دکتر جلیل روشندل
اسرائیل و ترکیه از روز چهارشنبه، ۲۶ مرداد، پس از حدود ۱۲ سال، بار دیگر روابط عادی خود را از سر گرفتند و قرار است سفرای تازهای به پایتختهای یکدیگر اعزام کنند. مناسبات سیاسی و اقتصادی ترکیه با اسرائیل پیوسته پرفرازونشیب ولی در عین حال مداوم بود. اصولا ترکیه به عنوان یک کشور عضو ناتو هیچوقت سعی نکرد رابطه با اسرائیل را در حد غیرعادی متشنج کند یا به حالتی برساند که قابل تشنجزدایی نباشد یا نگرانی و دخالت قدرتهای بزرگ را در پی داشته باشد.
با شروع زمامداری رجب طیب اردوغان و کوشش او برای اعاده نظام سیاسی جدیدی که از ایدهآلهای امپراتوری عثمانی الهام میگرفت ولی در واقع به دنبال تحکیم قدرت فردی خود و تمرکز قدرت در دست نخستوزیر بود، بین ترکیه و اسرائیل تنشهای پیش آمد. در سال ۲۰۱۰ و در ادامه سیاست اسلامگرایی، ترکیه کاروانی برای حمایت از مسلمانان نوار غزه به راه انداخت که حاوی کمکهای بشردوستانه بود و با مشارکت ۳۷ کشور دیگر، هدف شکستن حصر غزه از طریق آبهای آزاد را دنبال میکرد.
این کاروان با واکنش نظامی اسرائیل مواجه شد و در نهایت با ورود نیروهای اسرائیلی به عرشه کشتی «مرمره آبی»، ۱۱ نفر کشته و ۶۰ فعال و ۱۰ سرباز اسرائیلی زخمی شدند. شورای امنیت سازمان ملل کشته شدن ۱۱ شهروند ترکیه و زخمی شدن افراد نظامی و غیرنظامی را در عملیاتی که قرار بود بشردوستانه باشد، محکوم کرد و در نهایت رابطه ترکیه و اسرائیل به سردی گرایید.
باید یادآور شویم که ترکیه با داشتن چنین سابقهای در جهت حمایت از ساکنان غزه، در جریان عملیات نظامی دو هفته پیش ارتش اسرائیل در همان نوار غزه، واکنشی عملی بروز نداد و حتی از انتقاد شدید به اسرائیل هم خودداری کرد.
آنچه مسلم است اکنون پس از سپری شدن ۱۲ سال تنش در روابط دوجانبه، چرخش سریعی به سمت عادیسازی صورت گرفته است. دلایل منتهی به این چرخش کاملا روشن نیست ولی عوامل زیر نمیتوانند بیارتباط باشد:
– شکلگیری پیمان ابراهیم و همگرایی برخی از کشورهای منطقه به سمت اسرائیل در کنار تشدید اصطکاکها با جمهوری اسلامی ایران
– سفر اسحاق هرتسوگ، رئیسجمهوری اسرائیل، به ترکیه (۱۸ اسفند ۱۴۰۰) پس از بیش از ۱۰ سال قطع رابطه که مسافرتی بسیار معنیدار بود و به عبارتی، گشایش فعلی در روابط دو کشور را رقم زد
– درگیریهای ایران و اسرائیل و اصطکاک آنها در خاک ترکیه با افشا شدن خبرهایی در مورد برنامه جمهوری اسلامی برای ترور شهروندان اسرائیل در ترکیه. در ادامه این جریان بود که هفت ایرانی به اتهام عضویت در یک هسته تروریستی و به اتهام تلاش برای ترور گردشگران و مقامهای اسرائیلی در خاک ترکیه بازداشت شدند. در روز اعلام این بازداشتها از رسانههای ترکیه، یائیر لاپید، وزیر خارجه وقت و نخستوزیر فعلی اسرائیل، وارد ترکیه شد.
– شکلگیری همکاریهای امنیتی ترکیه و اسرائیل در خنثیسازی طرحهای جمهوری اسلامی برای ترور شهروندان اسرائیلی در ترکیه. در خلال این همکاریهای اطلاعاتی، در ۲۲ خردادماه ۱۴۰۱، شبکه خبری «کان» در اسرائیل رسما اعلام کرد که نیروهای امنیتی آن کشور نقشه جمهوری اسلامی ایران را برای هدف قرار دادن شهروندان اسرائیلی در ترکیه خنثی کردهاند.
– تغییراتی که در سیاست و حکومت در اسرائیل صورت گرفت و انتقال قدرت از جناح حامی نتانیاهو به نفتالی بنت- علیرغم اینکه او نتوانست مقام خود را حفظ کند و اسرائیل را در آستانه انتخاباتی جدید قرار داد.
البته نباید تصور کرد که عادی شدن روابط بین دو کشور صرفا اهداف اقتصادی را دنبال میکند؛ چرا که در خلال ۱۲ سال گذشته، تجارت و گردشگری دو مقولهای بودند که با وجود محدودیت رابطه، کمتر آسیب دیدند؛ برعکس، دو کشور حجم بالایی از مبادلات اقتصادی داشتند. با این حال در طول ۱۲ سال اخیر، فقط خطوط هوایی ترکیه کار نقلوانتقال مسافر از اسرائیل به ترکیه و بالعکس را برعهده داشتند و هواپیماهای اسرائیلی به ترکیه پرواز نمیکردند. اما یکی از تغییراتی که پس از عادی شدن مناسبات عملی خواهد شد، ازسرگیری پرواز خطوط هوایی اسرائیل به ترکیه خواهد بود.
اسرائیل برای امنیت پروازهای خود بالاترین استانداردها و اولویتها را رعایت میکند و احتمال دارد پرواز نکردن هواپیماها از اسرائیل به ترکیه صرفا یک اقدام امنیتی از جانب اسرائیل باشد و نه الزاما خواست ترکیه.
در کنار عطش عجیب ایرانیان برای خرید ملک در ترکیه، تعداد زیادی از شهروندان اسرائیل (عرب و یهودی) هم به خرید ملک در ترکیه علاقهمندند. در واقع روسها، ایرانیها، عراقیها و اسرائیلیها به زندگی و گذراندن تعطیلات در سواحل ترکیه علاقه زیادی دارند و البته ترکها هم در این میان، خوب میدانند که چگونه از طریق بازی با برابری ارزش لیر ترکیه، سرمایههای خارجی را به سمت خرید املاک خود هدایت کنند. نکته دیگر اینکه ترکیه یکی از معدود نقاط امن برای گردشگران اسرائیلی است و با همکاریهای امنیتی که هماکنون تقویت هم شده است، این روابط میتواند تداوم داشته باشد.
گذشته از عوامل فوق، اسرائیل علاقهمند است در جهت توسعه پیمان ابراهیم، روابط راهبردی خود را با کشورهایی که بتوان به نحوی در جهت اهداف درازمدت مهار ایران از آنان استفاده کرد، توسعه دهد. ترکیه یکی از این کشورها است که روابطش با جمهوری اسلامی ایران بسیار حسابگرانه و تا حد زیادی پراگماتیک است. هرجا منافع ترکیه ایجاب کند، به ایران نزدیک یا دور میشود و جمهوری اسلامی ایران که در یک چنبره راهبردی گیر کرده است، در عمل، برای تغییر الگوی روابط خود با ترکیه انتخاب چندانی ندارد.
روز چهارشنبه، یائیر لاپید، نخستوزیر موقت اسرائیل، با رجب طیب اردوغان یک مکالمه تلفنی داشت. کلمات کلیدی در گفتوگوی تلفنی ترکیه و اسرائیل از دو جنس اقتصاد و امنیت بودند. پس از این مکالمه بود که اردوغان از پیشرفت روابط ترکیه و اسرائیل در چارچوب توافق انجامشده در سفر اسحاق هرتسوگ، رئیسجمهوری، و یائیر لاپید، نخستوزیر موقت اسرائیل، به آنکارا ابراز خرسندی کرد.
لازم به یادآوری است که یائیر لاپید در حالی که هنوز وزیر خارجه دولت نفتالی بنت بود، در آغاز تیر ۱۴۰۱ سفری کمسابقه به آنکارا داشت. سفر لاپید پس از ۱۶ سال، اولین سفر رسمی یک وزیر خارجه اسرائیل به ترکیه بود و همان اهداف سفر اسحاق هرتسوگ را دنبال میکرد که اکنون به ثمر نشسته است. او در چارچوب بازدید رسمی خود از آنکارا، با مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، دیدار کرد.
گرچه نمیتوان گفت که طی ۱۲ سال گذشته مبادلات تجاری بین دو کشور آسیب دید، قطعا عادی شدن روابط در درجه اول مبادلات اقتصادی را تقویت میکند. برای اسرائیل اینکه ترکیه با ایران هممرز است از منظر استراتژی اهمیت زیادی دارد. یائیر لاپید ازسرگیری روابط را یک «بشارت اقتصادی و سرمایهای مهم برای ثبات منطقه و تلاش برای تقویت جایگاه اسرائیل در جهان» نامید؛ در حالی که برای اردوغان، «توسعه همکاری و گفتمان بین ترکیه و اسرائیل در بستری پایدار و بر اساس احترام به حساسیتهای متقابل» حائز اهمیت بود.
رمزگشایی از معدود واژگان به کار رفته در راستای ازسرگیری روابط و تحکیم روابط اقتصادی بین دو کشور تصویر بزرگتری را نیز نشان میدهد؛ تصویری که نقش منطقهای جمهوری اسلامی را زیر ذرهبین میبرد. از بُعد ثبات و امنیت، تقریبا همه کشورهای منطقه از چند فاکتور بیثبات کننده در سیاست منطقهای و خارجی ایران نگراناند:
– برنامه موشکهای بالیستیک
– توسعه برنامههای اتمی با هدف رسیدن به توانایی نظامی
– پهپادها
– حضور نیابتی ایران در منازعات منطقهای و حمایت از گروههایی که در حال جنگ یا منازعه نظامی با دولتهای منطقهاند و از جانب ایران تقویت میشوند
گرچه توافق اتمی برجام میتواند تا حدودی برخی از این نگرانیها را برطرف کند، حتی اگر مذاکرات جمهوری اسلامی در چارچوب برجام به نتیجه برسد، توافق حاصل از آن شکننده و ناپایدار خواهد بود. بنابراین تا زمانی که ساختار سیاست و نگرش راهبردی ایران تغییری اساسی نکند، این نگرانیهای مشترک برای کشورهای منطقه باقی میمانند. این منافع میتواند منافع امنیتی مشترکی را رقم بزند که به ظهور نوعی نظم و همگرایی میان این کشورها منجر شود. کوشش اسرائیل این است که با هدایت این ترس مشترک به سمتوسوی پیمان ابراهیم، رهبری این همگرایی را در دست بگیرد. البته درباره اینکه کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه، عراق، مصر، اردن یا طیف وسیعتر کشورهای اسلامی تا چه حد بخواهند وارد این بازی شوند یا در صورت ورود، به اسرائیل اجازه دهند آن را رهبری کند، شک و تردید زیادی وجود دارد.
متاسفانه جمهوری اسلامی در هر شکل و حالتی، در بازی نقش منفی را بر عهده دارد. در برابر ائتلاف خاورمیانهای که از حمایت آمریکا و غرب بهرهمند خواهد بود، جمهوری اسلامی ایران از حزبالله لبنان، یمن، جناح تحت حمایت ایران در عراق یا حتی رژیم طالبان حمایت میکند که هیچکدام برای تشکیل یک ائتلاف، شرکای قابلاعتمادی نیستند. چنین سیاستی چه در داخل و چه در سطح جهانی هدف انتقاد است. ایران به حمایت چین و روسیه هم نمیتواند امید ببندد؛ چرا که آنها به هر دو سو نگرشی ابزاری دارند و فکر میکنند نفت منطقه میتواند هزینه جنگهای آینده را بپردازد و در هر صورت، از بروز یک جنگ بیشتر بهره میبرند تا از همگرایی برای صلح.