سى و پنج سال انتظار در “سرحد”و پيشگويى آينده- بابک رحمتی


بابك رحمتى

پرویز صیاد نویسنده و کارگردان فیلم سرحد

پيشگويى هاى سرحد ،پيش از ٣٥ سال به واقعيت پيوست!
پرويز صياد نويسنده و كارگردان و سرشناس ايران كه مديريت سينما و تئاتر كوچك در نظام پهلوى را بعهده داشت ،٣٥ سال پيش ،فيلمى كاملن سياسى را در خارج كشور ساخت كه شايد باورش سنگين باشد ، كه اين فيلم بيش از سه دهه توقيف شده باشد! سازنده فيلمهاي صمد و ماجراهاي گوناگون ، پس از ساختن اولين فيلم خود «فرستاده» دومين فيلم خود را در خارج كشور ، ميسازد و در اواخر سال ١٣٦٥ فيلم را به پايان ميبرد ، و تابستان ١٣٦٦ ، فيلم دوم را كه سرحدCheckpoint نام دارد ، در چهلمين فستيوال «لوكارنو» سوئيس شركت داده ميشود.امما مانند «فرستاده» در جشنواره لوکارنو با دریافت جایزه همراه نشد و پس از آن نیز فرصت نمایش چندانی در دیگر جشنواره‌ها و همین‌طور تلویزیون‌های مهم پیدا نکرد. همان زمان ، فتواى خمينى(شما دستور قتل بخوانيد) در رابطه با سلمان رشدى نويسنده بريتانيايى صادر ميشود. از همان ابتداء فتواى خمينى تاثيرات خود را روى مراكز فرهنگى و فستيوال هاى فيلم گذاشته بود، خصوصن در جشنواره هايى كه فيلمها روى اسلام ايدئولوژيك كارشده بود!جناب صياد ميگويد:رئيس فستيوال لوكارنو ،مستقيم به خودش گفته بود:” با اين فتوا ممكن است براى نمايش اين فيلم تحت فشار قرار بگيرم!” اين درحالى است كه با فيلمهاي صادراتي رژيم كنار ميايند. از همين جا بود كه فيلم «سرحد» به مدت ٣٥ سال در جعبه مميزى قرار ميگيرد و حتا در خارج كشور كه ميگويند مهد دموكراسى است ، اجازه ى اكران دريافت نمى كند. در حالى كه در طول چهار دهه معاملات و تبادلات هنرى بيشتر با عمامه داران بوده و به فيلمهاي صادراتى اهميت داده شده است ،ولى فيلمِ مشهورترين كارگردان ايرانى خارج از كشور ، سى وپنح سال در سر حد آمريكا ،خاك ميخورد تا در آبان ١٤٠٢ در كشورهاى اروپايى در سينما هاى استكهلم ، لندن ، روتردام و كلن آلمان نمايش داده ميشود كه استقبال خوبى از آن به عمل آمد. از اين تاريخ فيلم سرحد ،بناست در تلويزيون هاى اروپا و آمريكا هم نمايش داده شود! در همان فستيوال لوكارنو چند ايرانى بودن كه فيلمهاى فرستاده شده و صادراتيٍ جمهورى اسلامى را به دنيا معرفى كرده و ميكنند.اين همان مماشاتى است كه در فستيوالها صورت ميگيرد و از بد روزگار فيلم «سرحد» توسط چنين افرادى با كمك غربى ها تا بيش از سه دهه به بهانه سياست هاى پشت پرده توقيف مي شود!
استاد پرويز صياد از محدود كارگردانانى بود كه پس از فاجعه سينما ركس آبادان اعتقاد داشته و دارد كه سينماگران مسئول ايران نمى توانند با اين نظام سركوبگر و تروريست پرور آشتى كنند.اين جدايى ،قبل از شورش ٥٧ بين هنرمندان واقعى با سينما و رژيم فاشيستى مذهبى بوجود آمده است .اين فاجعه اى است تاريخى كه در هيچ جاى دنيا چنين جنايتى بوجود نيامده است و نمى توان براحتى از كنار آن گذر كرد! كه خود صياد با ساختن محاكمه سينما ركس آبادان دين خود را جامعه سينمايى و مردم ايران ادا ميكند.
