عباس (بابك) رحمتى
بيش از چهار ماه است كه از مبارزه انقلابيون ايران با رمز” زن زندگى آزادى “، براى رنسانس نوين ايران مي گذرد. در اين مدت ،روزهاى سختى را پشت سر گذاشته ايم، از دستگيريهاي گسترده تا در بند كردن بعضى از ليدرهاى خيابانى و از نابينا كردن ٥٠٠ مبارز كف خيابانها با گلوله هاى ساچمه اى تا اعدام عزيزان مبارز توسط پاسداران شب پرست. از دستگيرى پدران و مادران جانبازان تا اخراج دانش آموزان از دبيرستانها و حتی دستگيرى دانش آموزان و… روزهاى سختى را براى ما ايرانيان رقم زده شد. با همه اينها ، مبارزه بر عليه عمامه داران تجاورگر همچنان ادامه دارد ، شعار مرگ بر ديكتاتور ، مرگ بر خامنه اى و لعنت بر خمينى و “ايستاده ايم تا آخر” از هر كوى و برزنى در ايران مرتب شنيده ميشود.
بايد گفت در طول اين ١٤٣ روز و شب متفاوتى بوده است . يك روز در اوج بوديم و خيابانها را تسخير كرديم و شب ديگر پايگاههاي مزدوران و جيره خوران خامنه اى نورانى شد و…! مهمترين مسئله اين است كه ، اكثر مردم ايران در سراسر ايران زمين اين بار مبارزه را جدى تر از گذشته گرفته و با جناياتى كه رژيم انجام داده است، به عزا ننشست و خشم خود را به انگيزه هاى بيشترى تبديل كرده اند. با شعار “وقت عزا نيست كه هنگامه خشم است” ادامه دادند. بگفته فرمانده هاى سپاه ، اينبار خشم مردم و دهه هشتادى ها از جنس ديگرى است و سازش نا پذير!
اكنون ديگر ، مردمان ايران، از مرد و زن در هر نقطه ايران شعار “زن زندگى آزادى “را براى زندگى بهتر بر سر زبان دارند و آن شعار را در همين مدت در لحظه هاى زندگى خود جارى كرده اند تا جايى كه آن به يك ايده آل بزرگ تبديل شده است . شعارى كه رنسانس ايرانى را در بر دارد و جهانى شدنش در سراسر دنيا وجه تفاوت با ساير خيزشهاي انقلابى است. انقلابى كه باعث شد تا جهان از ظلمى كه بر ايرانيان، خصوصا بانوان اين سرزمين رفته خبردار شود. اين شعار توسط شبكه هاى جهانى و به همت ايرانيان داخل و خارج كشور به سرعت گسترش يافت ، بطوريكه در پارلمانهاى اروپايى و كنگره آمريكا و هزاران نشست بين المللى و حتی فستيوالهاى فيلم و موسيقى نيز مطرح شد. هزاران شخصيت سياسى حقوقى و حقيقى موهاى خود را در برابر دوربين ها قيچى كردن تا همبستگى خود را با اين انقلاب نشان دهند! در حاليكه در گذشته چنين نبوده است . دور نيست كه نام “سپاه پاسداران” را به همت ايرانيان خارج نشين در ليست تروريستى قرار دهند.
مردمان ايران زمين از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ميدانند كه با وجود رژيم فاشيستى مذهبى ، بايد خود را آماده تر كرد بايد در فاز بعدى انقلاب سازمان يافته تر شد و آماده تر از گذشته بيرون آمد . بايد مبارزه را به خانه هاى تك تك ايرانيان برد تا بدين صورت اكثر مردم را به خيابانها بيائند .اين تنها راه بيرون كردن عمامه داران از ايران زمين است.همان طورى كه در گذشته مغولان را از خانه ( ايران) بيرون رانديم.
مردمان ايران زمين ميدانند تمامى ابزار و آلات مبارزه وجود دارد اما بايد آنها را پيدا كرد تا بتوان يك رژيم تماميت خوا را راحت تر سرنگون كرد.
