بخش دیگری از گذشته ی شیرین ما از میان ما رفت …
اخترقاسمی
پرویز کاردان کارگردان و هنرپیشه سینما و تلویزیون ایران امروز در لس آنجلس در سن 84 سالگی در گذشت.
خبر کوتاهست اما به درازای عمر چند نسل غم انگیز …
اوایل تین ایجری ام بود که از طریق تلویزیون با پرویز کاردان از طریق سریال مراد برقی و هفت دخترون آشنا شدم. روزهای شیرینی که خانواده دور هم می شدیم و گاهی هم همسایه هایی که تلویزیون نداشتند نزد ما می آمدند و همه با هم این سریال طنز و تلخ و شیرین را می دیدیم. بیاد دارم که همیشه سعی میکردم مشق هایم رو سریع بنویسم که شب هنگام اجازه داشته باشم سریال را ببینم. مادرم تنها برنامه ای را که دوست داشت سریال مراد برقی بود و آرزو داشت یک بار تا آخر بتواند سریال را ببیند بدون اینکه دقایق اول خوابش ببرد. و من که میدونستم مادرم چقدر این سریال را دوست دارد و خوشحال میشدم وقتی مادرم با دیدن صحنه هایی از ته دل می خندید، مدام او را صدا میکردم که مادر بیدار شو و سریال را ببین! بدون اینکه من نوجوان متوجه باشم وقتی مادری از چهار پنج صبح بیدار میشود و برای هفت فرزندش نان می پزد و تمام زندگی را می چرخاند طبیعست که ساعت هشت نه شب توان فیلم دیدن نداشته باشد.
سالیان بعد روزی در بن آقای کاردان را دیدم و این موضوع را برایشان تعریف کردم خیلی خوشحال شد و با همان لهجه ی شیرینش پرسید الان مادر کجا هستند خیلی سلام مرا به او برسانید. آن روز در بن برنامه ی نمایش داشتند که متاسفانه بدلیل عدم استقبال مردم از برنامه منتقی شد. حتی اهل تاتر که در آن زمان در بن و کلن کم هم نبودند در این برنامه شرکت نکردند. شاید چون این اهالی تاتر که عمدتا از طیف چپ بودند و هستند او را به دلیل سریال های مردمی اش کارگردان روشنفکر تاتر قلمداد نمی کردند و استقبال نکردند. همانگونه که برخوردی با پرویز صیاد بخاطر صمدش داشتند و یا با فرخزاد و یا همانگونه که هنوز کم نیستند آنانی که چنین برخوردی با ایرج میرزا دارند.
متاسفانه در دنیای روشنفکری ما که طیف چپ آن زمان آنرا احاطه کرده بود هیچگاه هنرمندان مردمی را حمایت نکردند. هنرمندانی چون آغاسی، سوسن، فرخزاد و ….. این دیدگاه هنوز هم چون بختکی بر جامعه روشنفکری چپ ما فرود آمده. آنچه که همیشه برای من سوال برانگیز بود اینست که چرا کسانی که از توده و خلق و مردم دفاع میکنند، از کسانی که مردمی میشوند دفاع نمی کنند؟ مگر نه اینکه چنین هنرمندی با زبان مردم از غم ها و شادی هایشان میگوید و در میان توده و خلق و مردم محبوب میشود؟ چرا او را نمی پذیرند و قبول ندارند؟
امیدوارم که روزی این فرهنگ جامعه روشنفکری ما که بسیار تاثیر پذیری از ایدئولوژی چپ کمونیستی و ایدیولوژی اسلامی دارد، جای خود را به فرهنگ پویا و مدرن انسانی بدهد تا فرخزادها و سوسن ها و مراد برقی ها اینگونه تنها از دنیا نروند … یادشان زنده باد!
من از طرف خودم و همکارانم درگذشت این هنرمند مردمی را به خانواده ی عزیز آقای کاردان و همه ی دوستدارانشان و جامعه هنری ایرانی تسلیت می گویم.
