دکتر جلیل روشندل
از روز اول ماه اوت، برابر با ۱۰ مرداد، آمریکا ریاست دورهای شورای امنیت را بر عهده گرفته است. این دوره برای آمریکا فرصتی فراهم میکند که موضوعهای جهانی را که برای آمریکا اهمیت دارد و همخوان با وظایف شورای امنیت برای حفظ صلح و امنیت جهانی است پیگیری کند.
یکی از این موضوعها برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران است که با خروج دونالد ترامپ (در ۸ مه ۲۰۱۸) تا کنون بهصورت معمایی حلنشدنی در آمده است. دولت بایدن نیز از آغاز به کار (۲۰ ژانویه ۲۰۲۰) تا کنون، بهرغم تاکیدی که بر دیپلماسی کرده است، نتوانسته است توافق برجام را از راه گفتوگو و دیپلماسی احیا کند.
مذاکرات مربوط به احیای برجام- که در آوریل ۲۰۲۱ در وین و پس از انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری آمریکا آغاز شد- در سپتامبر ۲۰۲۲ با بنبست مواجه شد. در جریان مذاکرات، اتحادیه اروپا آنچه را پیشنویس توافق «نهایی» توصیف شده است منتشر کرد. اما، بنا بر گزارشها، ایران شرط پذیرش توافق را این عنوان کرد- و بر آن اصرار داشت- که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحقیق در مورد آثار اورانیوم غنیشده را، که در سه سایت اعلامنشده در ایران در سال ۲۰۱۹ کشف شده بود، پیگیری نکند. طرفهای آمریکایی و اروپایی برجام با این درخواست مخالفت کردند، زیرا آنها به موضوع دیگری در ارتباط با تعهد ایران در قبال معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) توجه داشتند و اقدامهای ایران را با آن مغایر میدانستند.
در ۱۷ نوامبر ۲۰۲۲، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را تصویب کرد که در آن ایران نکوهش شد و از ایران خواسته شد تحقیقات آژانس را جدی بگیرد و پاسخگو باشد. اما جمهوری اسلامی ایران، بهجای پاسخگویی، چهار روز بعد از آن (در ۲۲ نوامبر) اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد را در تاسیسات هستهای فردو آغاز کرده است. این میزان از غنیسازی در واقع به حد لازم برای تولید سلاح هستهای نزدیک میشود و از حد ۳.۶۷ درصد تعیینشده در برجام بهمراتب بیشتر است.
به موازات این تحولات، رخدادهای دیگری نیز روابط دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و دنیا را تیرهتر کرد و بر مذاکرات برجام اثر منفی گذاشت. تحولات جدید در سطح وقایع داخلی و واکنش ایران به جنبش اعتراضی مردم و تظاهرات روزانه پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در شهریور سال گذشته بود که واکنشهای جهانی و فشار روشنفکران و دیاسپورای (مهاجران خواسته و ناخواسته) ایرانی را در کشورهای دنیا به دنبال داشت. تقریبا همزمان با این تحولات، انتقال هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد) ساخت ایران به روسیه پیش آمد که ظاهرا تا امروز برای حملههای روسیه در اوکراین از آنها استفاده میشود.
تقریبا همه کشورهای دنیا مخالف سیاست سرکوب جنبش اعتراضیاند و بسیاری از پارلمانهای کشورهای دنیا خواهان قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی بودهاند. علاوه بر آن، آمریکا و طرفهای اروپایی برجام موضوع تحویل پهپادهای ایرانی به روسیه را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ دانسته و نوعی حمایت از جنگ روسیه در اوکراین تلقی کردهاند.
در سال ۲۰۱۵، توافق هستهای- که نام رسمی آن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است- با جمهوری اسلامی ایران به امضا رسید. چون باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا، حمایت اکثریت سنا را برای تصویب این توافق و تبدیل آن به مصوبه کنگره نداشت، راه میانبری پیدا کرد که قطعنامه را در ردهای بالاتر تثبیت و برای همه کشورها الزامآور کند. در آن زمان، دولت آمریکا توافق هستهای با ایران را به شورای امنیت برد و این نهاد عالی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ آن را در ماه ژوییه ۲۰۱۵ تصویب و همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد را ملزم کرد که به آن توافق پایبند باشند.
در نتیجه، برخی از تحریمهای قبل از امضای برجام تعلیق شد. متن برجام برای پایان دادن تدریجی، اما قطعی، به برخی دیگر از تحریمها، شرایطی را پیشبینی کرد که به «بندهای غروب» موسوماند. قطعنامه شورای امنیت شامل چند بند غروب است.
در برابر پایان دادن جمهوری اسلامی به برنامه تسلیحات هستهای، مطابق با بند «غروب»، تحریمهایی که قبلا علیه ایران اعمال شده بود لغو میشود. تاریخ عملی شدن تعدادی از این بندهای غروب روز ۱۵اکتبر (۲۳ مهر) امسال است. بر اساس آن، به برخی از تحریمهای سازمان ملل متحد، آمریکا، و اتحادیه اروپا پایان داده میشود:
۱- به محدودیت سازمان ملل متحد در عرصه تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشکهای بالستیک در جمهوری اسلامی ایران پایان داده میشود.
۲- منع سازمان ملل متحد بر واردات و صادرات فناوریهایی مانند صنایع موشکی و پهپادی با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر برداشته میشود.
۳- در همین برهه، بخشی از تحریمهای اقتصادی آمریکا که در زمان امضای برجام تعلیق شده است، باید از راه درخواست قانونی از کنگره لغو شود.
علاوه بر اینها، بخشی از تحریمهای باقیمانده اروپا و تحریمهای آمریکا که شامل افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هستهای ایران است نیز مشمول بند غروب است.
اکنون، با نزدیک شدن به ماه اکتبر، بحثهای گوناگون حقوقی و امنیتی درباره این بندهای غروب مطرح است. اگر در نیمه ماه اکتبر بندهای غروب اجرا و تحریمها علیه ایران برداشته شود، صادرات تسلیحات ایران (از جمله صادرات پهپاد به روسیه) قانونی و مجاز میشود. اما اگر چنین شود، اعضای شورای امنیت هم ممکن است به نقض تعهد در مورد قطعنامه شورا متهم شوند، زیرا در زمان مناسب، از طریق توسل به شورای امنیت، در برابر ایران و روسیه ایستادگی نکردند.
به این ترتیب، بند غروب کمکم دارد به شمشیری دولبه تبدیل میشود. اگر تحریمها علیه ایران، پس از اجرایی شدن بند غروب در ماه اکتبر و بهرغم متن صریح قطعنامه شورای امنیت، ادامه پیدا کند، اعضای شورای امنیت سازمان ملل با اتهام نقض قطعنامه مواجه خواهند بود. و اگر در پی اجرای بند غروب، تحریمها لغو شود، آنگاه هیچ سازوکاری وجود نخواهد داشت که جمهوری اسلامی را به عقبنشینی از اقدامهایی وادار کند که بهعمد و خواسته و با هدف مقابله با اقدام دونالد ترامپ در خروج از برجام صورت داده است. برخی از این اقدامها عبارتاند از: افزایش درصد غنیسازی از ۳.۶۷ درصد به ۶۰ درصد؛ افزایش میزان ذخیره اورانیوم غنیشده از ۳۰۰ کیلوگرم به بیش از ۴۰۰۰کیلوگرم؛ استفاده از سانتریفیوژهای غیرمجاز؛ و موارد کوچک و بزرگ دیگر.
هیچیک از اقدامهای ایران نتوانسته است آمریکا را به برجام برگرداند و هیچیک از پیشنهادهای موجود نیز قادر نبوده است جمهوری اسلامی را به اجرای برجام ترغیب کند. اگرچه هنوز گفته میشود آمریکا مایل است در تعامل با جمهوری اسلامی ایران مسیری دیپلماتیک را بپیماید، واقعیت قضیه این است که دیگر فرصتی باقی نمانده است و همه طرفهای در وضع نامناسبی قرار دارند.
حتی اگر نخواهیم قضیه ایجاد و گسترش خط تولید پهپادهای ایرانی در آمریکای لاتین، آسیا، و آفریقا را در نظر بگیریم، حتی اگر بخواهیم منتظر گزارش نهایی سازمان ملل متحد در مورد کاربرد پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بمانیم، بهترین گزینهای که باقی میماند دست کشیدن از رویای برجام است. در حقیقت، بهترین گزینه پیش روی آمریکا و اعضای اروپایی برجام دست کشیدن از رویای احیای برجام و ابطال آن قبل از رسیدن به مرحله «بند غروب» است.
آنها میتوانند با پایان دادن به قطعنامه سازمان ملل متحد، رویای تجدید برجام را منتفی کنند و در مواردی که اختلاف حلنشدنی دارند، بار دیگر از ابزارهای قانونی این سازمان استفاده کنند. اگر این کار را نکنند، و اگر منتظر تاریخ انقضای تحریمها و تحقق بند غروب باشند، در نهایت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را نقض میکنند. چنین اقدامی دهنکجی به حاکمیت و حکمیت سازمان ملل متحد و شورای امنیت و موجب بیاعتباری آن خواهد بود. موقعیت بسیار ناراحتکنندهای برای نظم جهانی، طرفداران سازمان ملل متحد قوی، و نظام جهانی قانونمند در پیش است و زمان بهسرعت میگذرد.
رویای تجدید برجام و خطر نقض قطعنامه شورای امنیت- دکتر جلیل روشندل
Facebook Comments Box