شهلا عبقری
قتل های ناموسی یا زن کشی یکی از بارزترین نوع خشونت علیه زنان و یکی از مهم ترین موارد نقض حقوق بشر است و می بینیم که روز به روز به دامنه آن افزوده میشود. آخرین قتل ناموسی که گزارش شده، در روز جمعه 12 آدر ماه می باشد که حمید و امید خواهر 33 ساله خود را به تام سحر مرادی ( رضایی) در سنندج به قتل رساندند. حق زندگی یکی از بدیهی ترین حقوق انسانی بشمار می آید. با قتل های ناموسی این بدیهی ترین حق از زنان گرفته میشود. نگاهی گذرا به عوامل قتل های ناموسی در ایران دارم تا دریابیم که چرا این چنین آمار قتل های ناموسی/ زن کشی بالا رفته و میرود!
۱ – قوانین زن ستیز و عوامل وابسته به آن:
بر طبق قوانین ایران، جان انسان ها بطور کل ارزشی ندارد و جان آنان بر اساس مادی قیمت گذاری میشود. برهمین اساس ارزش زن نصف ارزش مرد است . نشانه های بی ارزشی جان انسان در قوانین جزا و قصاص اسلامی به خوبی دیده میشود. بر طبق قوانین مدنی ایران، زنان موجودی مستقل از پدر، پدر بزرگ، برادر، عمو و همسر نیستند و بطور کل در تملک مردان خانواده هستند و این زمینه ای بسیار قوی برای زن کشی و بطور کل خشونت علیه زنان است. به عبارت دیگر مجوزهای قانونی بطور غیر مستقیم برای تمامی اشکال خشونت و حادترین نوع آن یعنی زن کشی در قانون وجود دارد.
در ایران قتل های ناموسی مشخصا جرم شناخته نشده و قوانین در اصل برای این نوع قاتلین تخفیف ویژه ای در نظر گرفته است و بدین ترتیب زمینه را برای ”کشتار زنان“ آماده می کند. بر مبنای قوانین شریعت و فقه اسلامی در قانون مجازات اسلامی، تبعیض بین زنان و مردان به وضوح وجود دارد وخشونتها و قتل های ناموسی توجیه میشود. لایحه ی موسوم به “صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت” طوری تدوین شده، که در مقابله با خشونت ها و قتلهای ناموسی کارآمدی ندارد. یکی از فعالین حقوق زنان میگوید: در بیست سالی که در کردستان درباره ی قتلهای ناموسی کار میکند، تا به حال ندیده که قاتل یک زن قصاص شود: “آن کسانی که میکشند، میدانند که قانون با آنها هیچ کاری ندارد و حتی به نوعی مورد حمایت نیز قرار میگیرند”
گزارشات، نشان میدهد که در رسیدگی به قتل های ناموسی، پلیس و مراجع قضایی حکومت اسلامی نیز بسیار سهل انگارانه عمل میکنند و بدین ترتیب زمینه را مساعد تر برای اعمال خشونت و قتل های ناموسی می سازند. در بسیاری از موارد قتل های ناموسی، شکایات علیه قاتلین به جایی نمی رسد. بی نتیجه بودن شکایات در مواردی مانند قتل ”رومینا اشرفی“ در گیلان و بسیارانی دیگر در سراسر ایران نشانگر عدم پیگیری مسئولین در این زمینه است. رسانه های حکومتی در بسیاری موارد، قتل ها ناموسی را یا گزارش نمی کنند و یا تحریف شده به عنوان ”اختلافات خانوادگی” گزارش میدهند. بدین ترتیب بر روی ان ها سرپوش می گذارند و آنها را کم اهمیت جلوه میدهند.
۲ – مذهب
بطور کل مذاهب، بویژه اسلام، از نظر من مرد سالارند و خدا بزرگترین سالار مردی است که قدرتمند است و حکفرمایی میکند و زنان متمرد را مجازات میکند. البته تعدادی از مذاهب هستند که با گذشت زمان و مبارزاتی که در این راه شده، تغییراتی کرده اند و در مواردی تعدیل شده اند، اما دین اسلام همچنان بدون تغییر مانده است. نمونه های مردسالاری را در قران به وضوح و آشکار می توان دید.