در ویکی پیدیا اینگونه در باره ی آقای کاردان نوشته شده:
پرویز کاردان (زاده ی۱۳۱۶ در شیراز – درگذشته ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ در لس آنجلس)،[۱] فارغالتحصیل از دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک و کارگردانی تلویزیون از انگلستان بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۳۸ با بازی در نمایشهای تلویزیونی آغاز و سال ۱۳۴۰ با بازی در تئاتر صحنهای ادامه فعالیت داد. او سینما را سال ۱۳۵۰ با کارگردانی و بازی در فیلم عمو یادگار تجربه کرد. او در روز ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ در لس آنجلس درگذشت.
زندگی هنری
پرویز کاردان فعالیت در تلویزیون ایران را به عنوان کارگردان و بازیگر نمایشهای شبکه سه در سال ۱۳۳۸ آغاز نمود. اولین کارش «سرکاراستوار» از سریالهای طنز قدیمی و طولانی تلویزیون ملی ایران بود که بسیاری از بخشهای این سریال را خود نوشته و کارگردانی نموده بود، سالها هفتهای یکبار مردم را درپای تلویزیون مینشاند و پخش تکراری آن دربرنامههای نیمروز تابستانی نیز طرفداران فراوانی داشت. نقش سرکاراستوار را عبدالعلی همایون بازی میکرد. مأمور ژاندارمری روستایی درجای نامعلومی درایران که با نقشههای هوشیارانهای که طرح میکرد ونام آن را «پولتیک سرکاراستواری» مینامید، خلافکاران را در دام میانداخت. تیپهای ماندگاری در این سریال تلویزیونی خلق شد که بعدها هریک برای خود سوژهٔ سریالها و حتی فیلمهای سینمایی بسیار شدند. معروفترین این تیپها، صمد با بازی پرویز صیاد و کرمعلیخان و مرادبرقی با بازی خودش بودند. بعد از آن کاردان سریال خانهبهدوش را برمبنای یکی از کاراکترهای سریال سرکار استوار، یعنی «مراد برقی» میسازد که در آن سالها میان مردم بشدت گل میکند. شبهایی که این سریال از تلویزیون پخش میشد، خیابانهای تهران کاملاً خلوت میشد. کاردان برای اولین بار از ستار که آنزمان جوانی بیسابقه بود برای خواندن شعر موسیقی این سریال استفاده میکند و بدین ترتیب است او به عالم هنر معرفی میشود. سریال «اختاپوس» اولین کار مشترک پرویز صیاد و پرویز کاردان کار بعدی او بود. تیپی که برای اولین بار دراین سریال معرفی شد و بعدها به شدت گل کرد، قاطبه با نقش آفرینی زیبای نوذر آزادی بود. کاردان فعالیت سینماییاش با فیلم عمو یادگار به عنوان بازیگر و کارگردان در سال ۱۳۵۰ آغاز میکند. فیلم مراد برقی و هفت دخترون براساس سریال خانه بدوش را در سال ۱۳۵۳ میسازد. پس از انقلاب و مهاجرت به لسآنجلس فعالیت سینمایی او بهناچار متوقف میشود ولی کماکان در عرصهٔ تئاتر به فعالیت خود ادامه میدهد و دو سریال تلویزیونی را نیز برای شبکههای پارس و تلویزیون ملی ایران (NITV) میسازد.
