اشکم مرا یاری نخواهد کرد، می دانم .
رضا مقصدی
به خاطره ی مُعطر ِعزیز ِشورانگیزم:
اسماعیل خویی
وقتی سفر می کردم از دیروز
– دیروزِدیرینه –
تا لحظه های سبز ِ”اسماعیل”.
شعری به شکلِ یک غزل،تا انتهای راه-
همراه ِجانم بود .
میخانه های شهررا شاداب می دیدم . .
شورِجوانی های من ، رنگ ِ شمالم بود.
درواژگان ِنرم ِدریاوارِ زیبایش
سرمستی ِزایش
سرشاری ِجان ِزُلالم بود.
این لحظه، بهترمی توانم گفت:
درروزگارانی که آتش،دردلم رنگین کمانی داشت
واندیشه های ناب ِرویایی –
آهسته وُپیوسته ، درمن، گام های تازه برمی داشت –
با شعر ِشورانگیز ِشیدایش
منزل به منزل،عشق را آوازها خواندم .
درسبزه زارِسوز ِ هرسازی
سرمست تر،ازپیش،می راندم .
اینک من وُدنباله های درد ِدیرینه.
اینک من وُغمگینی ِ شبهای آیینه.
اشکم مرا یاری نخواهد کرد،می دانم.
اما بِدان !
ای عاشق ِجاری !
ای گوهرِ زیبای ِگویایِ خُراسانی !
رنگین،غزلهای ترا هربارمی خوانم-
چون ابرهای سرزمین ِ”گیل” –
یکباره ،می بارم .
Facebook Comments Box
روسیه مشتریان نفت و گاز ایران را ربود
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=229223
همه مشکلات مملکت ایران در جمله بالا ریشه دارد
به همین دلیل در کیهان لندن ، من و تو ، ایران اینترنشنال ، ایران فردا ، زمانه ، اخبار روز ، مردم ریپورت ، مشروطه ، رادیو فردا ، بی بی سی فارسی ، دوچه ولله ، زیتون ، …. اصلا خبر بالا را نه می بینید ، نه کسی در مورد ان حرفی می زند.
سؤال این است : چرا ؟
انواع دروغهای پوتین و روسیه و اولیانف و لاوروف و جین پینگ و ویتنام و کوبا و مادورو و اسد و … را در عوض همه اینها با هم تیتر میزنند ، با هم تحلیل روسی میکنند ، با هم روی ان تبلیغات می کنند .
سؤال این ا ست چه گونه روسیه قیم ملاها است ؟ وقتی این همه تضاد منافع دارد با ایران ؟
چه گونه مثل سوریه اسد و کیم کره شمالی و ونزوئلای مادورو ، پوتین برای ملاها تصمیم می گیرد ؟
سؤال این است از چه چیز امریکا میترسید وقتی لنگ و پاچه های شما در برابر روسیه این همه باز و رو به هوا است ؟ و انها می ایند و هر کاری که می خواهند میکنند و میروند
اگر در ۴۲ سال گذشته هر روز شما بدتر از روز قبل بوده ، خوب به خاطر همین دولا شدن شما جلوی ان چیز روس ها است که شهرت جهانی دارند در فرو کردن .
بدترین معامله با ترامپ نمی توانست این همه زیان به کشور وارد کند ، حتی اگر جلوی او هم مثل پوتین دولا می شدید ، تا چه رسد به اوباما و پرزیدنت بایدن .
ایا حتی یک کشور در دنیا از روس ها و خوابیدن با انها تا کنون به جایی رسیده ؟
نه .