۳ – ازدواج زودرس یا کودک همسری
براساس قوانین زن ستیز “جمهوری” اسلامی و قوانین شریعت اسلامی، کودک همسری پدیده ای قانونی است. کودک همسری در بسیاری از مناطق شامل کردستان، خوزستان، آذربایجان، کرمانشاه، ایلام، سیستان و بلوچستان و… بیش از مناطق دیگر متداول است. دختران در سنی به خانه به اصطلاح بخت می روند که در اصل باید دنبال بازی های کودکانه خود باشند و بدین دلیل در بسیاری موارد وظایفی که مردان از زنان انتظار دارند را نمی توانند انجام دهند. شاید بتوان گفت که آنان نوجوانند، خط قرمز ها را نمی توانند دریابند، و تحت اثر هورمون های این دوران نمی توانند با همسرانشان که اکثرا همسن پدرانشان هستند ارتباط برقرار کنند و توقعات جنسی آنها را برآورده کنند و بدین ترتیب قربانی قتل های ناموسی میشوند.
۴ – مردسالاری، سنتها
جامعه ایران سالهای دراز تحت سلطه نظام هایی بوده که بزرگترین نماد مردسالاری بوده اند. در این دوران، ارزش های مردسالارانه به صورت سنت در جامعه نهادینه شده اند. این نهادینه شدن به قدری شدید است که برای ریشه کن کردن آنها تلاش های همه جانبه و مداوم نسل ها احتیاج است تا به تدریج بتوان آنها را کمرنگ کرد و از بین برد.
۵ – پدید آمدن واژه ها و مفاهیم ناموس، غیرت، آبرو و شرف
چنین واژه ها با مفاهیم های پشت آنها در دوران های مردسالاری – پدرسالاری، و در صدر آن حکومت مذهبی، در جامعه بوجود آمده و زنان بصورت ناموس، غیرت و آبروی مردان– پدران جامعه درآمده اند و این سالارهای جامعه برای حفظ ناموس، غیرت و آبرو به قتل زنان می پردازند.
۶ – وابستگی اقتصادی:
در جامعه مردسالار زنان از نظر اقتصادی وابسته به مردان نگه داشته میشوند تا مالکیت زنان توسط مردان تحکیم شود. اگر زنان به مردان وابستگی اقتصادی نداشته باشند پایه های مالکیت زنان به مردان سست میشود هر چند که قوانین مردسالارانه در جامعه حکم فرما باشد. هر چقدر وابستگی اقتصادی زنان به مردان بیشتر باشد احتمال وقوع قتل های ناموسی بیشتر می شود زیرا زن نمیتواند محیطی را که وقوع قتل ناموسی در آن محتمل است ترک کرده و خود را اداره کند.
۷ – فقر
آمار نشان میدهد که قتل های ناموسی در مناطق فقیر نشین بیشتر است. در این نواحی اشتغال و درآمد پایین است و اکثر ساکنان به دلیل فقر، امکانات فرهنگی و آموزشی خوبی ندارند و نیز نمی توانند مایحتاج معیشتی خود و خانواده خود را فراهم کنند. در خانواده های فقیر شرایط دختران بسیار بدتر از پسران است و دختران محدودیت های بیشتری دارند. به دلیل همین محدودیتها امکان قتل های ناموسی بالا می رود و همچنین بدلیل فقر اقتصادی احتمال ازدواج زودرس برای اینکه پدر توانایی تامین هزینه دختر را ندارد بالا می رود. فقر اقتصادی باعث میشود که مردان برای گذران زندگی به کارهای غیر قانونی مثل قاچاق روی بیاورند که زندگیشان را با خشونت عجین می کند. چنین شرایطی باعث میشود که خشونت بیشتری را نسبت به خانواده، مخصوصا همسر و دختر، اعمال کنند که شامل قتل های ناموسی نیز می شود. قتل ناموسی در میان قشر متوسط و یا مرفه نیز اتفاق می افتد ولی آمار در این قشرها بسیار پایین است.
۸ – اعتیاد
وابستگی مردان به مواد مخدر و مشروبات الکلی هم دلیل مهمی برای قتل ناموسی است . افراد معتاد به دلیل مصرف مواد مخدر و الکل دارای رفتارهای خشن میشوند و بیشتر تحت تاثیر ارزش های مردسالارانه قرار می گیرند و به دلیل خشم شدید آنی، که قابل کنترل نیست، مرتکب قتل های ناموسی میشوند.
۹ – آگاهی زنان و مردان جامعه در مورد حقوق انسانی و حقوق زنان
کمبود آگاهی زنان و مردان جامعه باعث میشود که تمام موارد بالا تشدید شود و بویژه زنان چون با حقوق خود آشنا نیستند در شرایط منفعل باقی بمانند و تلاشی برای رهایی از قیود مردسالاری نکنند. بالا بردن آگاهی ها باعث میشود که آحاد جامعه در مقابل موارد بالا مقاومت و مبارزه کنند. البته باید در نظر داشت که با بالا رفتن آگاهی، زنان زورگویی و مردسالاری را تحمل نمی کنند و در مقابل آن می ایستند که این خود ممکن است که سبب قتل ها ناموسی گردد. تعدادی از قتل های ناموسی اخیر از این نوع بوده اند که در مقابله با تبعیض، ازدواج اجباری، اصرار در جدا شدن، داشتن رابطه دوستی و یا روابط جنسی با جنس مخالف اتفاق افتاده است که از نظر من این هزینه ایست که زنان می پردازند زیرا که قوانین زن ستیز وجود دارد و حمایت های قانونی از زنان انجام نمی شود.
