدمی که زیر بار نمیرفت اینطور گفتم که شما الان چقدر باید تلاش کنید تا مثلاً ده هزار کمونیست راه بیفتند بگویند درود درود درود بر کارگر، رنجبر، برزگر ما با هم متحد میشویم… تا فلان کار را بکنیم بعد میگویند درود درود بر خمینی. چون شعارشان این بود. اینکه ما عکس چپها را ممنوع نمیکنیم، نفعش این است که آن جوانی که امروز میخواهند گولش بزنند و بگویند از اول آخوندها با شما این معامله را کردند، آن جوان میگوید بابا خودتان هم که از ابتدا بودهاید و شعارهایتان موجود است. «فرخ نگهدار» به عنوان یک چریک فدایی را ببینید که امروز چه خوشتیپ میرود در بیبیسی بحث میکند. دو قشر هستند که وقتی پیر میشوند خوشتیپ میشوند؛ یکی چهرههای سیاسی یکی هم آخوندها
(این جاسوس روس در رادیو تلویزیون ملاها ، خاتمی را هم ممنوع التصویر کرده بود که خودش ابدارچی رژیم روسی ملاها بود ، تا چه رسد به شاهزاده سابق رضا ، بنی صدر ، فروهر ها ، مجاهدین خلق ایران که دقیقا همین شعارها را می دادند و مسلمان ! هم بودند . و حالا معلوم شده مثل مسیح علی نژاد و تلویزیون من و تو و ایران اینتر نشنال دشمن سلبریتی ها بوده و او و موسوی بهروز وثوقی و ملک مطیعی و فردین را ممنوع التصویر و فیلم و .. کرده ، مخملباف چریک تروریست مارکسیست روسی اما هم فیلم ساز بوده ، هم میگفته باید ان سلبریتی ها را کشت )
Iranians want America and a normal American like regime the same as what they had during Shah or better with Democracy of course. This Russian poppet regime and its Russian clown fake opposition should be removed by an American force like Saddam or Qaddafi.
There is no hope for any changes while Russians are the main gainers of this Corrupted Islamist Marxist Russian regime in Iran. Of course Russia will not allow this regime is changed unless it is replaced with another Russian clown like Assad, Castro, or Maduro