بیانیه‌ی  نهضت مقاومت ملی ایران به مناسبت سی‌اُمین سال قتل  آخرین نخست وزیر مشروطه‌ی ایران

نهضت مقاومت ملی ايران

بنیانگذار دکتر شاپور بختیار
National Movement of the Iranian Resistance
NAMIR

Founded by Shapour Bakhtiar

بیانیه‌ی 

نهضت مقاومت ملی ایران

به مناسبت سی‌اُمین سال قتل 

آخرین نخست وزیر مشروطه‌ی ایران

 

زمانی که جادوی خمینی همه ی مدعیان آزادیخواهی را مسخ‌کرده، به پیروی کورکورانه از او واداشته‌‌بود بطوری که درباره‌ی او می‌گفتند «روزی که امام بیاید مردم دیگر به هم دروغ نخواهندگفت…» و در روز ورودش نوشتند «امروز آفتاب از غرب طلوع می‌کند» و گفتند ««… مردی که هستی‌اش قانون آزادی‌ست و قانون دادخواهی و نافی همهٔ قانون‌های ضدمردمی و…»؛ باری در چنان روزهایی، مردی هم، که خود از دیکتاتوری چکمه بسیار رنجها برده و بسیار آسیب ها دیده‌بود، به ما نهیب‌زد که: فریب‌نخورید و بدانید که:

«دیکتاتوری نعلین از دیکتاتوری چکمه بسیار خوفناک تر است

اما گوشهای سحرشدگان این فریاد نجاتبخش را نشنید و مدعیان جاودزده‌ی آزادی مانند برگهای خشک پاییزی بدنبال سیل توده های بی‌شکل و بیخبر از این بازی ها براه‌افتادند و سرنوشت خود و ملت را به دست پیر ماردوشی دادند که از همان روز نخست مغز جوانان ما غذای او بود.|

چهل‌وسه سال است که ملت ما هر روز در زیر دیکتاتوری نعلین سیاهروزتر می شود و با همه ی فداکاریهای قابل تصور نسل جوان آن هنوز نتوانسته است از این بلای جانکاه و نابودکننده رهایی‌یابد.

درباره‌ی این نابینایی حیرت‌آور آنروزِ منادیان راه کاذب آزادی، و خودباختگی آنان در برابر خروش توده‌ی بی‌شکل بسیار گفته و نوشته‌شده است اما معما همچنان باقی است. 

اگر یک ربع‌قرن فقدان آزادی اندیشه و فعالیت سیاسی را بتوان به‍عنوان یکی از علت های اصلی این فاجعه نام‌برد، و توده ها را از این جهت در مجذوبیت به خمینی معذور شناخت، از این واقعیت نمی‍توان برای مدعیان فکر و دانش و آزادی عذری‌تراشید. در هر دادگاه، و از جمله در دادگاه تاریخ، انسان بالغ و مدعی اندیشه و دانش مسئول گزینش ها و اعمال خویش است و نمی‍تواند به استناد بدی شرایط از زیر بار مسئولیت تاریخی شانه‌خالی‌کند. تا کنون و با گذشت سالیان دراز و مشاهده‌ی‌ نتایج آن انتخاب، بسیاری نیز از این شهامت برخوردار بودند که به خطاکاری خود در آن دوران و آن اوضاع اعتراف‌کنند. اما شمار آنان در هر حال اندک بوده و هنوز هست. و تا زمانی که اکثریت آن خطاکاران به اشتباه خود در کمک به تحقق فاجعه‌ای که بوقوع پیوست نرسد و بدان اعتراف‌نکند ما نمی‍توانیم از یک جامعه‌ی روشنفکری آگاه در کشورمان سخن‌بگوییم. 

خوشبختانه در میان کسانی که بر این واقعیت پرتوی خیره‌کننده تابانده‌اند شخصیت های اجتماعی و فرهنگی برجسته کم نیستند. 

از میان آنان ابتدا از رضا دانشور یادکنیم که هم نویسنده و کارگردان تئاتر بود و هم از یاران شاپور بختیار.