لاطائلاتی که فرهنگی کاران امنیتی به اسم چپ به خورد خوانندگان خود می دهند! (تابان تروریست سیاه کلیست روسی )
https://www.akhbar-rooz.com
کار دیگر از خنده و مضحکه گذشته ، تابان چریک فدایی سیاه کلیست استالینیست مثلا امده توضیح بدهد چرا رسانه های داخلی ملاهای روسی از چپ ها این همه صحبت میکنند و انها را بزرگ میکنند ، باز با همان سبک توده ای استالینیستی یک برچسب اماده زده پیش از پرداختن به مطلب به پیشانی نویسنده ای که از پسرک جوان الت دست روسیه که رهبر اینها ! بوده یعنی جزنی ، تعریف کرده و او را داخل ادم حساب کرده ، چرا ؟
چون با اصرار سعی دارد بگوید جزنی از خمینی و روحانیت مترقی ! در ۴۱ دفاع نکرده . اما در اصل مطلب با مخلوط کردن تفاسیر خودش بالاخره لو داده که
۱) جزنی دادن حق رای به زنان در زمان محمد رضا شاه اریامهر پدر واقعی ایران نوین را ازادی زن نمی دانسته (همان چیزی که خمینی می گفت و رادیو پیک المان شرقی کیانوری بلغور می کرد )
۲) جزنی از خمینی به عنوان شخصیت ویژه و روحانیت مترقی و پیشرو اسم برده ( چیزی که نصیب مصدق و بازرگان و بنی صدر و امیر انتظام و سنجابی و فروهر ها و … نشد )
۳) جزنی به امکان رهبری خمینی اشاره کرده ! انهم در نبود رهبران ملی و چپ !
۴) جزنی تاکتیک مبارزاتی خمینی و شعارهای او را در ۴۱ درست دانسته ! و او را از کاشانی هم مهمتر دانسته و شانس موفقیت او را بالاتر پیش بینی کرده . مضافا به اینکه به جای مصدق کاشانی را رنبر ملی کردن نفت می داند و از پشت کردن خمینی به رفرم شاه با تحسین یا دمیکند !
البته جزنی ۲۶ ساله که در حد این حرفها نبوده ، الان فدایی های ۶۵ ساله هم گهی نیستند در عالم سیاست و تحلیل ، نمونه انها فرخ و کشتگر و تابان و نیکفر و بقراط ، ان زمان کیانوری و طبری جاسوس مستقیم روسیه بودند به تایید عمویی هرچه از روس ها و ک گ ب می امده را میدادند به بقیه . عمویی خودش گفت کودتای نوژه را روس ها به ما لو دادند ما هم به رفسنجانی گفتیم تا بدهد به دست امام ضد امپریالیست .
اما تایید اینکه روسیه در ان زمان متوجه شده خمینی ابزاری است که روس ها باید روی ان سرمایه گذاری کنند علیه شاه امریکایی و امریکا ! از منظر تحلیل تاریخی بسیار شایان توجه است و خطی را که از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۱۳۳۲ و بلوای ۱۳۴۱ تا دزدیدن انقلاب ۱۳۵۷ و تا کودتای ۶۰ و جنبش ضد روسی و ضد عربهای روسی غزه و لبنان و … و جنبش های امریکا خواهی و شاه امریکایی خواهی و ضد فروختن مملکت به اسد و روسیه و فلسطین و ونزوئلا در ۹۶ و ۹۸ از سوی اقشار فرودست اقتصادی مملکت کشیده می شود کاملا پر رنگ میکند
روسیه دنبال شکست همه جنبش های مملکت و منحرف کردن ان به یک سوی یک حرکت دیکتاتوری عقب مانده ضد تمدن غربی و مدرنیته در ایران بوده با طعم البالو گیلاس بعثی روسی .