.
۱۰ – فرهنگ جامعه
فرهنگ مجموعه ای از دانش، باور، ، هنر، قوانین، مذهب، سنت، اخلاق و عاداتی است که فرد به عنوان عنصری از جامعه با سازگاری مناسب با نیازهای غریزی و فطری و اقتصادی یا محیط جغرافیایی پیرامونی خود، آن را فرا می گیرد . فرهنگ های منطقه های کشور یکسان نیستند و می توانند بسیار متفاوت باشند. فرهنگ از نسلی به نسل دیگر بوسیله آموزش منتقل می شود.
در کنفرانس جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۸، فرهنگ اینگونه تعریف شد: ” فرهنگ، عبارت است از خصوصیات معنوی مادی و فکری و عاطفی که به یک گروه اجتماعی و یا به یک جامعه هویت می بخشد.و شامل هنرها و ادبیات، باورها، شیوه های همزیستی و حقوق اساسی بشر می باشد”. بر طبق این تعریف، فرهنگ جامعه در مناطقی که دارای آمار بیشتری از قتل های ناموسی است و می تواند مختص آن نواحی باشد، مشخصه مهمی برای قتل های ناموسی است. در تحقیقی که در خوزستان انجام شده اهمیت فرهنگ محلی نشان داده شده است. به عنوان، مثال بر اساس فرهنگ محلی در برخی از مناطق، وقوع قتل های ناموسی تاثیری منفی در جامعه ایجاد نمی کند و حتی دیده شده که می گویند: ” قتل به حق بوده و مقتول سزاوار بوده است”. در این موارد، قاتل به خود می بالد و افتخار می کند که آبروی مردان خانواده را با ریختن خون، پاک نگهداشته است و مردان جامعه به او احترام هم می گذارند. در مواردی که مردان خانواده حاضر به انجام قتل ناموسی برای نجات آبرو نبوده اند انقدر فشار محلی به مردان خانواده زیاد بوده که آنها حاضر شده اند خون عزیزان خود را بریزند.
عوامل قتل های ناموسی و زن کشی بطور کوتاه توضیح داده شد. می توان گفت که این عوامل در نقاط مختلف ایران کم و بیش عمل می کند. زن کشی و قتل های ناموسی در سراسر ایران وجود دارد. اخیرا نیز دیده ایم که آمار این قتل ها در برخی نقاط مثل کردستان و لرستان بالا رفته است.
بطور کلی آمار دقیقی از قتل های ناموسی در ایران وجود ندارد. در یک گزارش در اردیبهشت ۱۳۹۳ توسط »هادی مصطفایی«، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس اعلام شد که ۱۸/۸ درصد از قتل ها با انگیزه های ناموسی است. همچنین در آذر ۱۳۹۸ در گزارشی دیگر بر اساس تحقیقات دانشگاهی امده است که “بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در ایران رخ می دهد و قتل های ناموسی حدود ۲۰ درصد از کل قتل ها و ۵۰ درصد از قتل های خانوادگی در ایران را تشکیل می دهد. این نوع قتل ها در استان هایی با بافت فرهنگ قومی، قبیله ای و عشیره ای بالاتر از دیگر نقاط کشور است.” بجز این گزارش، تحقیق مشخصی در مورد استان ها با بافت فرهنگی قومی (ملیتی)، قبیله ای و عشیره ای که نشان دهنده آمار بیشتر قتل های ناموسی باشد، منتشر نشده است.
در اینجا بخشی از یک گزارش تحقیقی منتشر شده در کردستان عراق را می آورم زیرا از نظر من بافت فرهنگی مشابه ای با کردستان و بسیاری از نقاط ایران دارد و می تواند کمک کننده باشد. این تحقیقات نشان میدهد که زنان در این نواحی به عنوان وسیله ای برای رفع نیاز مردان به حساب می آیند و بدین دلیل اگر زنان از حیطه ایفای نقش خود به عنوان زیر دست خارج شوند و پرده از رابطه جنسی قبل از ازدواج بردارند مردان حق کشتتشان را دارند. در کردستان عراق، تبعیض جنسی شدیدی علیه زنان وجود دارد. به عنوان نمونه یک زن نباید دچار احساسات عشقی شود و اگر عاشق شود یا علاقمند به رفتن به مدرسه برای تحصیل باشد، مردان خانواده اش میتوانند او را بقتل برسانند. زنان اجازه ندارند دوست پسر داشته باشند و یا حتی با پسران معاشرت معمولی داشته باشند، اما برای مردان داشتن دوست دختر افتخار است. در این فرهنگ زنی طلاق گرفته شبیه بیماران با بیماری مسری است که نباید به مردان نزدیک شوند زیرا که باعث بدنامی مردان خانواده می شوند و تمام مردان خانواده مواظب اند که زن در این مورد خطایی نکند. اما در مورد مردان برعکس است و هیچ سدی در مقابل مرد مطلقه وجود ندارد.