او در سخنرانی خود، در کنفرانسی که به همت دکتر حمید اکبری در سال ۱۳۸۵ در دانشگاه نورث ایسترن ایلینوی- شیکاگو برگذارشده‌بود، از اینکه طی این سال‌ها با وجود گسترش افکار بختیار در میان نیروهای سیاسی، نامی از او برده‌نمی‌شود ابرازشگفتی‌می‌کند و می‌گوید «معنای این غیاب چیست؟ ما که ظاهراْ بسیاری از آرمان‌ها و ایده‌های او را پذیرفته‌ایم، چرا در مورد شخصیت او صحبت نمی‌کنیم؟. و به درستی می‌افزاید که در واقع «سقف خواسته‌های عمومی ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج کشور، هنوز از برنامه‌های ارائه شده توسط دکتر بختیار و دولتش فراتر نرفته است… یعنی همه چیزهایی که ما الان می‌خواهیم، از آن سقف هنوز پایین‌تر است». [ت. ا.]

از نظر رضا دانشور، «بختیار در مقطع انقلاب مثل یک دیگری بود [دیگری برای انقلاب؛ یعنی «دیگریِ انقلاب اسلامی»!]. برای انقلاب در مجموعش. یعنی اینکه یک طرف تمام نیروهای انقلاب هستند و یک طرف بختیار و شاید عدهٔ معدودی از همکارانش… در نتیجه فکر می‌کنم در غیاب بحث بختیار، یک نوع پرهیز و اعراض از خودشناسی به معنای عمیقش وجود دارد دیگری، به این معناست که انسان بدون روبه رو شدن با دیگری از امکان بازشناختن خود محروم می شود. اهمیت تأکید بر فرار از نام بردن از بختیار در همین است.» [ت.ا.]

رضا دانشور که در سال‌های پایانی دههٔ چهل، با برخی از رهبران جنبش چریکی، نظیر امیر پرویز پویان و توکلی و… از نزدیک آشنایی داشت، به دانش اندک آنان از اوضاع کشور اشاره می‌کند…. او معتقد است که بختیار در مقطع انقلاب تنها کسی است که برنامه دارد. اینکه مجلس چگونه باید باشد، برای انتخابات چه باید کرد؟ حتی تغییر نظام سیاسی در چارچوب قانون و از چه راه‌‌های قانونی ممکن می‌شود و… ایده‌آل بختیار برقراری دموکراسی است. در حالی که ایدهٔ دموکراسی در جنبش چپ آن زمان مطلقاْ وجود ندارد.»

آقای جواد طالعی، از روزنامه نگاران برجسته‌ای که پس از قبول تشکیل دولت از سوی شاپور بختیار به دعوت او به خانه‌اش رفته‌بودند «به ارزيابی دلايلی می پردازد که سبب عدم‌حمايت عمومی از بختيار شد. او دربارهٔ مفهوم توده، از الیاس کانتی ـ نویسنده و اندیشمند برجسته ی بلغاری ـ انگلیسی، برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات ۱۹۸۱ و صاحب کتاب پرارزش توده و قدرت ـ نقل‌می‌کند که توده مغز ندارد، بلکه دهان است و مشت. فریاد بر دهان، کف بر لب و مشت ویرانگر. او با تأکید بر اینکه فرد با پیوستن به توده، احساس قدرت می‌کند، به «سوء استفاده از توده‌ها در انقلاب ۵۷» می‌پردازد. «افراد پراکنده‌ای که تا اندکی پیش، حتی از گوشزدکردن حقوق طبیعی خودشان به یک پاسبان وحشت داشتند… همه چیز را ویران کردند». طالعی از «شاخک حسی قوی بختیار»، و غفلت اکثریت روشنفکران و بیراهه رفتن نیروهای چپ می‌گوید. او که در جریان اعتصاب عمومی مطبوعات،‌ در دیدار هیئت مدیره‌ی سندیکای نویسندگان و خبرنگاران با بختیار نخست وزیر حضور داشت، از بختیار نقل‌می‌کند: «آقایان! برای من مثل آفتاب روشن است که اگر این‌ها به قدرت برسند، نخستین قربانیانشان خود شما هستید.» طالعی می‌گوید که سخنان بختیار در آن جلسه ما را قانع‌کرد و بنابراین، تصمیم بر این شد که به اعتصاب مطبوعات پایان دهیم. فردای آن روز دیدم تیتر نخست کیهان با حروف درشت نوشته‌است: «با فتوای امام خمینی، مطبوعات به اعتصاب پایان دادند.» طالعی با دیدن این تیتر به شدت برآشفته‌می‌شود و به اعتراض به سراغ سردبیر، رحمان هاتفی می‌رود. رحمان هاتفی از اعضای مخفی حزب توده بود که پس از دستگیری در سال ۱۳۶۲ در زندان خودکشی کرد. تقویت خمینی از دیدگاه او مهم‌تر از بیان واقعیت بوده‌است!(همانجا؛ ت. ا.)