نماینده روسیه: برای تکمیل مذاکرات احیای برجام به دو هفته دیگر زمان نیاز است
https://www.radiofarda.com/a/iran-talk-viena-a-cauple-of-weeks/31304278.html
اقای موسوی ، خانم رهنورد کی از دخالت و تصمیم گیری بی جای این مردک (اولیانف) برای امنیت ، نان سفره مردم ، تمامیت ارضی ، اینده بچه های این سرزمین ، خون مردم ، ثروتهای کلان ملی نفت و گاز ، تنگتان می گیرد ؟
اینکه ابدارچی روسی , از شما باشد , یا انها ،
با استصواب امام شما باشد , یا امام انها ،
فرع بسیار کوچک و انحرافی بر فونداسیون این بنای از پایه ویران به دست روس ها و روس مدارها است
1) چه روس مدار رفسنجانی باشد و خوئینیها و چپ های رژیم که شما از ان دسته ز مزدوران بودید و هنوز هم هستید
2) چه روس مدار مؤتلفه باشد و براداران لاریجانی
3) چه روس مدار خامنف باشد و احمدی نژاد او
4) چه روس مدار رئیسی باشد و علم الهدی
5) چه روس مدار همتی باشد و رضایی و زاکانی
6) چه روس مدار قاسم سلیمانی باشد و جعفری و اسلامی و محمد و طلایی
7) چه روس مدار روحانف باشد و ظریف دروغگو
8) چه روس مدار منتظری باشد و پسر و دامادش
9) چه روس مدار خلخالی باشد و حسین شریعتمداری و لاجوردی
10) چه روس مدار بهشتی باشد و رجایی
11) چه روس مدار تو باشی و تاجزاده و نبوی و محتشمی پور
مساله این است :
” چرا روس ها مملکت را می گردانند ، البته به نفع منافع روسیه ! ”
جواب این فرزند این ا ب و خاک را بدهید :
——————————-
ارمان امیری گمنام می نویسد
https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic2/more/91080/
رئیسی هراسی هم مشروعیت می خواهد
———————————————-
ایا شما فرزندان ناب امام عصر طلایی ،
– همدستان رفسنجانی و کیانوری
– که بنیان گذار این نظارت استصوابی و سرنگون کردن رئیس جمهور منتخب ملت و کشتار کننده مجاهدین خلق بودید ،
– شما بهترین فرزند این مملکت امیر انتظام را ۲۵ سال زندان کردید ، پروانه و داریوش را قطعه قطعه کردید، زیر بهشتی رفیق خودتان ( از ان دسته دیگر روسی) بمب گذاشتید
– ایا مشروعیت سؤال کردن از باند روسی دیگر را دارید که دارد دقیقا مثل شما مملکت را به سبک مستعمره روسیه اداره میکند ،
– دگر اندیشان و دگر باشان را مثل ارباب شما و خودش پوتین حذف میکند ؟
– ایا حذف مخالف با مواد رادیو اکتیو ، با واجبی ، با استخر ، با دستگیری و زندانی و مسموم کردن در رژیم شما ، روسیه ، سوریه ، کره شمالی ، کوبا ، ونزوئلا ، الجزایر ، عراق صدام ، لیبی قذافی ، ویتنام ، چین ، …
“جزئی از دموکراسی و انتخابات نیست که شماها عضو کلوپ انها هستید ؟”
به چی معترضی ؟
همین قدر که اجازه میدهند حرافی کنی ، از پزشک و بیمارستان و محافظینی که برای شما خرید خانه هم میکنند ، بر خورداری ، در مقایسه با الکسی ناوالین ، داماد های صدام ، برادر کیم ، بنی صدر ، فروهر ها ، مجاهدین ، ملیون ، رهبر دراویش ، نوکیشان مسیحی ، زرتشتیان ، سنی ها ، بهایی ها ، سلطنت طلبان ، نازنین زاغری ، سیامک نمازی ، سه زن فمینیست روسی ، قطب زاده و شریعتمداری … وضعیت بهتری داری .
بگذار مردم ایران و انها که مشروعیت اعتراض به نبودن انتخابات واقعی در ایران را دارند ( مثل رهبران دموکراسی های جهان ، روز نامه نگاران و فرهیختگان امریکایی و انگلیسی و فرانسوی و کانادایی و ژاپنی و کره جنوبی و هند و نیوزیلند و استرالیا و فنلاند و نروژ و سوئد و …. ) به این مضحکه روسی به نام انتخابات اعتراض کنند .
تو به این اعتراض کن که پول مملکت را چرا در سوریه و ونزوئلا اتش میزنند ؟
چرا نفت و گاز نمی توانند بفروشند ؟
چرا رژیم شما و سپاه قزاق شما در سرزمین های مسلمانان ، برای منافع دین ناباواران روسی و چینی ، مسلمانان را می کشند و اهل کتاب را !
به قیافت بهتر میاد .
حالا این فائزه خانم به کنار که با زبان اتشین می پرسد
https://news.gooya.com/2021/06/post-52739.php
چه فرقی میکند کی رئیس جمهور ابدارچی شود ؟
وقتی :
1) اتحادیه اروپا: انتظار توافق در دور جدید مذاکرات هستهای
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=229711
2) نماینده روسیه: برای تکمیل مذاکرات احیای برجام به دو هفته دیگر زمان نیاز است
کی اخلال میکنه ؟