شهلا عبقری
دشواری مضاعف و مشکلات زنان کارگر در ایران
در آستانه روز جهانی کار و کارگر ، اول ماه مه قرار داریم و میرویم که این روز را گرامی داشته و جشن بگیریم.
در این روز کارگران و زحمتکشان جهان با برگزاری گردهمآیی ها ، کنفرانس ها و سمینار ها، مبارزات کارگران برای دستیابی به حقوقشان را مورد بررسی قرار میدهند و توجه همه را به شرایط و دشواریهای موجود آنان جلب میکنند.
در ایران نیز این روز گرامی داشته میشود و خواسته ها و حقوق انسانی کارگران مورد توجه قرار گرفته تا هرچه گستردهتر برای دستیابی به آنان تلاش شود.
امسال در ایران، در حالی این روز را گرامی میداریم که مردمان، در غم جانباختگان بندر عباس هستند. امروز شرایط زندگی کارگران به دلیل شدت بحران اقتصادی و گسترش فقر، بسیار دشوار است و اکثریت قشر کارگر در زیر خط مطلق فقر قرار دارند. مرکز پژوهشهای شورای اسلامی، خط مطلق فقر در ایران را بر اساس اطلاعات ۶ ماه اول سال ۱۴۰۳ یازده میلیون و ۲۱۴ هزار تومان اعلام کرد و حقوق کارگران به ۷ میلیون و ۱۸۲ هزار و ۱۰۶ تومان رسید که زیر خط فقر بوده است. البته این آمار رسمی در سال ۱۴۰۳ بوده و آمار غیر رسمی بسیار بالاتر میباشد . در سال ۱۴۰۴ ارتقای خط فقر صعودی و بسیار بالاتر است و در سیصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی کار، حداقل دستمزد برای کارگران با ۴۵ درصد افزایش تصویب شده است. با افزونی مداوم تورم باز این افزایش ها کمکی به شرایط کارگران نکرده است و آنان همچنان در زیر خط مطلق فقر قرار دارند. البته باید اضافه کرد که دولت ورشکسته در پرداخت حقوق کارگران نیز وامانده و بسیاری از کارگران حقوق معوقه چندین ماهه دارند.
در چنین شرایطی، گذران زندگی خانواده های کارگران بدون مشارکت زنان امکان پذیر نیست و زنان خانواده با وجود سطح بالای بیکاری و قوانین زن ستیز مجبورند که جویای کار باشند و معمولا کارهائی را می یابند که در شرایط بسیار سخت تری است و مزد بسیار کمتری نیز دریافت میکنند.
قوانین مردسالار، فرهنگ مردسالار و تبعیض جنسیتی نیز به دشواری های کار زنان می افزاید.از سال ۱۳۸۹ که لایحه کاهش ساعات کار زنان شاغل به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، شرایط یافتن کار برای زنان بسیار بدتر شده و کارفرمایان مایل به استخدام آنان نیستند.
در شرایط حاضر زنان بیشتر به صورت غیر رسمی و روز مزدی کار میکنند که تحت قوانین کار نیست و منحصرا به توافق بین کارفرما و کارگر بستگی دارد. با تبلیغات رژیم اسلامی، تبعیض جنسیتی در محیط کار تقویت شده و بیش از پیش زنان کارگر در محیط کار تحت فشار تبعیض قرار می گیرند .آزار جنسیتی و خشونت در محيط كار به اشکال گوناگون از قبیل ، رفتارهاي نامناسب كلامي، رواني و فيزيكي رواج دارد که به آزار جنسی زنان منتهی می شود. زنان کارگر از روی استیصال به آزارهای جنسی تن می دهند زیرا در صورت استقامت و ایستادگی، با اخراج، محروم شدن از ارتقاء شغلی و مزایای شغلی مواجه میشوند.
در شرایط حاضر زنان در بخشهای زیر کار میکنند:
۱.کارگران خانگی: زنانی که در خانه های مردم کار می کنند و کارفرمایشان صاحبخانه است .
۲. زنان کارگر کشاورزی: زنانی که در مزارع کار میکنند.
هر دو گروه یک و دو به دلیل نداشتن جایگاه مشخصی در عرصه کار ، غیر رسمی بشمار میآیند و تحت پوشش قانون کار قرار نمی گیرند.
۳. کار درخانه: در این بخش کارفرما خود بدون پیروی از قانون کار میتواند سیاستهای کاری در مورد شرایط کار را برای بالا بردن منافع و پایین آوردن هزینه تغییر دهد. اینها کارهایی است که از طرف کارخانه ها برای بالا بردن سود به زنان داده میشود که در خانه انجام دهند.