جالب تر از اینها یکی از سخنان زنده‌یاد ویدا حاجبی است. ویدا حاجبی که از تندروترین مخالفان چپ در دوران پیش از فتنه‌ی ۵۷ بود و سالها متحمل زندان شده‌بود در کتاب خود «داد بیداد» دست به نقد بیرحمانه‌ای علیه نادانی ها و خطاهای دستجات چپ انقلابی در آن دوران زده، در جای دیگری، در این زمینه جمله‌ای بسیار پرمعنا دارد. خانم آذر خونانی از برگذارکنندگان و سخنرانان کنفرانسی که از آن نام‌بردیم این سخنان زنده‌یاد ویدا حاجبی را نقل‌می‌کند که سال‌ها بعد از انقلاب در خاطرات خود منتشر کرد: «… با گذشت سی سال از انقلاب، هنوز مردم ایران به رغم همهٔ تلاش‌ها، جانفشانی‌ها و شکنجه و اعدام نتوانسته اند حتی به یک ماده از آن برنامهٔ کوتاه مدت و فوری بختیار دست‌یابند.» [ت. ا.]

اما حال ۱۵ سال دیگر از آن زمان گذشته و ملت ما طعم زهر مهلک جمهوری اسلامی را باز هم بیشتر از ۱۳۸۵ چشیده است. در این فاصله هم بسیاری از آن نسل علاوه بر رویگردان‌شدن از آن رژیم اهمیت شناخت مردی چون بختیار و شهامت او در بیان آنچه را که به ما گفته‌بود دریافته‌اند و اینجا و آنجا بدان اشاره هایی کرده‌اند. اما هم آنها که هنوز دریافت خود را یا در پرده یا به اشاره و کنایه بیان می کنند، و هم آنان که هنوز شهامت بیان این حقایق را ندارند، با سکوت یا ابهام خود بیش از آن که به درپرده ماندن حقیقت بختیار کمک کنند بر حقارت خود گواهی می دهند. 

امروزه، با گذشت هر ماه و هر روز حقانیت تاریخی بختیار و خطاکاری مخالفان و تخطئه‌کنندگان او بوضوح بیشتری نمایان می گردد زیرا او، بطور خستگی‌ناپذیر، در سخنانی روشن و دقیق، همه‌ی خطرات و فجایعی را که به قدرت رسیدن جماعت بیوطن و عقب‌مانده‌ی آخوند دربرداشت، به ما گوشزدکرده‌بود. اما هزار افسوس که به کرسی نشستن این حقانیت به بهای فساد مطلق سیاسی و ویرانی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و نابودی منابع زیست محیطی سرزمین باستانی ما تمام‌می شود. 

آیا درستی تشخیص بختیار چه درباره‌ی خمینی، چه در تشکیل‌دادن دولت قانون، و چه در برافراشتن پرچم مبارزه برای برانداختن رژیمی که آن را پرانتز سیاهی در تاریخ ما نامید که باید بسته شود، نباید امروز ما را به دنبال‌کردن راهی که به ما نشان‌داد وادارکند؟ آیا هر روز تآخیر در این کار خطر ویرانی و نابودی کشور را حادتر نمی سازد.

