هرچند خشم و نفرت به حکومت اسلامی را درک میکنم، اما فحش و توهین به رأیدهندگان را بهشدت محکوم مینمایم!
احد قربانی دهناری
مردم ما یک بار دیگر در ۸ تیر ۱۴۰۳ به نظام ولایت مطلقه فقیه یک »نه«ی بزرگ گفتند. رژیم با همهی ترفندهایش
توانست تنها بخشی از مردم نا آگاه و بخشهایی از اصالح طلبان حکومتی و استمرارخواه را بفریبد. رژیم
محافظه کارترین عنصر اصالحطلبان را به میدان آورد تا با ایجاد امید به اصالحات مردم را به پای صندوقها بیاورد.
افراطی ترین عناصر اصول گرایان را به میدان آورد تا مردم از ترس افعی اصول گرایان به مار اصلاح طلبی محافظه کار
و استمرارخواه پناه ببرند. نتایج انتخابات نشان داد، مردم ما قاطعانه به نظام و انتخاباتش که آزاد نیست، با پیامی گویاتر
از پیش نه گفتند.»نه«ی مردم ما به حکومت اسلامی، نظام ولایت مطلقه فقیه و حکومت مبتنی بر شریعت اسلامی این بار از »نه« های دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و مجلس ۱۴۰۳ صریح تر و قاطعتر بوده است.
آسیب هتاکی و فحاشی به جنبش!
شوربختانه در مخالفت به رأی دادن برخی ایرانیان خارج از کشور گیری عده ای به فحاشی و هتاکی به رأی دهندگان در
حوزه های رایگیری پرداختند. هرچند من خشم و نفرت این افراد را به رژیم فاشیستی، زن ستیز، متجاوز، سرکوبگر و
کودک کش، درک میکنم، اما، فحاشی، ناسزاگویی، توهین و هتاکی به انسان در شان، منزلت و منطق انسان دوستانه
جنبش برادازی نبود. فحشهای رکیک جنسیتزدهی این عده در شان، منزلت و منطق جنبش »زن، زندگی، آزادی« و
کرامت بیکران این جنبش به زن، نبود. ما در مبارزه برای سرنگونی رژیم به سطح نازل حکومت اسلامی و
طرفدارانش سقوط نمیکنیم.
مبارزه ما با حکومت اسالمی برای کرامت انسان، نگاه ضد زن و جنسیتزده و عدم آزادی است. توهین، هتاکی، تحقیر،
ناسزاگویی و مرگبرگویی حکومت اسالمی از ذات تمامیتخواه و ضدانسانی آن سرجشمه می گیرد، اما نیرویی که
میخواهد با این پلیدیها مبارزه کند، نیازی به دشنامگوئی ندارد، افشای رفتار و کردار حکومت اسلامی، زشتترین
ناسزا است.
توهین، تحقیر و ناسزاگوئی، تأثیرات روانی منفی بر مردم دارد، و باعث دلهره، اضطراب، ناشکیبائی، خشم و
بی اعتمادی مردم میشود و به کاهش انگ یزه و مشارکت مردم در فعالیتهای سیاسی منجر میشود.
توهینها و ناسزاها هیچ عنصر آگاهیبخش و افشاگرانه ندارند. روابط بین افراد و گروههای مختلف را تخریب میک نند،
مرددها و قشر خاکستری را میترسانند و مانع از تعامل و همکاریهای سازنده برای دستیابی به اهداف مشترک
میشوند.
زمانی که یک مبارزه سیاسی توهین میکند، ناسزا میگوید، تهدید میکند و یا زشتتر از همه حمله فیزیکی میکند،
پیامها و ایده های اصلی جنبش ضد فاشیست مذهبی در میان هیاهوی کلمات ناپسند گم میشود، ما را در سطح حکومت اسلامی تنزل میدهد و پیام ما به درستی به مردم منتقل نمیشود.
فحش دادن، ناسزاگویی، توهین کردن و هتاکی در مبارزه سیاسی تأثیرات منفی جبران ناپذیری دارد. مبارزه ما برحق
است. ما نیازی به توهین کردن نداریم. هتاکی، توهین و تحقیر و کاربرد واژه های رکیک، از اعتبار و مشروعیت
مبارزه سیاسی ما میکاهد. مردم کسانی را که این زبان را بکار میبرند، جدی نمی گیرند و حتی از آنها وحشت دارند و
نگران آینده کشور میشوند.
فحش دادن و ناسزا گفتن تنشها را افزایش می دهد و شکافها در جامعه را ژرفتر میکند. چنین زبانی به قطب بندی
شدیدتر اجتماعی و سیاسی می ان جامد و گفتوگوهای سازنده را در جامعه دشوارتر میکند.
مردم و رسانه ها و به توهین، هتاکی و اهانت حساس هستند، بیشتر توجه میکنند و به درستی با آن برخورد منفی دارند.