در کردستان عراق قوانین جدیدی برای ترویج و احقاق حقوق زنان تصویب شده، اما بطور کلی پذیرفته نشده است. مردسالاری و مذهب در جامعه بشدت عمل میکند، قدرت در دست مردان است و بوسیله آنان کنترل می شود، به طوری که کرسی داشتن زنان در مجلس قانون گذاری بصورت یک امر نمایشی درآمده و در قوه قضائیه و قوه مجریه نیز زنان نماینده ندارند. در سال ۲۰۰۸ قتلهای ناموسی در کردستان عراق غیرقانونی اعلام شده است اما رهبران مذهبی در مخالفت با آن هستند و بر این باورند که غیرقانونی کردن قتل های ناموسی بر ضد موازین اسلامی است. رهبران مذهبی بر این باورند که “پدر باید فرزندانش را کنترل کند و شوهر باید توانایی زدن همسرش را داشته باشد”. قدرت رهبران مذهبی در جامعه زیاد است و در مقابله با قوانین منع خشونت و قتل های ناموسی اقدام می کنند به طوری که حتی تلاش برای کنشگران حقوق زنان میتواند باعث قتل آنان گردد. داده های تحقیق قتل های ناموسی در کردستان عراق نشان میدهد که سنت و مذهب عامل بسیار مهمی در قتل های ناموسی هستند که حتی تصویب قوانین مترقی نتوانسته آن طور که بایست موثر باشد. آنچه که در کردستان عراق بوسیله این تحقیق نشان داده شده از نظر من مشابه با شرایط بافت فرهنگ قومی، قبیله ای و عشیره ای در بسیاری از نقاط ایران که آماری بالاتر از سایر نقاط دارد است که خود البته احتیاج به تحقیق دقیق در ایران دارد. بنا بر آنچه که گفته شد عوامل گوناگونی برای ارتکاب قتل های ناموسی وجود دارد اما راهکارها چیست؟ با توجه به عوامل گفته شده می توانیم راهکارها را دریابیم که بطور لیست وار در اینجا می اورم و توضیح مفصل آن را به فرصت دیگری موکول می کنم.
۱ – رهایی از قوانین زن ستیز در قانون اساسی، قوانین مدنی و جزایی بوسیله گذر از نظام اسلامی ایران
۲ – تبدیل مذهب به یک مسئله شخصی و پیشگیری از تبلیغات مذهبی بوسیله برپایی یک نظام سکولار
۳ – پیشگیری از ازدواج زودرس یا کودک همسری: با آگاهی از صدمه ها و آسیب هایی که به کودکان دختر وارد امده و آسیبی که به جامعه وارد می شود، کنشگران حقوق زنان تلاش در تغییر سن قانونی ازدواج به ۱۸ سال نمایند و همچنین به والدین اموزش دهند که چه صدماتی به دختران وارد می شود.
۴ – رهایی از سنت ها و فرهنگ واپس مانده بوسیله آموزش مداوم ضررهای ناشی از این سنت ها و تبلیغ ارزش های مدرن
۵ – تلاش برای محو کردن واژه ها و مفاهیم ناموس، غیرت، آبرو و شرف بوسیله آموزش مداوم برای تضعیف ارزش های مردسالاری
۶ ایجاد خانه های امن و از بین بردن وابستگی اقتصادی زنان بوسیله کار آفرینی و توانمند سازی زنان
۷ – از بین بردن فقر و اعتیاد بوسیله نجات دادن اقتصاد ایران از بحران اقتصادی که از نظر من فقط از طریق گذر از این نظام امکان دارد که متخصصان و مدیران لایق و سالم بتوانند با برنامه ریزی های درست اقتصادی شرایطی را فراهم آورند که مردم تمامی ایران از حداقل معیشت، و رفاه برخوردار باشند
۸ – بالا بردن آگاهی زنان و مردان جامعه در مورد حقوق انسانی و حقوق زنان بوسیله آموزش مداوم
شهلا عبقری
5 دسامبر 2021