کاملا هم موفق شده ، همانجوری که ناخودگاه جزنی بلغور کرده ، در “غیاب رهبران ملی و چپ ”
رهبران چپ که غایب نبودند ، حضور اضافی هم در رسانه ها ، هم کانون نویسندگان ، هم رادیو تلویزیون داشته و دارند در دو رژیم شاه و شیخ . رهبران ملی را چه کسی غائب کرد ؟ همین رهبران چپ به کمک ملاها امدند همه رهبران ملی را جاسوس سیا ، مامور گوادلوپ ، دشمن مشروطه کردند و خائن . هم شاه مدرن از انها فراری بود به دلیل حضور سهمگین این مارکسیست ها در حزب رستاخیز و اطراف شاه و دولت های او ، هم شیخ ها از روز ازل با مصدق و بازرگان و بنی صدر و امیر انتظام و فروهر ها دشمن بودند ، اوایل انرا پنهان کردند تا سوار این خر زین کرده روسی بشوند بلافاصله پس از سوار شدن در خرداد ۶۰ گفتند اگر سی میلیون بگویند اری ، من می گویم نه ، نگذارید بگویم در زمان ان ملی بر ما چه گذشت ، ملیون چون خار در چشم و استخوان در گلوی امام کذاب بودند ( روح الله حسینیان قاتل )
از سال ۶۰ فدایی ها و توده ایها پس از بیرون انداختن بازرگان و بنی صدر و ملیون و مجاهدین با ملاها در همه کشتارها ، سرکوب ها ، نابود کردن مملکت در جنگ و ترور و تحریم ، ماجراجویی ها ، دیکتاتوری ها ، تقلب ها ، فروش مملکت به روسیه در خدمت همین رژیم بودند و ماندند ، هنوز هم کانون نویسندگان انتخابات را تحریم نمی کند .
امروز بقراط و امیر طاهری و تابان و نیکفر و زرافشان بیش از روسیه از معامله استیصالی ملاهای روسی با امریکا ( که کیم و کاسترو و ویتنام هم انجام دادند ) وحشت دارند بماند ، حتی نزدیکی ملاها به چین را هم بر نمی تابند .
نقل از اخبار روز (مستقیم از جزنی ) :
او در فصلی از کتاب خود تحت عنوان “نگاهی به کاست روحانی و نقش آن در جریان ۱۵ خرداد”، میگوید: “پیش بینی می شود که اصلاحات ارضی مستقیما منافع قشرهای روحانی در اراضی وسیع موقوفه را به خطر اندازد. علاوه بر اینها دادن حق رای به زنان گرچه به معنی آزادی زنان نبود اما ضربه ای را متوجه موقعیت مذهبیون قشری و در نتیجه قشر روحانی میساخت.ءپس برای مراجع مذهبی دو انگیزه برای حرکت وجود داشت: ۱) به خطر افتادن موقعیت فئودالیسم ۲) به خطر افتادن مصالح سنتی و قشری آنها. اما روحانیان مترقی نیز دو انگیزه برای حرکت خود داشتند: ۱) مقاومت در مقابل دیکتاتوری رژیم که جنبش ملی را خفه می کرد ۲) به خطر افتادن مصالح سنتی و قشری آنها” (صفحه ۱۴۲ء تاریخ سی ساله سیاسی) او با توجه به نقطه اشتراک قشری روحانیون اضافه میکند: “در این میان آیت الله خمینی توانست شخصیت ویژه ای از خود نشان دهد. خمینی در اعتراض به رفرم دستگاه نماند و دیکتاتوری و شخص شاه را مورد حمله قرار داد”. (صفحه ۱۴۳) او با تحلیل از ضعف جناح های وابسته به جبهه ملی و چپیها و عدم حضور کارگران صنعتی نشان می دهد که در اثر این عوامل نامساعد مسند رهبری به دست کاست روحانی افتاد. در همانجا جزنی هشدار می دهد: “با این سوابق خمینی در میان تودهها بخصوص در بین قشرهای کاسبکار خرده بورژازی از محبوبیت بی سابقه ای برخوردار است و در صورت امکان فعالیت سیاسی نسبتا آزاد موفقیت بی سابقه خواهد داشت ، به مراتب بیش از قدرت کاشانی در جنبش ملی کردن نفت” ( ص ۱۴۴ء تاریخ سی ساله سیاسی).