پس باید هر کس تصمیم خود را بگیرد و یک بار دیگر به انتخاب بپردازد؛ انتخابی که نباید این بار به خطای گذشته آلوده باشد.

بختیار اتحادِعمل حول سه هدف: استقلال، حاکمیت ملی (آزادی، و دموکراسی و حکومت قانون)، و مکمل انصراف‌ناپذیر حاکمیت ملی، یعنی حکومت لاییک (جدایی کامل دین از حکومت) را، هم لازم می‌دانست و هم ممکن. عدالت اجتماعی را هم از لوازم عمده‍ی سعادت و قوام جامعه می دانست. او سوسیال دموکراسی را برای تحقق این هدف چهارم بهترین راه شناخته شده‌ی کنونی می دانست. اما این هدف آخر را برای اتحاد شرط قرارنمی داد.

دیگران چه راهی ارائه داده‌اند که برای پیروزی بر دیو جمهوری اسلامی کاراتر و برتر باشد؟

اگر نداده‌اند، این گوی و این میدان؛ باید «منم» ها را کنارنهاد و دست‌بکار اتحادعمل پیرامون هدف های بالا شد. هر کس به فراخور توانش. 

باید جنبید. فردا خیلی دیر است.

 

ایران هرگز نخواهد مرد

پنج شنبه ۱۴ مردادماه ۱۴۰۰ 

برابر ۵ اوت ۲۰۲۱  

نهضت مقاومت ملی ایران 

 

Facebook Comments Box

About اختر قاسمی

فرزند نفت ام. در گچساران بدنیا آمدم و در مسجدسلیمان شهری که با نفتش، با شیره ی جان خود و مردم مهربانش ایران نوین را ساخت، بزرگ شدم. از سال 1984 در خارج از کشور زندگی میکنم. در آکادمی هنر در اشتوتگارت تحصیل کردم و بیش از سه دهه است که به کار رسانه، عکس و فیلم و فعالیت های فرهنگی و حقوق بشری مشغولم. به امید آزادی و برقرای دمکراسی در میهنم زنده ام و تلاش میکنم. آرزوی دوباره دیدن شهر عزیزم را دارم و دلم برای شقایق ها و کوه های شهرم خیلی تنگ شده ....

Check Also

گزارش تصویری اختر قاسمی از سی امین سالگرد ترور دکتر بختیار، پاریس

اختر قاسمی مراسم سی امین سالگرد قتل فجیعانه دکتر شاپور بختیار آخرین نخست وزیر مشروطه …

4 comments

  1. Bakhtiar ya Fadayy terrorist rousi

    جعل تاریخ و ارتجاعِ سلطنت‌طلبی
    https://www.akhbar-rooz.com/126333/1400/06/27/
    بقراط ، من و تو ، مشروطه ، امیر طاهری ، تقی زاده ، نوریزاده ، چالنگی ، فرشگرد ، ققنوس چرا در مورد تابان و لجن پراکنی های او علیه سلطنت سکوت میکنند ؟
    اما به مصدق و ملیون , مجاهدین و بنی صدر حمله میکنند ؟
    Why Boghrat, Kamelia, Amir Tahery, Taghiz adeh, Site Mashrooteh, Channel one, Iran press News , Forashgard, Ghoghnus, MANOTO, Iran International, and all other Pro-Russian Marxists who falsely claim they are pro-Monarchism and Constitution do not show any reaction to these bull shits manipulated historical reviews by Taban and his fellow Fadayy Khalgh Russian Terrorist organization against Shah and Monarchism

    این درسی برای شاهزاده رضا پهلوی و سلطنت طلبان واقعی اگر نباشد ، برای ملت ایران درسی ا ست بزرگ برای همیشه :
    1) فدایی خلق سیاه کلیست ژاندارم کش هرگز با سلطنت همراه نخواهد شد ،
    همان گونه که با لیبرال دموکراسی و امریکا وا روپا هرگز دست از دشمنی بر نخواهد داشت ، و به همان دلیلی که از روسیه جدا نمی شود لنین و استالین یا پوتین فرقی نمیکند
    2) توده ای مزدور روسیه است ، از روز تاسیس برای جاسوسی برای روسیه به وجود امده و خیانت به مملکت در ازای روسی شدن ان جزو ژن اینها است
    3) فدایی و توده ای و فرزند حرامزاده صیغه ای انها , ملی مذهبی مارکسیست اسلامی ، با هر جنایت کاری ، خائن به مملکتی ، مزدوری ، فاسدی ، دیکتاتوری می سازند اگر امریکا ستیز باشد و دشمن لیبرال دموکراسی و فروشنده منافع ملی ایران ، تجزیه طلب باشد یا فاشیست بعثی یا جمهوری مادام العمر , طالبان شیعه باشد یا طالبان سنی.
    – اما نه ملی ، نه سلطنت طلب ، نه مجاهد !

  2. see how his fellow says he brought Khomeini

    وابستگی بیشتر به شرق و چوب حراج به منابع ملی
    https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/93270/
    یک هفته پس از انکه رسانه های داخلی از قول اویل پرایس این مطلب را اوردند ، مزدوران فدایی سیاه کلیست و توده ای در ایران امروز حالا این مقاله را اورده اند . هنوز بقراط ، سایت مشروطه ، اخبار روز ، ایران فردا ، رادیو ضد امریکایی فردا ، دوچه ولله ، زمانه ، زیتون ، بی بی سی فارسی ، یورو نیوز ، رادیو فرانس از اوردن این مقاله و اشاره به اینکه خامنف روسی است طفره میروند . اینها در کلاب هاوس که تبدیل شده به قحبه خانه فدایی و توده ای و ملی مذهبی ، به رئیس اداره سوم ساواک (فراستی ) که می گوید فدایی و توده ای و نه سازمان کمونیستی دیگر در سرنگونی رژیم شاه و در نفوذ در دولت و تشکیلات شاه و جاسوسی و تلاش برای سرنگونی شاه به نمایندگی از طرف شوروی فعال بودند و خیانت کردند به مملکت ، حمله می برند و مدعی هستند که این مزدوران روسیه و تروریست های ادمکش ازادی خواه بوده اند ! او هم چنین از نفوذ اینها در دفتر شهبانو فرح اسم می برد ، و در دربار و سازمان امنیت .
    https://www.youtube.com/watch?v=yxSUAsRfETQ&t=3s

    آخرین پرواز کرکس‌ها!‏ احمد پورمندی
    https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/93257/
    (این مادرجنده فدایی سیاه کلیست روسی یادتون هست نقاب تعامل با امریکا و غرب زده بود و مبتکر بازی توده ای “بد” و “بدتر” بود و جاسوسان روسیه از موسوی و رفسنجانی و نبوی تا خامنف و روحانف را به ملت ایران می فروخت و شرکت در انتخابات روسی ملاها را , به امید اینکه ایران با غرب تعامل کند و زندگی مردم ایران بهبود یابد و دستان سیاه استعمار روسیه که ایران را طبق ان مقاله بالا کاملا می دوشد ، کوتاه شود ،
    حتی یکبار برای فریب مردم ایران گفت ما فدایی ها این ملاها را اوردیم و بازرگان و بنی صدر و ملیون را سرنگون کردیم ! الان چی میگه ؟ برگشته به همان جنده خانه روسی استالینیستی ، امریکا ستیز روسی فدایی ها : بقراط ، نیکفر ، تابان ، فتاه پور ، ممبینی ، کریمی ، … و از خروج امریکا از افغانستان چنان شاد شده که کیر طالبان و داعش اسیای مرکزی ساخت پوتین را یکجا کرده تو کون سرخ روسی اش .
    نتیجه : یک مارکسیست لنینیست , خائن و مزدور است , و ژنش جنده روس ! اینها را فقط یک سوهارتو باید بکشد مثل اندونزی ، اصلاح نمی شوند )
    https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=234064
    مانور مشترک روسیه، ایران، قزاقستان و آذربایجان در دریای خزر ​
    ( پوتین کس کش و جنده هاش واسه کی مانور میکنند در خزر ، روسیه کون همه اینها می ذاره ، استعمار روسی و اختیار کامل همه اینها را در دست داره , تازه برای شهوتی کردن اینها گاهی در میاره می ذاره تو دهن ارمنستان و ترکیه و عربستان و امارات و طالبان )

  3. amir jasus rous anti american

    صفحه نخست » با طالبان چه کنیم؟ امیر طاهری

    https://news.gooya.com/2021/08/post-55328.php

    باز این مرتیکه جاسوس سه جانبه ملاها ، روسیه ، امارات رفت بالا منبر در مورد چیزی که اصلا از ان اطلاعی ندارد مزخررفات سرهم کرد .
    من به مزخرفاتی که این رفیق بوتفلیقه مزدور ناسیونالیست اشتراکی روسی الجزایر ، که حالا مدعی است با داود ، روحانف افغانستان ! مردی که با عربستان بود ، با شوروی رقص می کرد ، به امریکا و ناتو چراغ می داد و دست اخر هم ، ناتو و عربستان او را چون چوپان دروغ گو در برابر گرگ های قطبی شوروی تنها گذاشتند تا او را بدرند ، هم نشست و برخاست داشته ، و پیش از مصر و چین به مفهوم ملت ـ دولت رسیده ، در مورد امریکا و اروپا و جهان متمدن سر هم میکند تا خط امریکا ستیزی هم به مثابه دین ، هم دولت ، هم راهکار ، در خاورمیانه ، افریقا ، اسیای مرکزی ، امریکای جنوبی ، مخصوصا ایران ، افغانستان ، امارات ، آرمنستان ، کردها ،عربها ، … را به نفع روسیه برقرار نگاه دارد ، کاری ندارم
    اما این مردک نادان جاسوس درتمام این مطلب حمله شوروی به افغانستان ، تشکیل دولت دست نشانده مثل ملاها و اسد و مادورو و هنگ کنگ را ندیده گرفته !
    این مرتیکه الدنگ جاسوس مثل توده ایها ، فدایی ها ، ملی مذهبی ها هر جا به روسیه میرسد از روی ان میپرد
    تو گویی درتاریخ و جغرافیای جهان چیزی به نام روسیه ، مسکو ، شوروی ، استعمار ، اشغال ، کشتارهای دست جمعی ، فقر گسترانی و فساد وجود ندارد
    البته دلیل انکه از روی روسیه می پرد این ا ست که در مورد انها چنان فاضلاب و جنایت و خیانت واضح است که این مردک نمی تواند انرا مطرح کند

