بابک(عباس) رحمتی
درس تازه مردم به خامنه اى قاتل!
نزديك به سه ماه است كه از انقلاب ملى و رنسانس ايرانى ميگذرد .در اين سه ماه “جنبش زن، زندگى، آزادى،”مسير پر پيچ و خمى راپشت سر گذارده است. اعتراضات جوانان و شعارهايشان شكل تازه اى به خود گرفته است. جوانان جز به سرنگونى رژيم فاشيستی مذهبى به چيز ديگرى نمى انديشند. فرمانده سپاه پاسداران اسلامى( نه ايرانى)، جوانان كف خيابانها را تهديد مي كرد كه ديگر ادامه ندهيد. روز بعد خشم جوانان و دانشجويان بيشتر شده و با حضور بيشترِ خود در دانشگاهها به مبارزات ادامه داده و مي دهند. تمام بستگان و سردمداران رژيم در حال فرارند. پیشتر یک عضو پارلمان بریتانیا ادعای تلاش مقامات جمهوری اسلامی برای دریافت گذرنامه انگلیسی را مطرح ﮐﺮﺩه بود. در ادامه، روزنامه اکسپرس چاپ لندن، گزارشی را از فرار مقامهای جمهوری اسلامی و بستگانشان، و اختصاص بخشی از فرودگاه بینالمللی خمينى(ملعون) به پروازهای اختصاصی و مخفی آنها منتشر کرد. این روزنامه به نقل از یک منبع بدون ذکر نام، از اختصاص بخشی از فرودگاه بینالمللی تهران به این موضوع و همچنین کرایه «پنج پرواز» در روز برای فراری دادن خانوادهها خبر داد. “مقامهای جمهوری اسلامی و بستگانشان تلاش میکنند برای خود پاسپورت بریتانیایی تهیه کنند. تا به موقع فرار را بر قرار ترجيح دهند. اين نشان از قدرت جوانان دارد” جوانانى كه با حركت خود رنسانس ايرانى را رقم زده اند، ميروند تا در منطقه خاورميانه رنسانس ايرانى را گسترش دهند.از طرفى خامنه اى شب پرست ، راه نجاتش را در سركوب بيشتر ميداند و با شيوه هاى مختلف دست به جناياتى ميزند تا مبارزان و جوانان را بيشتر سركوب و حتی اعدام كند. يكبار در زندان اوين آتش افروزى ميكند و زندانيان را به رگبار مي بندند و بار ديگر ، در شاهچراغ شيراز، حمام خون براه مياندازند تا دليل ديگرى براى سركوب هاى بيشتر بيابند! روزنامه هاى خارجى از روان پريش شدن خامنه اى خبر دادند و شايد همين بهم ريحتگى و روان پريشى است كه خامنه اى، كشتار وحمله به دانشگاه ها را بيشتر كرده است ، خصوصيتى كه وبال بيشتر ديكتاتورِ ها شده ولى كار آنها را به پايان ميبرد. امروز، آتش به اختياران خامنه اى جز شليك به سر و پاى و سينه مردم حرفى را نمى فهمند. يعنى چشم و گوش را بسته و همان استراتژى رعب و وحشت را ادامه مي دهند.
خامنه اى پس از آن كه ديد اين ترفندهاى جنايت كارانه جواب نداد و مردم شجاعانه تر از گذشته به ميدان آمدند ، قوه قضائيه(قصابيه) خود را آماده صدور احكام اعدام براى جوانان ايران كرده است. محسن شكارى و مجيدرضا رهنورد از اين جمله اند. دستاویز قرار دادن این اتهام برای گرفتن جان انسانهای بیدفاع در محکمههایی غیرمنصفانه موجب شده که علاوه بر اعتراضهای همیشگی حقوقدانان، فعالان حقوق بشر، سازمانهای بینالمللی و دولتهای غربی علیه نفس مجازات اعدام، رسانهها و چهرههای مذهبیهم قوه قضاییه را به رعایت نکردن حتی قوانین موجود در ایران متهم کنند. براى ياد آورى ، دو تن از دوستان نگارنده ، با اينكه هر كدام سه سال زندان را تحمل كرده بودند، هركدام ٦ تا ٧ ماه هم ملى كشى ( اضافى) كردن و بعد در تابستان ٦٧ اعدام شدند! آن زمان مانند امروز نبود كه خبر را از طريق شبكه جهانى كنيم![١] تا اينكه وكيلى از خارج كشور وكالتشان را بعهده بگيرند.
در پايان بايد گفت ؛پس از اعدام مجيد رضا در همين دو روز گذشته شاهد خشم بيشتر مردم خصوصا جوانان بوده ايم. همزمان با اعدام اين دو جانباخته ،ايرانيان سراسر جهان با خشم انباشته بلافاصله آكسيون هاى بزرگى در سراسر جهان تشكيل دادند.در روزهاى آينده ، با سازماندهى و تشكل هاى بزرگترى درس تازه اى به خامنه اى خواهند داد. درس بزرگتر را مادرهاى جانباختگاان به خامنه اى خواهند داد كه همچون كوهى در مقابل جنايات او ايستاده اند.
________________________________________
[١]عباس خسرو آبادى دانشجوي علوم سياسى ، دانشگاه تهران اعدام، تابستان ١٣٦٧
محسن يمنى، دانشجوي زبان فرانسه اعدام در سال ٦٧