اختر نیوز،
باقر مرتضوی از مبارزان پیشکسوت چپ ایرانی ساکن آلمان در شهر کلن است. او سال 1969 برای ادامه تحصیل به آلمان سفر کرد و از همان ابتدا به عضویت کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمان انقلابی حزب توده ایران در آمد و علیه نظام پیشین مبارزه کرد. با شروع انقلاب در سال 1357 به ایران بازگشت و از اعضای کمیته ی رهبری حزب رنجبران آذربایجان شد و از سوی این حزب نامزد نمایندگی مجلس شد. پس از یورش جمهوری اسلامی به احزاب و سازمان های مخالف در سال 1361 به آلمان بازگشت. او اولین چاپخانه ایرانی در شهر کلن آلمان را بنیان گذاشت و همچنین چند کتاب از او نیز منتشر شده است.
متن زیر را باقر مرتضوی در پاسخ به یکی از دوستانش که به گفته ی او با شادی پیامی از شکست پیشنهاد امریکا در شورای امنیت مبنی بر تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی، فرستاده بود، نوشته است که در شبکه های اجتماعی دست به دست میشود.
اختر نیوز با اجازه ی نویسنده این یادداشت را به دلیل نگاه متفاوت ایشان به عنوان یک چپ ضد امپریالیست که در رابطه با جمهوری اسلامی و دشمنی با امریکا تحلیلی دیگر دارد، در اینجا منتشر میکند.
باقر مرتضوی
دوستی برایم قطعنامه پیشنهادی آمریکا مبنی بر تحریم تسلیحاتی ایران به سازمان ملل را فرستاده و با شادی تمام از شکست آن در مجمع عمومی سازمان ملل نوشته است.
از ماهیت رژیم جمهوری اسلامی چیزی نمینویسم زیرا بر آدم و عالم آشکار است. نمیدانم این دوستان چرا لحظه ای نمی اندیشند و از خود نمی پرسند که اسلحه به چه درد این رژیم میخورد؟ آیا کشوری قصد حمله به ایران را دارد که خرید اسلحه نیاز افتد؟ برعکس تمامی شواهد حاکی از این است که جمهوری اسلامی سالهاست با صدور اسلحه و مزدور و پول، منطقه را به آشوب کشیده است. در هر آشوب خاورمیانه حضور ایران ملموس است. آنجا نیز که دستش نرسد، ارتش میلیونی جاسوسانِ خویش را تدارک میبیند.
فقر، فحشا، بیکاری، بیماری و اعتیاد حاصل چهار دهه حضور این رژیم است در ایران. در خارج از مرزهای کشور اما آتش افروزیهای ایران در منطقه به آن اندازه ای رسیده که حتا صدای مرگ بر ایران در تظاهراتِ آزادیخواهانه مردم لبنان و عراق و افغانستان نیز شنیده میشود. ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و مردم آن در شمار فقیرترین آدمیان روی زمین هستند. آمار آوارگان ایرانی در جهان را بیش از پنج میلیون برآورد میکنند.
آیا لازم است برای چنین رژیمی دل سوزاند و شادی سر داد که لایحه پیشنهادی آمریکا برای تحریم فروش اسلحه به ایران با وتوی کشور روسیه و چین، رأی نیاورده است؟ این خوشی را نمیفهمم. آیا باید چنین تعبیر گردد که: حزبالله لبنان، داعشیها، مزدوران ایران در سوریه و یمن لازم نیست ناراحت شوند، پول اسلحه همچنان برایشان ارسال خواهد شد تا آنان بکشند و به آشوب بکشانند و مردم ایران نیز همچنان گرسنه بمانند.
چه دردآور است سقوط رذیلانه و غیرقابل تصور فکر ما در برابر آزادی و دمکراسی. به یاد دارم زمانی را که ما دانشجویان ایرانی در کنفدراسیون در پیش از انقلاب، در اعتراض به فروش تسلیحات به ایران، هر آن کشوری را که اسلحه به ایران می فروخت، محکوم میکردیم. و این زمانی بود که در آلمان و دیگر کشورهای غربی، صلح طلبان در بنیاد مخالف تولید اسلحه بودند. و این البته آن چیزی بود که ما آن را در آن زمان درک نمی کردیم. چه دردآور است که بخشی از ایرانیانی که خود را اپوزیسیون نیز می دانند، در پی اینهمه سال تجربه، نه تنها با تولید اسلحه و یا فروش آن در جهان مخالفتی ندارند، بلکه خواهان فروش آن به ایران هستند. دریغ و درد که هیچ اعتراضی به فروشندگان اسلحه نمیشود، انگار کشورهای تولیدکننده و فروشنده اسلحه برای محرومان و ستمدیدگان جهان اسلحه تولید میکنند و با همین فکر آن را در اختیار رژیم ایران می گذارند تا رژیم ایران نیز با پول مردم ایران؛ پول کارگران و کارمندانی که ماههاست برای حقوق عقب افتاده خویش در اعتصاب غذا به سر میبرند و یا اصلاً کاری نمی یابند، اسلحه بخرد تا نه تنها هرگونه جنبش آزادیخواهانه را در کشور سرکوب کند، جهان را به آشوب بکشد.
آیا جداً فکر میکنید که با اسلحه میتوان به آزادی و دموکراسی رسید؟ دموکراسی از لوله تفنگ بیرون نمی آید، تا حال که نیامده، از عقلهای سرد زاده میشود و در پناه همین عقلها شکوفا میگردد. چه بسیار از همین عقلها که اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی اسیرند و متأسفانه ما هنوز نتوانسته ایم جنبشی سراسری در جهان برای آزادی آنان سازمان دهیم.
فکر میکنم هر گلوله ای که ایران از بازار جهانی اسلحه بخرد، گلوله ای است که بر سر جوانان و مردم آزادیخواه در لبنان و سوریه و یمن و عراق می نشیند، بر سر آزادیخواهان ما می نشیند که در بند و زندانند و سرانجام اینکه؛ به قلب آزادی و دمکراسی، به قصد کشتنِ آن، مینشیند. بیایید در برابر کنسرنهای تولید اسلحه، ضد آن باشیم نه همصدا با آنان.
باقر مرتضوی، شنبه ۱۵ آگوست