گاهى با حضور خود در خيابانها و گاهى با آتش زدن پنل هاى خامنه اى آدمكش و قاسم سليمانى و خمينى جلاد و گاه با انفجار بايگاههاى بسيج ! مانند انفجار هاى ١٢ بهمن۱۴۰۱ ،در بعضى از شهرها با آتش كشيده شدن پايگاههاي بسيج جشن سده را نورانى كردند. با وجود دستگيرى هاى گسترده ، هنرمندان و بازيگران تئاتر و سينما ، باز هم بزرگان سينما كنونى در ايران امسال شركت در جشنواره فجر ( زجر) را تحريم كردند . بسيارى از ورزشكاران ملى پوش هم حمايتهاى خود را از انقلاب زن زندگى آزادى اعلام كرده اند. تمامى اين حركات، نشان از ادامه انقلاب نوين ايران را دارد.
در شرايطى كه مردم،، زمستانى سختى را هم تجربه كرده و با سرما دست و پنجه نرم ميكنند ، باز هم شعارهاى” مرگ بر خامنه اى و مرگ بر ديكتاتور ” بر ديوار هاى شهر نوشته ميشود. كسى نيست كه فرياد مردم را در خوى زلزله زده را بشنود؟ دولت اعدام رئيسى نه تنها كمكى به مردم زلزله زده در خوى نمى كند كه تجمعات آنها مورد هجوم پاسداران سركوبگر قرار گرفته است. ورزشكاران مردمى كه به كمك زلزله زدگان شنافته اند ، با حسابهاي بسته بانكى مواجه شده اند. چون رژيم از هر گونه همبستگى بين مردم وحشت دارد. تمامى اين ها نشانه هاى روشنى از شعله هاى انقلاب نوين دارد.
مردم در شهر كوچكى مانند” آبدانان” فعال تر از گذشته به مبارزات خود ادامه ميدهند ، هرچه شهر ها كوچكتر باشد ، مبارزان كف خيابان فعالتر حضور پيدا ميكنند. جوانان چنگ در چنگ با رژيم به پيش ميروند. از طرفى رژيم همچنان در صدد اين است كه فشار ها را بر زندانيان سياسى زيادتر كند تا زندانى را به اعتراف بكشاند، زندانيان ، در اين راه هم به اجبارات پاسداران بازجو جواب نمى دهند .از طرفى رژيم بجاى گوش دادن به خواسته هاى مردم به آنها دهان كجى كرده و مصوبه جديدى براى محدويت بانوان به مجلس برده است. طبق اين مصوبه، همه بانوان براى خروج كشور بايد از سرپرست خود كسب اجازه كنند ! پيش از اين خروج دختران مجرد بالاى ١٨ ساله نياز به اجازه كسى نداشت! رژيم هاى توتاليتر و فاشيستى هميشه محدويتهایی ايجاد ميكند تا فعاليت نيمى از جامعه را محدود كند همان نيمه اى كه امروز بيشتر از ١٤٠ روز است درگيرش است. بانوان شجاعى كه امان از عمامه داران بريده اند.
تنها راه نجات ايران همبستگى و باز هم همبستگى است. با همبستگى ميتوان شعله هاى انقلاب نوين را هميشه روشن نگه داشت تا بتوان ريش و ريشه ى عمامه داران را سوزاند. اكنون پس از طى آرامش كوتاه ، آتش زير خاكستر انقلاب شعله ورتر خواهد شد تا وارد فاز بعدى انقلاب نوين ايران شويم.فاز سرنگونى كامل ! فازى كه جنبش انقلابى “زن زندگى آزادى ” را به پيروزى ميرساند، پيروزى رنسانس ايرانى كه جهان را بيدار كرده است و ميرود تا جهان رادر باره دگرگون سازد. فاز ، فاز سوم سرنگونى است ، شك نكنيد كه خورشيد “ژن ژيان ئازادى” ابرهاى سياه را در مى نورد و ايران و جهان را روشنايى دوباره مى بخشد.