۴. کار در کارگاههای تولیدی کوچک: در این بخش به زنان دستمزد پایینتری میدهند و این کارگاه ها پیرو قانون کار نیستند و چون قانونی نیست، زنان بدترین شرایط را باید تحمل کنند. زنان در این کارگاه ها حق اعتراض ندارند و کارفرما ها می توانند بدترین شرایط را بر زنان تحمیل کنند.
۵. کار در شرکتهای پیمانی: کارگران در این شرکتها قراردادی هستند که برای مدت معینی است و کارفرما ها به طور قراردادی بخشی از حقوق کارگر را بر میدارد. این کارگران از مزایای قراردادهای قانونی و بیمه برخوردار نیستند.
۶. کار در کار خانههای بزرگ: در حال حاضر بسیاری از کارخانه های بزرگ به دلایل مشکلات اقتصادی و دامنه فساد مالی بسته شدهاند و یا تعداد زیادی از کارگران خود را اخراج کرده اند. در این کارخانهها، زنان دارای بیمه بیکاری، درمانی، مرخصی زایمان و بازنشستگی هستند ولی تعداد زنان کارگر در این نوع کارخانه ها بسیار اندک است، زیرا صاحبان کارخانه ها برای بالا بردن منافعشان همیشه، کارگر زن را استخدام نمیکنند و همچنین برای از کار برکنار کردن ابتدا به سراغ زنان میروند.
۷. کارگران زیرزمینی: آماری در مورد کارگران زن زیر زمینی وجود ندارد ولی بعضی از گزارش ها نشان میدهد که بیش از سه میلیون زن در ایران کارگر زیر زمینی اند. بسیاری از زنان در مناطق کردنشین برای کمک به هزینه خانواده و امرار معاش به اجبار تن به کارهایی مانند کولبری و کارهای ساختمانی میدهند. علاوه بر استان کردستان در استان های آذربایجان غربی و کرمانشاه نیز کولبری زنان دیده میشود که برای زنان بسیار طاقت فرسا است.
کار در کوره پزخانه کار دشوار دیگری است که زنان برای گذران زندگی به آن روی می آورند .در این مورد زنان کارگر هیچ قراردادی ندارند و فقط بر روی توافق با کارفرما صورت میگیرد و هیچگونه ایمنی استاندارد در محل کار وجود ندارد و حقوق کارگران نیز بسیار ناچیز است.
۸. زنان خانه دار ، کارگران بی مزد: زنان خانه دار بدون داشتن دستمزد و مزایا ، نگهداری بچهها و سالمندان را برعهده دارند و این کارشان در هیچ جا به حساب نمیآید.
در بسیاری از کشورهای غربی به ویژه کشور های اسکاندیناوی، قوانین و دولت از زنان خانهدار پشنیبانی میکند. اما در کشور ایران، هیچ گونه حمایتی از زنان خانهدار نمی شود و زنان در خانه در دامنه قانون مردسالارانه همسرانشان قرار دارند که نه تنها پشتیبانی نمی شوند بلکه در بسیاری موارد آزار هم میبینند .
برای حمایت و پشتیبانی از زنان خانه دار در ایران ابتدا باید تلاش شود که آموزش کافی به همسران و افراد خانواده داده شود تا فرهنگ باورمندی به اینکه وظیفه زنان است که کار های خانه و مواظبت از کودکان و کهنسالان را برعهده داشته باشند، تضعیف گردد و این باور به وجود بیاید که مسئولیت، مواظبت از کودکان و کهنسالان و کار های خانه برای زنان و مردان در خانواده مشترک است.
اگر مسئولیت های بالا تنها به زنان واگذار شود، زنان خانه دار باید از مزایای زیر برخوردار باشند:
الف: تحت پوشش بیمه های اجتماعی و درمانی قرار بگیرند.
ب: تحت حمایت قانون مناسب برای جلوگیری از هرگونه تبعیض جنسیتی و خشونت باشند.
پ :تحت پوشش آموزش برای ارتقای توانمندیها و مهارت ها قرار بگیرند تا بتوانند استقلال مالی پیدا کنند.
ت : بتوانند با زنان خانه دارد دیگر در سطح محلی، بخشی و استانی برای تبادل تجارب و حل مشکلات روزمره ارتباط داشته باشند و به هم یاری برسانند.