همین رهبران چپ به کمک ملاها امدند همه رهبران ملی را جاسوس سیا ، مامور گوادلوپ ، دشمن مشروطه کردند و خائن . هم شاه مدرن از انها فراری بود به دلیل حضور سهمگین این مارکسیست ها در حزب رستاخیز و اطراف شاه و دولت های او ، هم شیخ ها از روز ازل با مصدق و بازرگان و بنی صدر و امیر انتظام و فروهر ها دشمن بودند ، اوایل انرا پنهان کردند تا سوار این خر زین کرده روسی بشوند بلافاصله پس از سوار شدن در خرداد ۶۰ گفتند اگر سی میلیون بگویند اری ، من می گویم نه ، نگذارید بگویم در زمان ان ملی بر ما چه گذشت ، ملیون چون خار در چشم و استخوان در گلوی امام کذاب بودند ( روح الله حسینیان قاتل )
از سال ۶۰ فدایی ها و توده ایها پس از بیرون انداختن بازرگان و بنی صدر و ملیون و مجاهدین با ملاها در همه کشتارها ، سرکوب ها ، نابود کردن مملکت در جنگ و ترور و تحریم ، ماجراجویی ها ، دیکتاتوری ها ، تقلب ها ، فروش مملکت به روسیه در خدمت همین رژیم بودند و ماندند ، هنوز هم کانون نویسندگان انتخابات را تحریم نمی کند .
امروز بقراط و امیر طاهری و تابان و نیکفر و زرافشان بیش از روسیه از معامله استیصالی ملاهای روسی با امریکا ( که کیم و کاسترو و ویتنام هم انجام دادند ) وحشت دارند بماند ، حتی نزدیکی ملاها به چین را هم بر نمی تابند .
نقل از اخبار روز (مستقیم از جزنی ) :
او در فصلی از کتاب خود تحت عنوان “نگاهی به کاست روحانی و نقش آن در جریان ۱۵ خرداد”، میگوید: “پیش بینی می شود که اصلاحات ارضی مستقیما منافع قشرهای روحانی در اراضی وسیع موقوفه را به خطر اندازد. علاوه بر اینها دادن حق رای به زنان گرچه به معنی آزادی زنان نبود اما ضربه ای را متوجه موقعیت مذهبیون قشری و در نتیجه قشر روحانی میساخت.ءپس برای مراجع مذهبی دو انگیزه برای حرکت وجود داشت: ۱) به خطر افتادن موقعیت فئودالیسم ۲) به خطر افتادن مصالح سنتی و قشری آنها. اما روحانیان مترقی نیز دو انگیزه برای حرکت خود داشتند: ۱) مقاومت در مقابل دیکتاتوری رژیم که جنبش ملی را خفه می کرد ۲) به خطر افتادن مصالح سنتی و قشری آنها” (صفحه ۱۴۲ء تاریخ سی ساله سیاسی) او با توجه به نقطه اشتراک قشری روحانیون اضافه میکند: “در این میان آیت الله خمینی توانست شخصیت ویژه ای از خود نشان دهد. خمینی در اعتراض به رفرم دستگاه نماند و دیکتاتوری و شخص شاه را مورد حمله قرار داد”. (صفحه ۱۴۳) او با تحلیل از ضعف جناح های وابسته به جبهه ملی و چپیها و عدم حضور کارگران صنعتی نشان می دهد که در اثر این عوامل نامساعد مسند رهبری به دست کاست روحانی افتاد. در همانجا جزنی هشدار می دهد: “با این سوابق خمینی در میان تودهها بخصوص در بین قشرهای کاسبکار خرده بورژازی از محبوبیت بی سابقه ای برخوردار است و در صورت امکان فعالیت سیاسی نسبتا آزاد موفقیت بی سابقه خواهد داشت ، به مراتب بیش از قدرت کاشانی در جنبش ملی کردن نفت” ( ص ۱۴۴ء تاریخ سی ساله سیاسی).