كدام سياست، خروج شاه را رقم زِد؟! بابک رحمتی

بابك رحمتي

از قديم گفته اند سياست پدر و مادر ندارد. هر تحليل گر و كنشگر، همانطور كه خود مي خواهد تحليل و تفسير ميكند، در حاليكه ميدانيم هرتحليلى محتواى آنرا خبر و يا خبرهاى پشت پرده تشكيل ميدهد تا مخاطب هاى ما را به واقعيت ها نزديك تر كند. با اين مقدمه، نگاهى به سياست هاى پشت پرده شورش و يا باصطلاح انقلاب ٥٧ مياندازيم تا علت خروج پادشاه ايران را بهتر تفسير كنيم و مقصراصلى را مردم و يا جريانات سياسى ديگر ارزيابى نكنيم.
ابتدا روایت فرح پهلوى( ديبا) از رفتن شاه:
امروز خروج شاه از ايران را بشكلهاى مختلف تحليل مي كنند. موضوع خروج شاه به كدام سياست نزديكى دارد؟ ابتداء جریان این خروج را از زبان «فرح دیبا» همسر شاه فقيد كه در آخرین روزهای حضور شاه در ایران در كنار او و همسفر او در خروج از كشوربوده است، را بخوانيم . او شرح واقعه را این چنین نقل می کند:: “عزیمت اشك آلوده محمدرضا و من در ٢٦ دی ماه ١٣٥٧ انجام شد. دخالت امریكا در امور داخلی ایران به اندازه ای رسیده بود كه دیگرحتی ما را هم در جریان امور قرار نمی دادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت می كرد در حالی كه ما اصلا اطلاع نداشتیم. وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشكوك شد و به من گفت: به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار كشور را ترك خواهیم كرد. ما در روزی كه بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بی سیم گوش می كردیم.”
چند روز قبل از رفتن شاه از ايران كنفرانس گوادلوپ تشكيل شده بود و جيمي كارتر رييس جمهور آمريكا نسخه ى از پيش نوشته شده ای را با حضور رؤساى جمهو انگليس و آلمان ( اشميت ) و فرانسه (ژيسكاردستن) امضاء كرده بودند . با وجود اينكه اطرافيان شاه ( دكتر صديقي و دكتر نهاوندي) به او گفته بودند شما، برويد در يكى از جزاير ايران و از كشور بيرون نرويد تا اوضاع آرام تر كه شد برگرديد.( كتاب روزهاى آخرشاه ، دكتر نهاوندي ) ولي او تصميم خود را گرفته بود، او گفته بود من با كشتار نمى خواهم بمانم ! با آمدن ژنرال هايزر به ايران كه بعدها با بهشتي و بازرگان ملاقاتهايي داشتند [١] همه چيز روشن أست كه چه تصميمي براي ايران گرفته بودند. بعدها پشت پرده اين تراژدي را ژيسكاردستن رييس جمهور فرانسه بر ملا كرد. حضور سوليوان سفير وقت آمريكا بهمراه ژنرال هايزر، كار بر كناري رژيم پهلوي دوم را سريعتر كرده و جلوتر انداخت! مردم ايران و جهان ،در كمال ناباورى تصور نمي كردند، نظامي كه داراي ارتش پنجم جهان است و با نظمي كه بر آن حاكم بود براحتي سرنگون شود. در واقع غربي ها، نظامي پنجاه ساله را با كمترين خونريزي تحويل عمامه داران دادند، تا ايران را به ١٤٠٠ سال گذشته ببرند! خمينى بعد از حاكميتش گفته بود ؛ “اينها نمى خواهند ما به ١٤٠٠ سال قبل برگرديم ( عهد اسلام)” البته حضور مردم در خيابانها، غربى ها را مصمم تر كرد و مازاد بر علت شد. تصميم نهائي را غربي ها، خصوصا آمريكا گرفته بود، با رفتن محمد رضا شاه از ايران، آمريكا قدم نخست را براي مقابله با كمونيسم در اين منطقه برداشته و به ملاقات ها ادامه داد. آنها قصد آن داشتند با كشيدن كمربند هلال شيعه، بجاي كمربند سبز، ازرژيمهاي اسلامي در مقابل شوروي سابق سود ببرند، بهترين موقعيت را براي خميني كه سالها در شيشه ي جادويى جايش داده بودند فراهم كردند! جمهوري اسلامي ( رژيمي كه كاملا من در آوري بود اسلام و جمهوريت ؟!) كه بعدها مردم از آن با نام طالبان تهران ياد كردند. درستى اين تحليل، سالها بعد با فرو ريزي ديوار برلين روشن شد. با ريزش ديوار برلين پرده ها كنار زده شد و همه چيز براي مردم ايران و جهان روشن تر شد. البته اين آرزوي دولت هاى غربي بود كه از قبل برنامه ريزى شده بود و با كمترين خونريزي به وقوع پيوست!