هرچند آمار درست رسمی در هیچکدام از بخشهای بالا وجود ندارد اما آمار های غیر رسمی نشان میدهد که اشتغال زنان در بخش یک تا هفت به ترتیب از بیشترین تا کمترین میباشد و بیشترین زنان در بخش هایی کار می کنند که زیر پوشش قانون کار نیستند و از بیمه بیکاری، درمانی، مرخصی زایمان و بازنشستگی محرومند. فضا و محیط کار برای زنان، فضای امنی از نظر سلامت جسمانی و سلامت روانی نیست .
شرایط زنان کارگر در بخش هفت از همه بخشها بدتر است و زنان در شرایط طاقت فرسایی کار میکنند و به گفته خودشان چارهای ندارند و در نبود کار و آمار بالای بیکاری، مجبور به این نوع کارها هستند .
درشرایط حاضر که زنان در محیط کار شرایط بسیار دشواری را تجربه می کنند، چه باید کرد؟
هر چند در سطح بینالمللی قوانینی برای زنان کارگر و جود دارد که میتوان گفت که مفید است اما در بسیاری از کشور ها به ویژه کشور های غیر دموکراتیک مانند کشور ما که حکومتی مرد سالار در راس قدرت است و قوانین زن ستیز است ، زنان کارگر با مشکلات بسیاری مواجه هستند. علاوه بر ستمی که بطور کل به آنان اعمال میشود تحت تبعیض جنسیتی و بار سنگین کار خانگی نیز هستند.
کارگران زن در نتیجه کار کردن در شرایط نامناسبی که قرار دارند، دچار پیری زودرس و انواع بیماریها میشوند که آنها را بسیار زود از کار افتاده می سازد. اگر زنان کارگر مورد بی توجهی قرار بگیرند بسیار آسیبپذیر میشوند که تبعات منفی بر روی فرزندانشان نیز خواهد داشت.
در این شرایط دشواری که زنان کارگر قرار دارند رژیم اسلامی طرح های مؤثری ندارد و نتوانسته مرهمی بر درد زنان کارگر داشته باشد و میزان ستم بر آنان را افزون کرده است . در اینجا است که فعالیت جنبش های کارگری بسیار اهمیت پیدا میکند . اما بسیار مهم است که توجه داشته باشیم که جنبش کارگری ما هنوز مردانه است و نمایندگان زن در آن نقش چندانی ندارند. ولی بسیار جای امیدواری است که با انقلاب زن، زندگی، آزادی که زنان و جوانان در صف اول آن می باشند و زنان کارگر نیز در آن فعالند، نیروی تازه ای به جنبش کارگری داده شود.
بوجودآوردن تشکل ها مستفل کارگری زنان که بتوانند از کارگران زن و نیروی عظیم کار آنان محافظت کند بسیار حائز اهمیت است ،تا این تشکل ها با فعالیتها ی مستمر خود به رژیم آنچنان فشار بیاورند تا به اجبار قوانین مناسبی برای زنان کارگر فراهم آورده و به مرحله اجر درآورد .
انفجار فاجعه بار دو روز پیش در بندرعباس بار سنگینش را بیش از همه بر قشر کارگران جنوب ایران وارد کرده است. وقوع این فاجعه نشان داد و اثبات کرد که هیات حاکمه ایران به امنیت محیط کار کارگران اهمیتی نمی دهد و برای جان آنان ارزشی قائل نیست. هرچند رژیم در مورد علت و دلایل انفجار سکوت کرده است ولی بر اساس نظر کارشناسان، تحلیلگران، گزارشگران خارجی و گفتههای اهالی محل، رژیم و سردمدارانش با استفاده از زیر ساخت های غیر نظامی برای انبار مواد خطرناک نظامی ، جان انسان ها را به خطر انداخته و ده ها نفر را از بین برده و هزاران نفر را زخمی کرده است . این فاجعه بار دیگر چهره غیرمسئولانهی رژیم اسلامی ایران را آشکار کرد.
همراه با شادباش روز جهانی کار و کارگر، به خانواده جان باختگان این حادثه و تمامی مردمان ایران تسلیت گفته و با آنان همدردی میکنیم.
کارگران و زحمتکشان ایران و جهان ، زن و مرد و پیر و جوان پا به پای هم، مبارزات حق خواهانه خود را ادامه خواهند داد تا این قشر زحمتکش از شرایط دشوار که روز به روز افزون میگردد رهایی یافته تا به رفاه دلخواه خود برسند.
گروه آموزش و پژوهش کمپین توقف قتل ها ناموسی
۸ اردیبهشت ۱۴۰۴خورشیدی