این امر باعث میشود که پیامها ی اصلی مبارزه سیاسی با فرمایشی و مهندسی بودن و عدم آزادی انتخابات در سایه قرارگیرد، رژیم فاشیستی تبرئه و بر ناسزاها و توهینها تمرکز شود.
ناسزا گفتن و توهین کردن نشاندهنده فقدان اخالق سیاسی و عدم احترام به اصول و ارزش های دموکراتی ک و احترام به کرامت بیکران انسان است. ما باید به اصولی که برای آن مبارزه میکنیم همواره پایبند باشیم. فقدان اخلاق سیاسی و عدم احترام به انسان مردم را میرماند، از سیاست و مبارزات سیاسی بیزار میکند و به نفع حکومت اسلامی است.
چه باید کرد؟
هرچند خشم و نفرت به حکومت اسلامی را درک میکنم، اما فحش و توهین به رأیدهندگان را بهشدت محکوم مینمایم
استفاده از زبان مودبانه و محترمانه، احترام به کرامت انسان و حفظ حریم خصوصی مردم در مبارزات سیاسی ما، نه
تنها به حفظ اعتبار و مشروعی ت مبارزه ما کمک میکند، بلکه به تقوی ت روابط ما با مردم و افزایش تأث یرگذاری پیامها
ما منجر میشود.
جارو برقی جنبش باید همواره روشن باشد، افراطی های چپ و راست، هتاکان، توهین کنندگان، افترازنندگان، پایمال
کنندگان کرامت و حقوق انسان، حتی عزت و حقوق دشمنان ما و حامیان دشمنان ما، را از صفوف خود پاک کند.
شیوهی مبارزه ما و برخورد ما با انسان، حتی دشمنان ما و حامیان دشمنان ما، باید تبلیغی از نظام آینده که برای آن
مبارزه میکنیم باشد.
احزاب، شخصیتها و کنشگران باید این برخورهای ناشایس ته را محکوم و با آن مرزبندی کنند. این افراد را از صفوف
جنبش »زن، زندگی، آزادی« بیرون کنند.
من ضمن ابراز انزجار بی کران از حکومت فاشیستی اسلامی که مسبب این دوقطبی سازی ویرانگر در جامعه ماست،
ضمن درک خشم و نفرت این افراد از رژیم فاشیستی، نسل ُکش، متجاوز و سرکوبگر حکومت اسلامی، با تمام وجود
فحاشی، ناسزاگویی، توهین و هتاکی را بهشدت محکوم میکنم و از همه مبارزان و شخصیتهای خواهان گذار از
حکومت اسلامی میخواهم اینگونه رفتار و کردار ضدانسانی را محکوم و با آن مرزبندی کنند و صفوف جنبش
براندازی را پاکیزه و سالم نگهدارند.
۱۱ تیر ۱۴۰۳ – ۱ ژوئیه ۲۰۲۴
________________________________________________________________________________________
برای مطالعه بیشتر
کتابها
Mower Deborah & Wade L Robison ed. (2017). Civility in Politics and Education. UK:
Routledge
این کتاب مجموعهای از مقاالت است که به بررسی اهمیت تمدن، فرهیختگی و ادب در سیاست و آموزش میپردازد و
نشان میدهد که چگونه ناسزا و توهین میتواند به تخریب فضای سیاسی، اجتماعی و مدنی منجر شود.
Westen, Drew (2007). The Political Brain: The Role of Emotion in Deciding the Fate of the
Nation. USA: PublicAffairs
این کتاب به بررسی تأثیرات روان شناختی و احساسی بر رفتارهای سیاسی میپردازد و نشان میدهد چگونه استفاده از
زبان منفی و توهینآمیز میتواند در سیاست تأث یر منفی و برعکس داشته باشد.
مقاالت
ناظمی، امیر )۱۴۰۳(. جامعه فحشزده
https://t.me/zistboommedia/15300
در این مقاله آقای ناظمی اشارهای دارد به تاریخچه ناسزاگویی در تاریخ سیاسی دوران معاصر ایران، سپس به چالش
توسعه و ناسزاگویی میپردازد و نتیجهگیری راهبردی ارائه می کند.
Jonathan Van’t Riet, Aart Van Stekelenburg, The Effects of Political Incivility on Political
Trust and Political Participation: A Meta-Analysis of Experimental Research, Human
Communication Research, Volume 48, Issue 2, April 2022, Pages 203–229,
https://doi.org/10.1093/hcr/hqab022
این مقاله به بررسی تأثیربرخوردهای غیرمتمدنانه، بیاحترامی و ناسزا در سیاست بر اعتماد سی اسی و مشارکت مردم
میپردازد و نشان میدهد که چگونه زبان منفی میتواند به کاهش مشارکت س یاسی منجر شود.