بابك رحمتى
توماج صالحى خواننده و رَپر شجاع و قهرمان ملى ايران پس از يك سال و ٢١روز از زندان آزاد شد . توماج بيشتر اين مدت را در زير شكنجه هاى قرون وسطايى رژيم فاشيستى مذهبى بود. به گزارش سايت دولتى فارس، توماج صالحی آبان ماه سال ١٤٠١ به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، همکاری با دولتهای متخاصم و تشکیل گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور با نیابت قضایی در استان چهارمحال و بختیاری دستگیر شد.
«یه وان ری، نماینده پارلمان آلمان که کفالت سیاسی توماج صالحی را بر عهده دارد، در شبکه X ضمن ابراز خوشحالی از آزادی توماج نوشت: «آزادی با قید وثیقه آزادی واقعی نیست، آزادی بدون قید و شرط نیست. تا زمانی که جمهوری اسلامی تمامی اتهامات او را رد نکند، ما مبارزه برای او را متوقف نخواهیم کرد.
یه وان ری همچنین نوشت: «ما فراموش نمیکنیم که او بیگناه دستگیر شد، ۱۰ ماه در سلول انفرادی بود، شکنجه شد و جراحاتش درمان نشد.»
توماج صالحی رپيستى است که ترانههای رپ او قبلن سر و صداى زيادى بپا كرد” سوراخ موش بخر “او را اكثريت مردم ما حفظ كرده و زمزمه ميكردند و از آن در كوچه و خيابان لذت ميبردند! ان ترانه در جریان جنبش سراسری زن، زندگی، آزادی بسیار معروف شده بود، در ۸ آبان ۱۴۰۱ در روستایی در چهار محال و بختیاری دستگیر شد. او در تیرماه به اتهام “افساد فی الارض” به ۶ سال و ۳ ماه حبس، دوسال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال محرومیت از هرگونه فعالیت، تهیه و تولید آثار موسیقی و خوانندگی محکوم شد. پس از دستگيرى دوم توماج فعاليت هاى ايرانيان در سطح بين المللى ادامه پيدا كرد ، كه خوشبختانه از مرگ نجات پيدا كرد. یکی از نزدیکان توماج به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفته بود “اگر فشارهای رسانهای و بینالمللی در روزها و هفتههای ابتدایی نبود شاید امروز توماج زنده نبود”.
سوال اينحاست ، كه چرا زمان آزادى توماج از اين قهرمان ملى استقبال نكرديم ؟ او كه تمام زندگى اش را براى مردم و آزادى ايران گذاشته است و رپهايش در وصف دزدى و كشتار در ايران است و سوراخ موش اش آينده ى عمامه داران را تفسير و ترسيم كرده و وسط بازان را رسواى زمانه نشان ميدهد چرا خيلى ساده از كنار دستگيرى اش ميگذربم؟ او با رپهاى سبك نو خود، يك نوع افشاگري ميكند تا رازهاى پشت پرده را آشكار كند.پرسش اينجاست ، چرا زمان آزادى او از زندان ، استقبالى از سوى مردم ،در خور او بعمل نيآمد؟ گرچه رژيم بدون خبر هاى قبلى او را در خيابانها رها كرده بود ولى پس انتشار خبر آزادى اش ، ميشد، كارى كرد كارستان! البته زمان آزادى او را در شبكه هاى جهانى نشر داديم ولى كافى نبود . اگر استقبال بيشتر كرده بوديم ، ميتوانست وضعيت ،طورى ديگرى باشد! همانطور كه تمامى خبرنگاران ، از آمدن كريستين رونالدو فوتباليست معروف پرتقالي به ايران نوشتند و آن استقبال بى نظير از او بعمل آمد! در ميان استقبال كنندگان كسانى بودند كه بچه هايشان را از شهرستان ها به تهران آورده بودند! تا با «رونالدو» فقط يك سلفى بگيرند! اما در رابطه با توماج ، در اين دوهفته اى كه آزاد بود چه كسانى به ديدار توماج رفتند؟واقعن اين خود درد بزرگى است كه بايد گفت تا سبك تر شويم! بايد گفت) چرا از توماج اين قهرمان ملى ايران بخوبى استقبال نشد؟
آيا توماج با ترانه هايش سران رژيم و چيره خوارانش را سكه ى يك پول نكرد؟ برعكس آن مزدوران و جلادان خودى و هنرمندان باصطلاح ارزشي/عرزشى كه وابستگى خود را به رژيم نشان داده اند ، اينها نه تنها غير خود كه خودى خودى هستند ، مزدورانى مانند تتلو ( اميرحسبن مقصودلو) كه در جنبش سبز به ديكتاتور سلام كرد و در انتخاب سيزدهم رياست جمهورى تبليغات چى براى رئيسى شد. و با پولهاى باد آورده به تركيه رفت و حرامسراى خصوصى درست كرد و از جوانان خصوصن دختران جوان فيلم تهيه كرد و در شبكه هاى اجتماعى قرار داد. او ديروز ( چهار شنبه) توسط دولت اردوعان به تهران تحويل داده شد. تتلو با افتضاء اى كه در تركيه انجام داد بشكل فجيعي به ايران تحويل داه شد . البته به احتمال زياد ناراضى هم نيست كه به ايران تحويلش داه اند، چون بخاطر كنسرت هايش قرض بالا آورده است و كلى وام ها را پس نخواهد داد. در اين طرف ،توماج تمام زندگى اش را درگرو “انقلاب نوين ايران” گذاشت و “زن زندگى آزادى”را حمايت كرد. تتلو در آن سوى مرزها ، مزدور رييسى شد و و هرچه توانست به مهسا/ژينا امينى توهين كرد و خود را سنگ روى يخ كرد و آن ماجراهاي تكرارى كه از حوصله بحث ما خارج است!
تبليغاتي كه در شبكه هاى اجتماعى برعليه توماج صورت دادند ، او را وادار كردن كه كليب چند دقيقه اى را پخش كند كه پس از پخش آن، دوبار توماج را ٩ آذر ١٤٠٢ در بابل ربودند و اكنون در زندان اصفهان است و دوباره اسير دست مزدوران خامنه اى است. با تجمع در مقابل زندان مى توانيم سردمداران و زندانبانانِ رژيم را تحت فشار قرار دهيم. ايرانى ها و كسانى كه احساس مسئوليت ميكنيد ، هر كار كه ميتوانيد براى آزادى او به كار گيريد. هنگام آزادى او كوتاهى كرديم ، اينبار نگذاريم توماج را به انفرادى ببرند و هرگونه كه ميتوانيم اعتراض كنيم.
عدم استقبال از هنرمند مردمى ،بخوبى نشان داد،كه در اين راستا ، چقدر بايد كاركنيم ! در اين رابطه هنرمندان هم وظيفه خود را فراموش نكنند و از جنبش مردمى “زن زندگى آزادى ” حمايت كنند. حمايت از اين انقلاب، حمايت از مردم ايران است.بايد بدانيم اين ايرانى است كه ميتواند ايران را آزاد كند نه كس ديگرى ! در اين ميان بايد گفت : پروژه ى اطلاعاتى ها، اين است كه از تفرقه ى اپوزيسيون بيشترين استفاده را ببرد و ما اعضاى اپوزيسيون نبايد اجازه دهيم كه چنين كارى صورت گيرد . اتحاد با يكديگر و حمايت از هنرمندان و هماهنگى تمامى اپوزيسيون براى رسيدن به مقصدمان كه همانا سرنگونى رژيم فاشيستى مذهبى أست، وظيفه تمامى نيروهاى اپوزيسيون است كه ميتواند توطئه هاى اطلاعاتى ها را خنثا كند.
اتحاد رمز پيروزى است
پيروزى از آن مردم ايران است.