هنر همیشه به انسان آرامش می دهد. هر پرسه و تاملی پیرامون هنر، اساساً غلت زدن در اقیانوس زیبائی هاست و تلاش برای لمس و شاید چشیدن جرعه ای یا ذره ای از این اقیانوس بی کران.
گرچه در عرضه و در رویاروئی با مخاطب است که ارزش، کیفیت و کاربرد تولید هنری آشکار می شود اما اگر چنان مجالی هم دست ندهد هر نوع تعامل هنری، انسان را نیرو و نشاطی خاص می بخشد چرا که هم مکاشفه است هم ارتباط و چالشی سوای روزمرگی ها. به ذات و به جوهر وجودی، نوعی ارتباط است با هر آنچه دور است از چرک، پلیدی، تخریب و مسخ حیات. مکاشفه است و البته بی دردسرترین و لذت بخش ترین جستجوهاست. جستجو در بی کرانه گی زیبائی. جستجوئی که به فراخور احوال آدم ها و موقعیت های مختلف، هرچه باشد نتیجه ای دارد درخور تأمل.
هنر در ذات خود اساساً انکار “هیچی” هائی ست که ویرانگر و مخربند و لذا آرامش بخش و نوید بخش است.
عکاسی فن و تکنیکی ست که از هنر بسیار مدد می گیرد ولذا نه تنها عکاس که بیننده ی عکس را هم می تواند در چالشی هنری درگیر کند.
این یکی از آخرین عکس هائی ست که در روزهای پایانی سال 2021 گرفتم. دیدن جوانه های سر بر کشیده ی رو به رشد و سبز از دل حصار و سیم خاردار، بی اختیار وادارم کرد لحظاتی بایستم و دوربین را رو به آنچه می دیدم بگیرم.
در آن هنگام به این اندیشیدم که رشد جوانه ها را که می تواند انکار کند؟ میل به رشد و شکوفائی از اساسی ترین خواست های آدمی هم هست چنانکه امید و اطمینان به پس راندن تاریکی و سیاهی و رسیدن به نور و روشنائی.
“ماتشونا دلی وایو” فیلسوف و ادیب کانادائی می گوید: “سمفونی ها با یک نت شروع می شوند، آتش ها با یک شعله، باغ ها با یک گل و شاهکارها با یک چرخش قلم ….”
در آن بعداز ظهر ، این جوانه ی نازک سبز هم بر بستر این ترکیب زنگ زده ی سیم خاردار و رنگ پریدگی حصار، ذهن مرا بر بال امید و در آستانه ی سال نو به سمت رشد؛ و نوید رهائی از هر تلخی، سیاهی و تحمیلی کشاند.
احساس کردم می شود یک نت، یک شعله، یک گل و یک میل به شکوفائی و آزادی را هم دید.
جمشید گشتاسبی
ژانویه ۲۰۲۲