  4. He kicked Shah out and let Khomeini in

    صفحه نخست » محمد نرو! احمد وحدت خواه
    https://news.gooya.com/2021/08/post-54886.php
    احمد نرو به راهی که شاه رفت ! (ملا نصرالدین)
    واکنش رئیس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها به انتشار عکس جنجالی در سفارت روسیه: اقدام سفیر انگلیس «خبیثانه» بود، کار سفیر روسیه «خامی»!
    https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=233146
    سخنی مشفقانه با احمد وحدت خواه !
    مقاله نسبتا بی طرفانه ای بود در مقایسه با انچه مزدوران روسیه و سیاه کلیست های سلطنت طلب باز روسی ، بختیاریست های هودار آسد و مادورو و پوتین و ارتگا و کاسترو باز ، مزدور ملاهای روسی در تمام وبسایت های فارسی به نفع روسیه و امپریالیسم ان در رژیم ملاها می نویسند
    انجا که می گوید انور سادات به شاه پیشنهاد کرده بود که دو هزار نفر را سرکوب کند اما شاه نکرد و همین دلیل سقوطش شد ، به یک حقیقت تاریخی اما بدون شرح جزئیات اشاره میکند
    جزئیات انرا بنده سالها است می نویسم
    ۱) تیمسار اویسی به شاه گفته بود که تمام این رهبری خود خوانده نارضایتی مردم در دستان ۵ هزار نفر است : اخوندها ، توده ایها ، فدایی ها ، ملی مذهبی ها به من اجازه بده یک شب انها را دستگیر میکنم و این جنبش ارام می شود .
    البته انقلاب که نمی مرد ، بلکه فرصتی برای شاه فراهم می شد یک دسته ملی خوشنام یا تکنوکراتهای جوان بیاورد و انچه از ان غفلت کرده بود را باز بسازد.
    شاهنشاه عظیم الشان ایران با اینکه بسیار نیک می دانست که مارکسیست ها و مارکسیست های ا سلامی دو بازوی ارتجاع سرخ روسی و سیاه انگلیسی که بعدها به سمت روسیه و چین رفتند (رفسنجانی ، موسوی ، نبوی ، خوئینیها ، عبدی ، … تا خاتمی و احمدی نژاد و بادامچیان و ترقی و خامنف و روحانف که بعدا به این گله روسی پیوستند ) پشت بلوایی هستند که می خواهد ایران را ایرانستان کند ، با این همه به دلیل شک بیهوده ای که به امریکا و انگلیس داشت و فکر می کرد انها پشت این بازی هستند ، بازی خورد ! فرزند لیبرال دموکرات او هم امروز بازی همین ها را خورده ا ست . شاه به پیشنهاد انور سادات و اویسی گوش نداد . به پیشنهاد غلام حسین صدیقی و الله یار صالح و امینی و ایت الله شریعتمداری هم گوش نکرد . دقیقا شاهزاده رضا پهلوی امروز دارد همان اشتباه را مرتکب می شود .
    به کی گوش کرد ؟
    به دو نفر مارکسیست روسی که چون مار خزیده بودند در داخل اتاق خواب او و مرکز فکری او :
    ۱) کمونیست پرویز نیکخواه در مصدر رادیو تلویزیون ملی ایران
    ۲) کمونیست قطبی پسر خاله شهبانوی گرامی
    به پیشنهاد این دو تا مزدور روسیه بود که شاهنشاه یک مهره ماکیاولیست و جاسوس سه جانبه به نام بختیار را که تنها هدف او بیرون راندن شاه از مملکت بود با اینکه می دانست ارتش شاهنشاهی بدون پدر تاجدار هیچ است و توان هیچ کاری ندارد و به محض خروج شاه مغز فرماندهی اش را از دست می دهد
    به پیشنهاد همین ها بود که شاه قدر قدرت را اوردند جلوی دوربین تلویزیون در برابر مردمی که او را مستاصل می دانستند از هر تدبیری در ان شرایط انقلابی ، چهره ای پشیمان ، نرمشی قهرمانانه از او به نمایش در اوردند که بدیهی ترین اصل کنترل قدرت در بحران ضد ان بود .
    گفت صدای انقلاب شما را شنیدم ! البته هنوز صدای انقلاب طبقه متوسط را نشنیده بود ، به اپوزیسیون موازی روسی که داشت سوار قطار انقلاب می شد ، درست مثل امروز ، باج داد .
    شاهنشاه اریامهر باید دست مزدوران روسیه ، مارکسیست های روسی و اسلامیست های مارکسیست و اخوندهای روسی که در ان زمان به اندازه انگشتان دست بودند را قطع می کرد