با برداشتن رژيم پهلوي دوم كه با سرعت، بسوي مدرنيته پيش مي رفت تمدن بشري در خاورميانه دفن شد ولى به فراموشي سپرده نشد. پس از فروپاشي شوروي هيولاي ديگرى بنام طالبان ظهور كرد كه در قدمهاي بعدي دورنماي فكرى آمريكا و غرب را مشخص تَر كرد. طالبان را سنگر به سنگر جلو آوردند. مجاهدين افغانستان را با پول از سر راه برداشتند تا هيولاى ديگر قرن بيستم را حاكم كنند. طالبان اول يا همان جمهورى اسلامى در تهران حاكم شده بود و راه براى طالبان هاى بعدى هموار شده بود. طالبان دوم ( اول افغانستان) با روشهاى سياسى و پول و سرمايه ، ميدانها را قدم به قدم فتح كرده و در نهايت حاكميت افغانستان را براحتى در اختيارشان قرار دادند . اين حاكميت بيشتر از پنج سال دوام نياورد، آمريكا و اروپا نقشه ديگرى در سر داشتند! نشستهاي زيادى درهمين آلمان برگزار شد (نشست رژيم چنج /آليانس) كشتىیبان را سياست ديگرى آمده بود! آنها تصميم گرفته بودند تا طالبان افغانستان را از سر راه بردارند ولى اين بار با حمله نظامى از سوى آمريكا، طالبان اول افغانستان، كمتر از يك هفته بر كنار ميشود و جمهورى اسلامى ديگرى به رياست حامد كرزاى در افغانستان برپا ميشود. با اينحال تغييرات زيادى در ساختار نظام نو در افغانستان صورت ميگيريد. در طول بيست سال پس از حذف طالبان، به بانوان افغانستان اجازه تحصيل ميدهند و درهاى دانشگاه به روى آنها بازميشود تا مراحل عاليه را طى كنند، اين كار بزرگى در قدم اول بود. آرايشگاه هاى بانوان كه بسته بود بازگشايى مي شود، آلات موسيقى از زير خاك بيرون مي ايد و …….. اميد در دل مردم دوباره جوانه می زند. اما پس از بيست سال «جو بايدن» رييس جمهور آمريكا از حزب دموكرات آمريكا نقشه ى راه ديگرى را در سر مى پروراند. در حاليكه سران و سياسيون افغانستان را در “دوحه” جمع كرده بودند تا به راه حلهاى ديگرى براى افغانستان دست يابند ناگهان طالبان نو ظهور ديگرى را كمتر از يك هفته در افغانستان حاكم ميكنند. افغانستان دوباره كانون خبرها ميشود. مردم افغانستان بجاى ماندن و مبارزه كردن با هيولاى طالبان دوم ،فرار را بر فرار ترجيح ميدهند. آنها با ترس و وحشتى كه از طالبان اول در افغانستان داشتند، براى فرار از كشور به فرودگاه كابل هجوم ميبرند جمعيت انبوهى كه ازوحشت و كمبود ها رنج برده بود ، بقدرى آمده بود كه اينبار بر بالهاى هواپيما سوار شده تا جان خود را به آنطرف مرزها، پرتاب كنند، ولى تعدادى زيادى از انسانهاى وحشت زده، جان خود را در راه فرار از دست دادند. اينها درسهايى است كه بايد از سياستهاى پشت پرده ى غرب گرفت. برگرديم به طالبان تهران، در تهران به شكل ديگرى طالبان / خمينى را به حاكميت رساندند! در راستاى همين سياست بود كه غرب در سال ١٣٥٧ براى حاكميت اسلام و براى مقابله با شوروى سابق، بنيان گرايى را تشخيص داده تا با حاكم كردن و عقب افتاده ترين نظام ،هم ،مقابله با كمونيست منطقه را كنترل كند و هم منافع خود را از طرق مختلف تامين كند. جمهورى اسلامى لولو سرخرمنى شد كه منافع آن به جيب غربى ها ميرود. نگاهى به قراردادهاي آمريكا با عربستان و قطر و امارت متحده بياندازيد تا به اين باوربرسيد[٢] بنيانگذاري حزب الله در لبنان توسط خميني و ظهور القاعدة ( مركز اصلي اش در تهران بود) و بعد از آن داعش و حوثيهاى يمن و وحشي هايى مانند «حشد الشعبي» كه اخيرا، بورسيه تحصيلى دانشگاه تهران هم به ( مسايل امنيتى )آنها داده شده است و كمك دهها گروه هاى تروريستي ديگر كه بطور غير مستقيم منافع آن به جيب آمريكا و اروپا خواهد رفت !

کنفرانس گوادلوپ

آمريكا و اروپا بدنبال چه بوده و هستند؟
در يك كلمه ميتوان گفت :منافع و باز هم منافع ! كشورهاى نفت خيز هميشه زير دزه بينًًًًًًًًِ كشورهاى قدرتمند جهانى و امپرياليستى قراردارند. آنها با سياستهاى خود به اين كشورها نزديك ميشوند. و شوربختانه با امتياز دادنهاى مكرر چه امنيتى و چه سياسى و اقتصادىراه مماشات را بر ميگزيندند.
نمونه آن رابطه هاى تنگاتنگ آمريكا با خمينى تا قبل از بهمن ١٣٥٧ است كه تمامى پشت برده ها را بالا ميزند و اين همه تلاش را براىحاكميت او را بخوبى نشان ميدهد. اگر منافع در اين ماجرا وجود نداشت دست به چنين كارى نمى زدند. البته پيشرفت برق آساى ايرانآنزمان را هم نبايد ناديده گرفت ، كه خود مقاله اى ديگرى را ميطلبد.
بر اساس گزارش‌های متعدد، پیش از بهمن ١٣٥٧ دولت جيمى كارتر با روح الله خمينى، از طریق نزدیکانش به مدت دو هفته در ارتباطبوده‌است. افرادی که در این ملاقات‌ها حضور داشته‌اند، تأیید کرده‌اند که خمینی و کارتر (غیر مستقیم)، از طریق واسطه با یکدیگرارتباط برقرار کرده‌اند. اگرچه این گزارش‌ها در برخی جزئیات با یکدیگر متفق‌القول نیستند، اما روی دادن این ملاقات‌ها توسط منابعمختلف از طرف منابع آمریکایی تأیید شده‌است.
بی‌بی‌سی می‌گوید آمریکا از طریق ۲ کانال با نمایندگان خمینی در ارتباط بوده‌است، نخست از طریق ارتباط با ابراهیم یزدی درپاریس و دیگر از طریق ارتباط با سيد محمد بهشتى و مهدی بازرگان با این حال، ابراهیم یزدی اضافه می‌کند که اینملاقات‌ها از ۳ طریق انجام شد و بی‌بی‌سی ارتباط مستقیم میان بهشتی و سالیوان را از قلم انداخته‌است [٣] در گزارش سالیوان آمده‌است که «یزدی تا حدی مانند خمینی کوچک می‌ماند. آرام است؛ ملایم صحبت می‌کند و بسیار بسیار باهوشاست». ابراهیم یزدی در خانه برادرش در تهران، با دستیار سالیوان یعنی« ورج لمبراکیس »دیدار کرده‌است. دستیار سالیوان در اینرابطه گفته بود:” که یزدی انتظار دارد که آمریکا ژنرال‌های ارتش را تشویق کند که دست از «وفاداری قبیله‌وار» به شاه بردارند، زیرا اوآنان (ژنرال‌ها) را خطری بلند مدت برای جمهوری اسلامی می‌دید.”