به خاطر همين بود كه صياد از جمله هنرمندانى بود كه پس از آن ماجراى وحشتناك با سينما داخل ايران قهر كرده و ايران را ترك كرد تا فعاليت هاى خود را در خارج كشور بشكل سياسى تر ادامه دهد. در حاليكه همان افرادى كه سينماهايشان را آتش زده بودن بدست و پاى مسئولين نظام سركوبگر افتاده تا شايد بتوانند دوباره در آن نظام سركوب و اختناق فيلمسازى كنند!
كارگردان فيلم «سرحد» معتقد است كه سينماى كنونى پس از شورش تنها جايى است كه توانسته است براى يك نظام سركوبگر و بى اعتبار ، كسبِ اعتبار كند! رژيمى كه در تمامى زمينه ها بى اعتبار بود از نظر سياسى و فرهنگى و هنرى … بدين شكل و از اين طريق، اعتبار كسب كرد. در واقع ، رژيم از همان ابتداء با داير كردن جشنواره فجر( زجر) توانست با اين ترفند همه چيز را به سينماگران تحميل كند. البته خيلى از فيلمسازان و كارگردانها زير بار اين تحميل نرفتند كه با تبر سانسور مواجه شدند. اين درحالي بود كه اكثريت فيلمسازان تن به اين تحميلها داده و براى چنين رژيمى اعتبار خريدند. امروز اكثرن ،شاهديم و ميدانيم غربى ها خود از نظر سياسى از طريق سينما سعى دارند كه رژيم را طورى ديگر آب بكشند و در مواردى حتا جايزه هاى بزرگى مانند اسكار به فيلمهاى ايرانى داده اند، كه شايسته اسكار نبوده است!( ما ٦ ماه قبل از خبرِ اهداى اسكار به اصغر فرهادي از طريق كارگردان ايرانى در خارج كشور خبر داشتيم)
 شكل گيرى فيلم سرحد Checkpoint 
پرسش اين است كه ايده ى اين فيلم از آنجا ريشه گرفت؟[١]استاد صياد در روزنامه هاى محلى همان آنجا درشهر «ديترويت »ماجراى گروگان گيرى هاى دانشجويان را خوانده بود. ماجرا از اين قرار بود؛ دانشجوياني كه در آمريكا تحصيل ميكردند طى سفرى ، در روزى كه از اين همان شهر مرزى قصد برگشتن به شهرهاى خودشان در آمريكا را داشتند، در همان زمان ،بيانيه «جيمى كارتر» مبنى بر عدم ورود ايرانيان به آمريكا صادر ميشود. [٢]دانشجويان پشت قضيه و ماجرا را خوانده بودن كه تمام ويزاهاى ايرانيان لغو خواهد شد! اين بيانيه، عكس العملى بود ، نسبت به اشغال سفارت آمريكا درتهران و گروگان گيرى كه به مدت ٤٤٤ روز ادامه پيدا كرده بود.به گفته خود صياد بعضى ها برخوردهايي شديد و خشنى نسبت به مخالفان داشتند و بعضى ها هم البته موافق بودند!همين اختلافات ، درگيرى هايى، بين ايرانيان ،بوجود آورده بود و اين موضوع ذهن صياد را مشغول كرده بود كه همين فيلم حاصل همان درگيرى هاى ذهنى اوست! از طرفى تاثيرات اين برخوردها با خودشان و با كشورهاى ميزبان اين ايده را بوجود آورده بود.انعكاسات و برخوردهاي مردمان كشورهاى ميزبان با ايرانيان ، خصوصن دانشجويان در دانشگاه ها را باعث شده بود اين نگاه نسبت به آن فاجعه رفته رفته عميق تر ميشود و منجر به فيلمى شد كه در زمان خودش ارزشِ گزارش نويسى آن واقعه تلخ را در ذهن ها بوجود آورده بود. ماجرايى كه ٤٤ سال است مردمان ايران از عوارض اش رهايى پيدا نكرده اند!

علی فخرالدین، هوشنگ توزیع و ماشا منش در نمایی از فیلم «سرحد»

سرحد چگونه ساخته شد؟
پس از ساختن فيلم« فرستاده »باعث شده بود كه به قول خود «صياد» دست مايه بيشترى پيدا شود تا اين فيلم ساخته شود. به گفته صياد اين فيلم به لحاظ تكنيكى بهتر از «فرستاده» ساخته شده است( بعنوان مثال داشتن لنز هاى پانوروژى و…) فيلم فرستاده در لوكارنو جايزه دريافت كرده بود. ولى این فیلم با امکانات و بودجۀ بیشتری ازجمله در همکاری با سینماگران حرفه‌ای آمریکا در شهر دیترویت و در همان محل اصلی وقوع داستان ساخته شد.»
پرویز صیاد، مری آپیک، هوشنگ توزیع، پیتر اسپراگ، مارک نیکولز، باک کارتالین، علی فخرالدین، ماشا منش، علی پورتاش و مایکل زند بازیگران اصلی فیلم «سرحد» هستند که موسیقی متن آن را احمد پژمان ساخته و مایکل جی دیویس از فیلمبرداران آن زمان فعال در جریان اصلی سینما و تلویزیون آمریکا آن را فیلمبرداری کرده است.
اتوبوسى پر از دانشجو در خطر ممنوع الورود شدن به آمريكا بودند شايد بتوان گفت اين اتوبوس سنبلى از كل ايران بود ، با تفكرات و اختلافات سليقه كه در هر كجايى وجود دارد. در ميان سرنشينان اتوبوس عده اى با موضوع اشغال سفارت آمريكا و گروگانگيرى در تهران موافق و عده اى مخالف بودند. مخالفان اشغال ،حمله به سفارت آمريكا ، به خمينى و دانشجويان خط امام ، فحش و ناسزا ميگفتند و موافقان را به چالش ميكشيدند.همان غلطى كه خط امامى ها كردن باعث انزوا ايران در دنيا شد، از طرفى مقدمه اى ،براى سركوب در دانشگاهها شد، كه در اين فيلم به آن اشاره اى نمى شود!
داخل اتوبوس بين دانشجويان درگيرى بالا ميگيرد ، دانشجويان طرفدار اشغال سفارت ،درسى را ياد گرفته اند و اشغالگرى يكى از واحدها درسى اشان شده و جالب اينكه ، يكى از آنها ميگويد : ” آنهايى كه بايد ياد بگيرند برند و ياد بگيرند ! مخالفين باورمند به اين بودن كه اشغال سفارتخانه آمريكا از گه خوردن هم بدتر است ، و… در اتوبوس بانوان فعال هستند شايد بخاطر شرايط سركوب مضاعف بودن اين برترى در نقش بانوان ديده ميشود!
پرويز صياد، در پاسخ به راديو فردا اين نقش پررنگ را هدفمند ميداند ، دليلش هم سركوب بانوان از همان روزهاى اول شورش بود كه خمينى قدرت كورش كرده بود!
كارگردان ميگويد : “از اول همان شورش ٥٧ بانوان بودن كه بيشتر تحت فشار قرار گرفته بودند.” او گروگانگيرى را دليلى براى سرپوش گذارى روى خواسته هاى بانوان ميداند! همان زمانى كه تظاهرات بانوان در نشريات خارجى يكى از موضوعات داغ بود كه غربى ها به آن اهميت ميدادند. صياد معتقد است و ميگويد: گروگانگيرى باعث شد كه مسايل بانوان در ايران به فراموشي سپرده شود . جناب صياد نقش بانوان را در فيلم فرستاده هم پررنگ كرده بود. چون اين بانوان بودن كه از همان ابتداء احساس ميكردن با تفكرات ايدئولوژيكي، كه در زير عمامه وجود دارد اين تضادها بيشتر نمايانتر خواهد شد كه ما در جنبش زن زندگى آزادى ، آنرا به روشنى مشاهده ميكنيم.

نمایی از فیلم «سرحد»

تفاوت هاى فكرى :
تفاوت هاى فكرى در اين فيلم ، نشان از رنگارنگ بودن افكار در جامعه دارد .مانند اپوزيسيون ايرانى است كه نه در داخل و نه خارج در يك راه قدم نمى گذارند ، در همين اتوبوس هم ، بين دانشجويان اين اختلافات وجود دارد كه بخوبى نشان داده ميشود و در همين تضادها ست كه كار به جاهاى باريك كشيده ميشود و مرگ يكى از سرنشينان اتوبوس را رقم ميزند. زمانى كه يكى از دانشجويان كشته ميشود ،«صياد» بخوبى اِلمانهاى فكرى را در درگيرى هاى سياسى نسبت به فتواى خمينى و حتا در نماز گذارى و فرد مذهبى( كاظم فرد افراطي) كه نماز ميت مى خواند را در يك سكانس به نمايش ميگذارد. افراد مذهبى كه شايد پس از چهار دهه تغيير فكرى داده اند و از گذشته خود عبور كرده باشند . اين همان دور انديشى كارگران را خوبى نشان ميدهد كه امروز پس از چهار دهه ما شاهد آن هستيم. صياد نمى خواهد روزنه اى كه در تفكرات دانشجويان متعصب وجود دارد پنهان بماند والا اينكه مذهبى باشند.
تلنگر خوردن فكرى كه در افراد متعصب وجوددارد، امروز به روشنى ديده ميشود. یکی از تکان‌دهنده‌ترین و از نظر زیبایی‌شناسی و انسانى ، ناب‌ترین تصویر فیلم «سرحد» در نیمۀ پایانی آن خلق می‌شود که نشانی از هوشمندی سازنده‌اش در پرداخت شخصیت‌ها دارد؛ جایی که دانشجوی افراطی متعصب مقابل پیکر دانشجوی کشته‌شدۀ هم‌وطنش که جدی‌ترین مخالفت را با او ابراز کرده بود، به نماز می‌ایستد؛ هم‌دانشگاهی‌ای که گویی جایی در دوران جدید ایرانِ پس از جريان ۵۷ ندارد. مرگی که خودِ او که سردستهٔ بی‌منطقِ دانشجویان حزب‌اللهی است، در وقوعش مقصر است و نمازش می‌تواند معنای چندگانه‌ای در گواهی بر مسلمان بودن یا بخشش یا پشیمانی داشته باشد. كاظم يكى از اين تيپ افراد است ، كه در سكانس نماز ميت خواندن، ديده مي شود.
-تقابل با يكديگر، موردى است كه بايد به توجه داشت كه در سكانس هاى متفاوت نشان ديده ميشود.در اين سكانسهاى مختلف نشان داده شده كه حق با آن طرفى است كه مخالف خشونت است و اين تقابل همچنان وجود دارد. يعنى ، اكنون اين تقابل، ديگر درونى و فقط بين ايرانيان نيست. اين اسلام گرايى و بنيادگرايى حاكم بر ايران با گروگانگيرى و صدور تروريست كارى كرده است ، كه از درونش داعش ، القاعده ، و حماس و جهاد اسلامى ، حزب الله و حشدالشعبى و… بيرون آمده است. در حاليكه قبل از حاكميت رژيم فاشيستى مذهبى ، ما شاهد چنين خشونت هايى نبوديم و امروز وضعيت طورى شده است كه ،رژيم تروريست پرور و گروگانگير هم عقب نشينى و چرخش قهرمانه دارد و هم دست در دست قدرتهاي جهانى هر آنچه را كه آنها ميخواهند اجراء ميكند! سكانس كه در آن يكى از دانشجويان مخالفِ گروگانگيرى، به طرفداران اشغالگرى ميگويد : “گور باباى تو و اون انقلابيون!”كه چنين بلايى سر ما آوردند. اين همان ماحصل «سرحد» است كه بخوبى به نمايش گذاشته شده است. اين همان لحظه آخرِ بدرود گويى فرزندِ جناب يونسى است كه تلاش كرده بود تا راه ورود دانشجويان به آمريكا را با اعتبارى كه داشت ، باز كند. اين سكانسى است كه نويد به آزادى ايران را ميدهد .
در پايان ميتوان گفت : «سرحد» فیلم درامى است که به‌رغم گذشت بیش از ۳۵ سال از زمان ساخت آن، به‌دلیل پابرجا بودن تمام شرایط بنیادین داستانش و نیز مهارت كارگردان حرفه اى اش در روایت داستان، همچنان زنده و دیدنی است.
________________________________________
[١]«سرحد» برگرفته از یک رویداد واقعی است که حدود پنج ماه پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران و گروگان‌گیری طولانی‌مدت دیپلمات‌های آمریکایی رخ داد.
[٢]فروردین ۱۳۵۹ به دنبال صدور دستور ممنوعیت ورود اتباع ایران به آمریکا از سوی جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اتوبوس حامل گروهی از دانشجویان ایرانی مشغول تحصیل در آمریکا پس از سفری کوتاه به یکی از شهرهای مرزی کانادا هنگام بازگشت از سوی مأموران مرزی آمریکا اجازهٔ ورود پیدا نمی‌کند. این اتفاق زمینه‌ساز جدل‌های طولانی و مختلف دانشجویان ایرانی حاضر در اتوبوس با یکدیگر و هم‌دانشگاهی‌ها و سایر افراد آمریکایی می‌شود.

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *