پیرامون توافقات پشت پرده ایران و چین
مجید شمس
پس از افشاگری محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق ایران در مورد “واگذاری جزیره کیش به چین” که از مدتها پیش در میان مردم و اپوزیسیون خارج نشین نیز شایعه شده بود، این قضیه گویا دارد رنگ واقعیت به خود میگیرد و رسانهها از تصویب پیشنویس “سند همکاری راهبردی ۲۵ سالۀ ایران و چین” در هیئت دولت خبر می دهند. از این رو تحلیل گران داخلی در مورد آن به بحث و گفتگو پرداختهاند.
یکی از اولین چهره هایی که شهامت آن را داشته است که در این مورد “رمزگشایی” کند، احمد زیدآبادی روزنامه نگار و تحلیلگر اصلاح طلب است که آن را به عنوان یک تحول مثبت ارزیابی میکند. وی که نمیتواند خوشحالی خود را از این قرارداد پنهان کند، از آن بعنوان مهمترین تحول سیاست خارجی جمهوری اسلامی در طول چهل سال اخیر یاد میکند و به نوعی آن را ساختارشکنی در سیاست خارجی رژیم میداند.
اما این قضیه را نمیتواند پنهان کند که در صورت تصویب و عملیاتی شدن چنین قراردادی که انسان را بیاد قرارداد ترکمانچای میاندازد، جمهوری اسلامی عملا مطیع و فرمانبردار چین خواهد شد. وی در این مورد مینویسد:
“از نگاه من، توافق استراتژیک با چین کل سیاست خارجی و بخصوص سیاست منطقهای ایران را تغییر خواهد داد و آن را به صورت تابعی از سیاست پکن در خواهد آورد”.
فرمان برداری از چین و روسیه برای مخالفین جمهوری اسلامی، امری واضح و مبرهن است اما اعتراف به این مسئله از دهان تئوریسینهای رژیم، امری ساختارشکنانه است.
وی در انتها در تلگرام شخصیاش میگوید:
” شاید گفته شود که جمهوری اسلامی به رغم توافق استراتژیک با چین، میتواند موضع خاص خود را در مورد خاورمیانه حفظ کند و در این زمینه از چینیها پیروی نکند، اما اگر توافق دو طرف به واقع استراتژیک و مستلزم سرمایهگذاری چند صد میلیاردی چین در اقتصاد ایران باشد، در عمل این نوع نافرمانی ممکن نیست و پافشاری بر آن میتواند کل توافق احتمالی را به مخاطره اندازد”.
حال که مملکت ما در بدترین روزهای تاریخ خود به سر میبرد، باز هم گویا نیاز به امثال رئیسعلی دلواری هست که رهبری مردم را جهت بیرون راندن اجانب و خارجیها از کشور رهبری کند.