“در مصاف گل”
سخت است با خیالت لختی کنار بودن
از گل سخن شنفتن با غنچه یار بودن
سحر تو در نگیرد کاو را دلی نباشد
فرض است بی دلان را در انتظار بودن
راه نظر نبندم تا چه ام ز دوست آید
ما را مقدر است این در اضطرار بودن
الطاف شهریاری است آن سایه همایون
در پای شهریاریست ما را قرار بودن
یاری نمیکند کس از پا فتاده گان را
رسم است این فتوت در شهریار بودن
با صد طبق معانی ست در لعل تر ز چشمت
آیات لوح روشن در اعتبار بودن
وصف گران توان کرد از یوسفی که گم شد
در چاه نامرادی با افتخار بودن
با منظری که جانش چون گوی در میان است
باری چه خواست کردن جز دل فکار بودن
تیر ۲۵۷۹ شاهنشاهی(۱۳۹۹)
یولی ۲۰۲۰ آلمان