بابك رحمتى
سال ١٤٠١ را در حالى به پايان برديم كه ايرانيان خصوصا نسل هفتادى و هشتادى انقلابِ نوينى بنام “زن زندگى آزادى “را در ايران بوجود آوردند، كه بيشتر مردم دنيا را از خواب بيدار كرد تا بفهمند در چهار دهه گذشته در ايران چه خبر بوده و چه بر سر ايرانى رفته است؟! از اعدامهاى ابتداى حاكميت ولايت فقيه تا نسل كشى گروه هاى سياسى توسط رژيمى تماميت خواه، از دخالت هاى شخصى تا مسائل اجتماعى و سياسى و از سركوب و دستگيرى هاى گسترده تا اعدامهاى دسته جمعى در سالهاى ١٣٦٠ ، ٦٧ و ٧٨، ٩٦ و ١٣٩٨، تا تظاهرات هاى بزرگ در داخل ايران و خارج كشور. سال گذشته شايد يكى از سالهايى بود كه مبارزات مردم با كشتن مهسا امينى ( ژينا) شكل ديگرى بخود گرفت و بيش از ٦ ماه پيوسته ادامه يافت و همچنان ادامه دارد، بطوریکه وقتى، خامنه اى باصطلاح پيام نوروزى (١٤٠٢) خود را ميخواند، مردم شعارهاي “مرگ بر ديكتاتور و مرگ بر خامنه اى و مرگ بر حكومت بچه كش” سر ميدادند كه ميتوان گفت از بى سابقه ترين تحويلهای سال بود. سالى كه مردم در بيش از ١٠٠ شهر در ايران تظاهرات كرده و شعار” مرگ بر خامنه اى” و “تا آخوند كفن نشود اين وطن ، وطن نشود” سر ميدادند. در خارج كشور، تعداد تظاهرات كنندگان بى سابقه بود. براى نمونه ، اين تعداد در كانادا (تورنتو) از مرز پنجاه هزار تن گذشت ، در برلين به بزرگترين تظاهرات تاريخ آلمان پس از جنگ جهانى دوم تبديل شده بود. خبرنگار ايران اينترنشنال ( احمد صمدى) كه خود در اين تظاهرات حضور داشت از ١٨٠ تا ٢٠٠ هزار تن در گزارش خود آورده بود( نگارنده كه خود در برلين حضور داشت، تعداد جمعيت را بيشتر از اين ها ميداند)، ساير خبرنگاران، خصوصا رسانه هاى آلمانى ها از جمعيت ٨٠ تا ٩٠ هزار تن گزارش كرده بودند! علاوه بر اين دو شهر، تظاهرات دهها هزار تن ايرانى و اروپايى در استراسبورگ و بروكسل در مقابل پارلمان اروپا بود.كه بخاطر در ليست تروريستى قرار دادن سپاه پاسداران تجمع كرده بودند.همچنين در لوس آنجلس كه تا آنزمان چنين جمعيتى را بخود نديده بود، حضور گسترده ى ايرانيان يك پيام داشت ، سرنگونى رژيم اسلامى!
بايد گفت در اين چهار دهه ، رژيم فاشيستى مذهبى چنين پاسخى از مردم ايران و جهان دريافت نكرده بود! “انقلاب زن زندگى آزادى” خود عامل اتحاد در بين ايرانيان خارج كشور نيز شد و جواب دندان شكني به رژيم تروريست پرور داد كه خود نشان از حمايت انقلاب نوين و رنسانس ايرانى داشت. جواب مردم با شعار هايشان، اين بود، “اگر چه دوريم از وطن/ پشت شمايم هموطن” و اين اتحاد به خاطر بهاى سنگيني بود كه مردم در ايران پرداخته اند. حدود ٥٠٠ تن جان خود را در راه آزادى هديه كردند و بيش از ٥٠٠ تن ديگر از دختران و پسران چشمان خود را از دست دادند. بيش از ده ها هزار تن ( حداقل ٤٠ هزار تن) دستگير شده اند، كه از تعدادى از آنها خبر درستى در دست نيست. با اسنادى كه به تازگى به بيرون درز پيدا كرده است نشان ميدهد كه در اين انقلاب ، كودكان دو ساله تا ده ساله با شليك مستقيم پاسداران از پاى در آمده اند. دو تن از اين كودكان ده ساله در ٦ شهريور ١٤٠١ در اروميه شليك مستقيم مورد اصابت قرار گرفته اند و پس انتقال به بيمارستان خمينى جان داده اند.عزيزانى كه جانِ خود را فداى آزادى ايران كردند هيچگاه از ياد نخواهيم برد. اما اين مبارزه ادامه دارد، بطوريكه در سال نو ١٤٠٢ مردم نه تنها بدنبال خواسته هاى خود هستند كه با عملكرد هاى خود آن خواسته ها را اجرائى ميكنند. يا فشارهايى از سوى رژيم مردم ميگويند: ” چه با حجاب ، چه بى حجاب ميريم بسوى انقلاب” با تهديدهايى از سوى رژيم، دختران و پسران جوان با رقص و پايكوبي و آواز خوانى وقعى به گفته هاى عمامه داران نمى گذارند.
عكس العمل جهانيان نسبت به مرگ مهسا:
شماری از زنان ایران در اعتراض به مرگ مهسا امینی، موهای خود را کوتاه کردند و شماری دیگر روسریهای خود را در شهرهای مختلف این کشور آتش زدند . كوتاه كردن مو، فراگير شده و از مرزها ايران گذشت و به جهانيان رسيد. به مقامات و شخصيت هاى سياسى رسيد، نمايندگان پارلمان اروپا و شهرداران ، سياستمداران و … با قيچى كردن موى هاى خود همبستگى با زنان ايران را بخوبى نشان دادند. لازم به يادآوري است كه سنت بریدن گیس در میان زنان خاورمیانه نمادی از ابراز خشم و اندوه و طلب انتقام است ، كه زنان بخوبى اين خشم را به نمايش گذاشتند. در حالیکه بسیاری از شهروندان ایران این اقدام اعتراضی را نمادی از اعتراض، و ابراز خشم و سوگواری میدانند، فعالان عرب میگویند که این اقدام در میان مردمان عرب خاورمیانه، پیامی به دشمن برای گرفتن انتقام محسوب میشود! در بهاران ١٤٠٢ و با فرا رسيدن نوروز ، و جاى خالى عزيزان ، خشم مادران و پدران بيشتر برانگيخته شد و خانواده ها در نوروز در آرامستانها بر مزار عزيزانشان، بزرگترين مراسم ها را برگزار كردند كه دنيا از اين حركات حيرت زده شده است. مردمان دنيا ، باز منتظر ادامه اين انقلاب در ايران زمين هستند، مردمى كه در كف خيابانها به ميدان آمده تا سرنوشت خود را بدست گيرند. آنها به ايرانيان ميگويند:” شما ، زمانى ميتوانيد حضور مفيد داشته باشيد كه در ابعاد ميليونى در كف خيابانها بيايند تا تكليف رژيم را يك سره كنيد.”همانطور كه در بالا آمد ،سال گذشته حضور گسترده مردم در خيابانها و شهر هاى بزرگ و كوچك ايران براى آزادى و دموكراسى بود.اينبار مردم بخوبى ميدانند چه ميخواهند و با نه بزرگ به رژيم فاشيستى مذهبى ثابت كردند چه رژيمى را نمى خواهند. مردم شبهاى سرد زمستان و طولاني ترين شب سال، “يلدا” را به خيابانها آمدند و تا پاسى از شب،در پشت درهاى زندانها ماندن تا اتحاد و همبستگى خود با زندانيان سياسى و خانواده هاى جانبازان را اعلام كنند.پتانسيل مردم بقدرى زياد بود كه رئيس قوه قضائيه رژيم «محسنى اژه اى » با دو پهلو حرف زدن تَرس خود را اعلام كرد. در حين حال سومين روز دادگاه هواپيمايى اوكرائين تشكيل شد كه مردم شعار “حقيقت و عدالت” و “مرگ بر ديكتاتور” سر دادند. جلسات بعدى را روزهاى شنبه انداخته بودن كه خانواده هاى قربانيان در آن شركت نكردند. در دادگاه هيچ پاسدارى وجود نداشت. خامنه اى اعلام كرد كه ممكن است شما نخواهيد پرونده ( اين جنايت) را ببنديد، ولى عاقبت ما پرونده شما را خواهيم بست! فكر نمى كنم روشنتر از اين جنايت از جانب خامنه اى در جايى ديده شده باشد.اتفاق خوبى كه در سال گذشته رخ داد، قبول كردن كفالت زندانيان سياسى از سوى وكلاى خارجى بود . اين كارزار بخاطر اين بود تا از بچه هاى ايران زمين در زندانها دفاع كنند ، اين كار باعث خواهد شد كه دست رژيم را براى صدور حكم هاي كيلويي و حتی اعدام ببندد. بعنوان نمونه «وون رى »نماينده سوسيال دموكرات آلمان بود، كه كفالت سياسى توماج صالحى را بعهده گرفت و باعث شد حكم اعدام اين خواننده رپ لغو شود. و يا بر عهده گرفتن كفالت نوجوانان ١٥ و حتی ١٣ ساله يكى از اتفاقات خوبى بود كه در خلال جنبش انقلابى(مهسا) صورت گرفت.
اخراج از كميسيون مقام زن:
رأیگیری برای اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل، روز چهارشنبه ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) در شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل، اکوسوک در نیویورک برگزار شد. ۲۹ کشور از ۵۲ عضو حاضر در این جلسه کمیسیون به اخراج ایران رأی مثبت و تنها ۸ کشور رأی منفی دادند. ۱۶ کشور نیز رأی ممتنع دادند. انقلاب نوين ايران تنها در ايران رنسانس ايجاد نكرد تركش هاى اين انقلاب به سازمان ملل هم رسيد و ممكن أست كميسيونهاى سازمان ملل را تحت تاثير قرار دهد. بهرحال تاثيرات اين اخراج و بر خورد هاى سازمان ملل با كشورهاى ديگر را هم نبايد فراموش كرد.در واقع اين گونه اخراج از سوى سازمان ملل بى سابقه بود و حالت يك دومينو را دارد كه مسئله ى حقوق بشر را در كشورهاى ديگر هم تحت تاثير قرار خواهد داد. اين كار باعث شد كه عمامه داران در تهران بفهمند، كه ديگر كشورهاى بزرگ چك سفيد به آنها نخواهند داد و اين فقط بخاطر انقلابى بود كه در ايران بوجود آمده است ، يكى گفته بود كه اين اخراجِ تروريست ازكميسيون سازمان ملل بود كه باعث شد نقش زنان ايران را به صحنه ى نبرد سياسى جهانى بكشاند.بايد گفت كانادا نقش مهمى در ايران كارزار ايفا كرد. نماینده آمریکا هم در این جلسه حضور ایران در کمیسیون مقام زن سازمان ملل را “لکه ننگی” بر دامان این نهاد دانست.
انقلاب نوين و جشنواره فيلم برلين:
مراسم فرش قرمز و افتتاحیه هفتادوسومین جشنواره فیلم برلین كه در پنجشنبه ۲۷ بهمن ١٤٠١برگزار شده بود،حمايت از انقلاب نوين ايران را بهمراه داشت. جشنواره فیلم برلین در شرایطی برگزار میشد که مدیران آن اعلام کرده بودند هیئتهای سینمایی، شرکتها، و روزنامهنگارانی که برای رسانههایی با روابط مستقیم با حکومتهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران کار میکنند، در برلیناله شناخته نخواهند شد. یکی از نکات جالب این مراسم حضور تعدادی از فعالان محیط زیست و کنشگران حقوق زنان بود که مورد توجه حاضران و رسانههای خبری قرار گرفت.
زهرا امیر ابراهیمی، ملیکا فروتن، و یاسمین طباطبایی بازیگران ایرانی در حمایت از جنبش آزادیخواهی ایران پارچه بزرگی را با شعار «زن زندگی آزادی» در دست داشتند. این شعار به یه زبان انگلیس، فارسی، و کردی نوشته شده بود که اشاره مستقیمی به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی ایران بود. مرگ مهسا امنیتی در شهریور ماه باعث اعتراضات سراسری در ایران شد که هنوز در بسیاری از نقاط کشور ادامه دارد. این سه بازیگر ایرانی در ماههای اخیر فعالانه از زنان و دختران ایرانی حمایت کردهاند؛ زنان و دخترانی که به دنبال حقوق انسانی خود هستند و در مقابل سرکوب خشونتآمیز جمهوری اسلامی مقاومت میکنند.
در برنامه افتتاحیه جشنواره، گلشیفته فراهانی که یکی از اعضای هیئت داوران است به شدت از حکومت ایران انتقاد کرد. این بازیگر سرشناس گفت گفت که رویدادهای کنونی ایران «اعتراض» نیست و به عقیده او این یک «انقلاب» است. گلشیفته فراهانی در ادامه افزود: «این رژیم دروغ میگوید، اعدام میکند، و مردم بیگناه را به زندان میاندازد، هنرمندان، روزنامهنگاران، اکنون زندانهای ایران مملو از مردم بیگناه است. او در سخنان خود خواستار حمایت جامعه جهانی از زنان و مردان ایرانی شد که با مبارزه خود این رژیم سرکوبگر را سرنگون خواهند کرد.
همبستگى پل پيروزى است:
بالاخره در روز ۲۱ بهمن ماه ١٤٠١، یک روز قبل از سالگرد انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران جلسه یا کنفرانس موسوم به همبستگی در دانشگاه جورج تاون برگزار شد ، همان طور که در قبل اعلام شده بود شرکت کنندگان در این جلسه که بشکل حضوری شرکت داشتند شامل حامد اسماعیلیون ، مسیح علینژاد ، نازنین بنیادی و رضا پهلوی بودند ، چهار نفر دیگر که شامل علی کریمی و گلشیفته فراهانی و شیرین عبادی و عبدالله مهتدی بودند بشکل ویدئو کنفرانس پیام خود را ارسال کردند.
پس از چهار دهه سلطه حکومتی نا کارآمد و ستمگر، بر همگان آشکار شده که جمهوری اسلامی به هیچ روی قادر به اداره کشور نیست. هرچند این نا کارآمدی دیر زمانیست برای منتقدین حکومت روشن بوده اما برای سرایت این یقین به تمامی اقشار جامعه زمان و تجربه نیاز بوده است.
«شورای همبستگی آزادی برای ایران» که از این پس به اختصار «شورا» نامیده میشود با همفکری جمعی از فعالان و با توجه به وجود تکثر و اختلاف نظرهای عمیق بین احزاب و گرایشهای سیاسی و به منظور ایجاد سکوئی برای تجمیع نظرات، دیدگاهها و خواستههای همه اقشار جامعه ایرانی تاسیس گردید.
این شورا باور دارد که اکثریت جامعه امروز ایران خواهان حذف جمهوری اسلامی هستند اما آنچه مانع یک همبستگی جدی شده، تضاد منافع احزاب در خواستههای فرعی و عدم وجود یک سیستم یکپارچه و کارآمد برای سنجش دیدگاهها است که بدون شک مسبب آن جمهوری اسلامی و با هدف ایجاد شکاف بین مردم و ممانعت از شکلگیری اتحاد و انسجام ملی است. تمامى گروه هاى سرنگونى طلب يا بايد از اين شورا حمايت كنند و يا با معرفى شخصيت ها و احزاب به آن شورا بپوندند و ائتلاف بزرگ را بوجود آورند . ما ايرانيان به اين همبستگى نياز ميرم داريم تا بتوانيم آلترناتيويى را براى مرحله تشكيل دهيم.
سخن پايانى:
اكنون لازم است که دیگر زنان، خود را سازماندهی نموده و همبستگی داشته باشند. امروزه زنان جهان نیز به سطحی از آگاهی رسیدهاند که در برابر ذهنیت اشغالگر و قوانین غیر اخلاقی میجنگند. زنان ميگويند:مبارزه میکنیم تا موی زنی را در لحظهای از آزادی ببافیم و او را حفظ کنیم. به دور زن پیشاهنگ، میهندوستى، آزادیخواهى و دارای ایستاری سیاسی و اخلاقی است، حلقهای از آتش میشویم تا از او دفاع کنیم. این زنان اولین و آخرین زنانی نیستند که دستگیر ميشوند، کشته و یا اعدام میگردند، حملات مختلفی بر جسم و روح زن انجام میگیرد که اینها خود مبیین ذهنیت نابودگرایانهی سیستم حاکم بوده و در واقع رویکرد از بین بردن پیشاهنگی زن میباشد. چراکه رژیم اشغالگر ایران مطابق قانون و ذهنیت خود، حملات ناجوانمردانه و غیرخلاقی را روا میدارد. هر جا که حجم این حملات بیشتر میگردد، نتیجهی ذهنیت اشغالگری، سرمایهداری و رویکردی ست که بویی از اخلاق انسانی نبرده است.[١]
________________________________________
[١]آدار گابار – عضو کمیته فرهنگ و هنر کژار