    با دستگیر کردن توده ایها ، فدایی ها ، مهره های توده ای در دولت ، ملی مذهبی ها ، اخوندهای روسی .
    اما درست برعکس بهترین و نزدیکترین افراد به خودش را دستگیر کرد ( هویدا ، نصیری ، …..)
    امروز پسر او دقیقا در همان چاهی افتاده که پدر بزرگ او و پدرش افتادند
    حمله کردن به امریکا وا روپا و اویزان شدن به سازمان ملل برای مسائل بی ربط به انها به سود کیست ؟
    چرا به چشم دشمن ایران و ایرانی و نظام شاهنشاهی یعنی روسیه و مزدوران ان حمله نمیکنی ؟
    ملاها حد اقل ۸ سال گذشته بدون هیچ رابطه ای با امریکا وا روپا سر پا ایستاده و شرارت کرده اند
    گیریم که امدن یک نماینده از اروپا به ختنه سوران رئیسی منصوب پوتین خبط باشد .
    اگر نمی امد رئیسی به سمت فرماندار کل روسیه در تهران منصوب نمی شد ؟
    آخر بچه بازی هم حدی دارد
    اگر پوتین پشت ملاها را در سازمان ملل و در تحریم ها رها کند
    اگر مارکسیست های روسی به امریکا ستیزی ملاها مشروعیت ندهند و چاقوی انها را بر گلوی امریکا و جهان دموکراسی تیز نکنند
    ملاها سقوط میکنند. امریکا وا روپا در یک حمله انها را مثل صدام و قذافی برکنار میکنند
    چرا تنفیذ پوتین برای احمدی نژاد ، تبریک زودرس او برای رئیسی ، بازی او با روحانف در معامله صوری با غرب در زمان اوباما و ترامپ و اکنون پرزیدنت بایدن به توطئه اولیانف و لاوروف و ریابکف ، را نمی بینید
    انقدر روسیه در تجاوز به ایران وقیح شده که اشغال ایران را در فضای سیاسی به رخ مردم ایران می کشد !
    انوقت شما نگران تحقق برجام هستید ؟
    اصلا برجام چه ایرادی دارد ؟ ملاها را مهار می زند ، زمینه سو استفاده روسیه از نفت و گاز را از بین می برد ، طبقه متوسط به جای اینکه دنبال یک لقمه نان و یک واکسن و یک بطری اب بدود ، به خیابان می اید ، رژیم امریکایی شاه را طلب میکند .
    اگر نباشد چه می شود ؟
    ۴ سال نبود . ترامپ سخت ترین فشارها را بر گردن ملاها گذاشت ، چه کسی سود برد ؟
    امریکا یا روسیه ، مردم ایران یا مردم کوبا ، ونزوئلا ، لبنان ، سوریه ،
    احمد فریب نخور
    شما سلطنت طلبان هم هیچ طرحی ندارید جز مذاکره با سپاه و بسیج و خواهش و تمنا از مزدوران روسیه !
    دارید ؟ نه !
    اگر شهبانوی گرامی می تواند با سپاه وا رتش راه معامله را امتحان کند ، چرا امریکا و اروپا نکنند ؟
    اگر اشتباه نکنم هر بار که ا مریکا و اسرائیل خواهان حمله به ایران شده اند شخص شاهزاده مانع شده و انها را بر حذر داشته !
    شتر سواری دولا دولا نمی شود
    ۱) یا امریکا وا روپا باید ملاهای روسی و روسیه را از ایران بریزند بیرون ( مثل اشغال اذربایجان ، و ۲۸ مرداد ) ، و یک دولت مورد نظر خودشان را بیاورند ( که شما به تاسی از ملاهای روسی و مارکسیست های روسی انرا نمی خواهید )
    ۲) یا مردم ایران باید انقلاب کنند ، که رهبری می خواهند (وگرنه مزدوران روسیه مثل بخشی و نوریزاد و شعله سعدی و کانون نویسندگان و هنرمندان توده ای ، دفتر تحکیمی ها ، موسوی ، … می خواهند جای رهبری جنبش را پر کنند و مثل بختیار خیانت کنند ، شاه را بیرون و خمینی رامستقر کنند و ارتش را تسلیم )

    ۳) یا ملاها باید مثل شاه ول کنند و بروند ( چیزی که هرگز در رژیم های روسی به وقوع نپیوسته )
    هی نشستن و لگد به امریکا زدن ، موجب شد که امریکا از خاورمیانه برود . برود جایی که با دل و جان امریکا را می خواهند ، حتی ویتنام را هم به افغانستان و سوریه و … ترجیح داده .
    شما یا نمیدانید ، یا بدون برنامه هستید ، یا رمل و اصطرلاب می اندازید و نق می زنید و باج میدهید .
    احمد نرو به راهی که شاه رفت !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *