اپوزیسیون ایران در بزنگاه سقوط: فرصت بزرگ یا غیبت تاریخی؟
مریم عادلخانی
در لحظهای که تاریخ تسریع شده، مردم ایران ،مردمی که باید نیروی محرک و ستون اصلی هرگونه تغییر باشند، میان دو تیغهی قیچی گیر افتادهاند. از یکسو، جمهوری اسلامی با تمام فساد ساختاری، ناکارآمدی مزمن، و سرکوب گستردهاش، و از سوی دیگر، تهدید نظامی خارجی که میتواند هر لحظه به یک فاجعه انسانی بدل شود. در چنین وضعیت دهشتناکی، مردم مجبورند میان مرگ تدریجی در گرسنگی، تحقیر و فقر، یا مرگ ناگهانی در میان آتش و خون یکی را انتخاب کنند. انتخابی که هیچکس، حتی در کابوسهایش، نمیخواهد با آن روبهرو شود.
اکنون زمان شعار دادن به سر آمده است. ما در لحظهای ایستادهایم که یا باید نقشآفرین باشیم، وارد میدان شویم، اتحاد بسازیم، مسئولیت بپذیریم و نقشهای واقعگرایانه برای ایران آینده ارائه دهیم، یا باید نظارهگر باشیم و ببینیم چگونه سرنوشت کشور بهدست دیگران رقم میخورد،بدون حضور ما، بدون تأثیر ما، و بدون در نظر گرفتن مردم ایران! اگر امروز نتوانیم خود را بازسازی کنیم، ممکن است فردایی وجود نداشته باشد که در آن بتوانیم نقشی ایفا کنیم. در آن صورت، از ما تنها یک جمله در حاشیهی تاریخ باقی خواهد ماند:
«در روزی که میشد ایران را آزاد کرد، اپوزیسیون درگیر خود بود.»