چند روز بعد از پیروزی باصطلاح انقلاب، چهار تن از ژنرال‌های بلندپایه ارتش به حکم صادق خلخالى و به تأیید خمینی اعدام شدند. اینافراد که در ساعت ۱۱ روز ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ اعدام شدند،پس از حاكميت انقلاب اسلامی در ایران، دو کشور در چند مورد محدود روابطسیاسی و نظامی محرمانه‌ای با یکدیگر برقرار نموده بودند (ماجرای مک‌فارلین، کمک به یورش نظامیان آمریکایی از شمال افغانستان بهمواضع طالبان توسط نیروهای سپاه و …) ولی در عین حال مناسبات رسمی با یکدیگر نداشتند تا ۷ خرداد ۱۳۸۷ که شروع ۳ دورهمذاکرات فرستادگان ایران و آمریکا در بغداد بر سر برقراری صلح در عراق بود که به دلیل اختلاف نظرهای شدید دوطرف، مذاکرات ناکامباقی ماند. از آن زمان در خلال چند دور سفرهای احمدى نژاد در سازمان ملل متحد رئیس‌جمهور دولت نهم و دهم ایران به ، ویپیشنهادهایی برای مذاکره مستقیم با دولت آمریکا مطرح نموده بود. در آن مكان هم نشد. تا خلاصه در زمان روحانى به برجام رسيدند. اين موش و گربه ها ادامه داشت تا زمان دونالد ترامپ كه از برجام خارج شد ! اكنون با وجود نارضايتى مردم و انقلاب نوين زن زندگىآزادى آمريكا و اروپا تلاش دارند تا عمامه داران را به برجام برگرانند تا منافع خود را از سهم نفت و گاز و… از دست ندهند بخاطرهمين، هر طور شده ميخواهند رژيم فاشيستى مذهبى را پاك و منزه نشان دهند.و اگر بتوانند زندانيان آمريكايى ايرانى را از چنگ رژيمدر بياورند.در پايان بايد گفت ؛ اين مردم سراسر ايران هستند كه با حركت هاى اعتراضى و اعتصابات سراسرى ميتوانند جواب غربىها و نظام آدم كش را در كف خيابانها بدهند تا غربى ها را به واكنشى ديگر وادارند.
________________________________________
[١]خبر انلاين ٢٢ تير ١٤٠٢: یکی از نکات مناقشه برانگیز و محل بحث پرتکرار ، تایید یا رد ملاقات آیت الله بهشتی با ژنرال هایزآمریکایی در آستانه پیروزی انقلاب است که به یکی از معماهای مهم تاریخ انقلاب و جمهوری اسلامی تبدیل شده است . در تازه ترینرخداد، دیروز، سید عزت الله ضرغامی که اکنون وزیر میراث فرهنگی است و در سال ۵۸ از دانشجویان پیرو خط امام بوده ، نوشت: مرحوم حاج احمد آقا به لانه‌ی جاسوسی آمد. دانشجویان، از ملاقات هایزر با شهید_بهشتی سؤال کردند. ایشان گفتند: این ملاقات بهدستور حضرت امام (ره) و برای اطلاع از برنامه‌های امریکا بود. شهید بهشتی، به بهترین نحو این مأموریت را انجام دادند.
[٢] دولت جو بایدن تصمیم خود در خصوص فروش بیش از ۵ میلیارد دلار تسلیحات به دو کشور عربستان سعودی و امارات عربی متحدهرا به اطلاع کنگره آمریکا رسانده است. وَ يَا هزینه ۶۳ میلیارد دلاری عربستان برای خرید سلاح از آمریکا در جنگ یمن ترامپ رييس جمهور وقت آمريكا ،در مجموع ١٥٠ ميليارد دلار اسلحه فقط به عربستان فروخت. بقدرى كه زاغه هاى اسلحه پرشده بود ومقدارك از آنها در آمريكا مانده أست.
[٣] ويكى پيديا مى نويسد:بی‌بی‌سی همچنین گزارش داد که در نهم نوامبر ۱۹۷۸ (آذر ۵۷)، ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران،به کابینه کارتر اطلاع داده که «کار شاه تمام است». سالیوان به کارتر توصیه کرد که هرچه سریع‌تر شاه و مهم‌ترین ژنرال‌هایش را ازایران خارج کرده و با خمینی و ژنرال‌های کم نفوذتر به یک توافق دست پیدا کند.  سالیوان پس از دیدار با ابراهیم یزدی، از این گفته بود که «یزدی برخلاف بسیاری از مخالفان دیگر درک می‌کند که بزرگ‌ترین مانعتأسیس حکومت آینده، ژنرال‌های شاه هستند نه بختیار.»

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *