یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی
جهان بستنی، مهدی قاسمی
درست از وقتی که کار و بارام روبراه شده بود و صاحب دفتر و دستک و تجارتخانه شده بودم، هیچوقت فرصت تفریح، استرحت و خوردن بستنی نکرده بودم. نه که فرصت نکرده باشم راستش رو بخواهید، بیست و پنج سال پیش یک اتفاق و دیدن مگسی درشت در وسط یک بستنی سنتی در نوجوانی ام باعث شد که از آن روز کلا از خوردن بستنی زده بشم.
اون سالها که یک نوجوان هفده ساله آس و پاس و بی پول و بیکاری بودم، یادمه هفته ای حداقل یکبار بستنی میخوردم. اما بعد از اون اتفاق و بعدها که وارد کار و بار و بیزینس شدم اینقدر خودم رو محدود و گرفتار و غرق در مادیات و جمع آوری پول کرده بودم که از لذت خوردن یک بستنی ساده و به خاطر همان مگس لعنتی خودم رو محروم کرده بودم.
تا اینکه اون روز که بعداز مدتها اولین لیس را به بستنی خوشمزه کافه تو مهمونی کوچک دوستانه ای زدم، نمیتونید تصورکنید که چه حال و حسی داشت همان لیس دوباره، اون هم بعداز سالها، برایم حسی کمتر از صبح پادشاهی نداشت!!
نه که اینکه تو اون بستنی چیزی خاص و یا اضافه ای بود ولی تداعی اولین خوردن بستنی در دوران نوجوانی، اون روز من را دوباره برانگیخت که این وسواس و عدم تمایل به خوردن بستنی را کنار بگذارم و جرعت کنم که بعد از اولین لیس دوباره به خوردن بستنی مشغول شوم، لذتی که سالها از آن خودم رو محروم کرده بودم.
همین لذت دوباره من را بر آن داشت انجمنی به نام انجمن ناب بستنی خوران عالم و به نام اختصار “ان بع ” تاسیس کردم!
از مرام نامه این انجمن همان بس که حمایت از بستنی خوران عالم هستی، به عنوان سنبل و آغاز تفکری باشد، به جبران سالهایی که خود را از خوردن بستنی محروم کرده بودم و این در اصل انگیزه ای جهت تاسیس این انجمن بود.
در اولین روز بازگشاهی این انجمن در تالارمرکزی اندیشمندان شهر پر بود از شخصیتهای مختلف از وزیر و وکیل گرفته تا شهردار، آدمهای مشهور، هنرمندان، ورزشکاران و تاجران و سیل علاقمندان دیگر….
روز افتتاحیه بعداز سخنرانی آتشین بنده به عنوان موسس این انجمن درباب خوبی ها، مهربانی ها، خواص و اثرات روحی و جسمی و مهمتر از همه اثرات فیزیولوژیکی بر انسان که این آخری را هم خودم هم نفهمیدم چی بود و چی گفتم !!!!…، ولی در کمال تعجب تشویق صدها نفر از حاضرین در مجلس را به همراه داشت.
سخنران بعدی آقای شهردار بود او هم از اولین خاطره بستنی خوری اش از دوران طفولیت گفت و اینکه تا کنون افتخار خوردن هزاران بستنی را داشته است و اضافه کرد که بستنی نه تنها بر ارتقای فهم و شعور شهروندی موثر است، که حتی باعث رشد ودر نتیجه افزایش جمعیت نیز خواهد شد.
سخنرانان بعدی هنرمندان، ورزشکاران، سایر اصناف و گروههای حامی بودند که هر کدام به نوبه خود از خاطرات، جایگاه و عظمت این بهترین و دلچسبترین خوردنی قرن پاچه خواری ها کردند…
استقبال از این انجمن روز به روز بیشتر و بیشتر شد، شهرت و جایگاه اش به آن سوی آبها کشیده شد.
پس از مدتی هم در سراسر جهان طرفداران و اعضای زیادی را به خود جذب کرد.
تا آنجا که پنجم مارس هر سال به عنوان روز بین المللی “ان بع” نامگذاری شد و مردم دنیا هر ساله با برگزاری جشنها،کنگره ها و جلسات مختلف یاد و خاطره این روز را گرامی میداشتند.
کار به جایی کشیده شد که سازمان های بین المللی و سازمان ملل نیز یک کرسی به این انجمن به سبب جایگاه ویژه اش در جهان، اختصاص داد، به طوری که طبق آخرین آمار جهانی انجمن”ان بع” بعداز پاپ و بیل گیس سومین کلمه و جایگاه شناخته شده در جهان شناخته شد.
باور این همه موفقیت کمی شوک کننده و غیر منتظره بود و من سرمست از این موفقیت بودم که از یک لیس زدن دوباره به بستنی شروع شده بود.
همه چیز به همین منوال داشت خوب پیش میرفت تا آن روزی که در مزرعه ام قصد خوردن بستنی را داشتم که از شیر تازه گوسفندان آن مزرعه تهیه شده بود. ظهر گرم تابستان بود و خوردن بستنی تو این هوا خیلی میچسبید.
آن روز بستنی را که خوردم با اولین لیس به مزه متفاوت آن پی بردم، مزه ای تلخ و گس و بد بو!!
خیلی برایم عجیب وغیر ممکن بود!! دستور ساخت و تهیه آن استاندارد، بهداشتی و به روز بود!!! کمی تحقیق که کردم، متوجه شدم که آن روز چندتا از پشکل های گوسفندان مزرعه مستقیم وارد شیر شده بود و طعم و بوی بد بستنی ناشی از این بوده است!!
همان لیس آن روز برای من، باز یادآور سالهای پیش و خاطره اون لیسی که در گذشته به بستنی که توش مگس بود را زنده کرد و دوباره من بددل از هر چه بستنی بود بیزار شدم!!!
این نفرت مجدد به حدی رسید که سریعا از مدیریت انجمن “ان بع” و تمامی کرسی ها وسمتهای بین المللی مربوط به این انجمن استعفا داده و کنار کشیدم.
پس از مدتی پا را از آن هم فراتر نهاده و انجمن بین المللی “ات بع” معروف به انجمن توابین بستنی نخوران عالم را تاسیس کردم!
مرامنامه و اساسنامه این انجمن توبه و دست کشیدن افراد جهان از خودن بستنی و تعهد اعضای آن به نخوردن بستنی به عنوان عامل بیماری، تاثرات روحی، ناپایداری، عدم اطمینان و خلاصه عامل خیلی از مصائب بشری اعلام کردیم!!
این انجمن در تالار مشاهیر توابین شهر و همانطور که پیش بینی کرده بودم با حضور شهردار، فرماندار، متخصصین، هنرمندان و ورزشکاران و خیل عظیم مشتاقان با سخنرانی بنده و سپس با نطق آتشین آقای شهردار و سایر صاحب نظران آغاز شد. هدف از آن علاوه بر منع خوردن بستنی در جهان، مبارزه و رقابت با انجمن رقیب یعنی “ان بع” اعلام شد.
بعداز مدت کوتاهی این انجمن در سراسر کشور و جهان گسترش یافت و دارای کرسی های بین المللی در جهان و حتی سازمان ملل شد.
این حرکت جدید من یک ره آورد جدید داشت و آن اینکه جهان را دو قطبی کرده بود! و دایم این دو قطب و گروه برای اثبات عقاید و جایگاهشان در حال مبارزه و جنگ و دعوا و رقابت بودند….
تا جایی که انجمن های “ان بع” و “ات بع” جهان را به دو قسمت مساوی و در مقابل هم تقسیم کرد و کار را به جایی کشانید که این دو جهت تصاحب جایگاه، قدرت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و…، در مقابل هم قرار داد، یکی بر اصل خوردن و دیگری نخوردن بستنی که هر دو
در اصل به خاطره تفاوت در ذائقه شخصی من ساخته شده بود و بس!!!
Facebook Comments Box