طنز، «عید سعید میلاد» و من و آزمایش پاولف
اختر قاسمی
صبحتون بخیر دوستان،
امروز خیلی زود از خواب بیدار شدم. یعنی زیادی زود بود! ساعت چهار و نیم صبح! حالا چرا خودم هم نمیدونم. البته حتما برای شما هم پیش میاد که گاهی از فکر زیاد، گاهی از استرس زیاد و گاهی هم بی دلیل آدم نمیتونه بخوابه.
این روزا کلا خیلی خوابم بد شده و بعد از چند روز که منم مثل خیلی از شما بخاطر اتفاقات وحشتناک در میهنمون، بخصوص اعدام نوید افکاری خیلی حالم بد بود و نه تنها نمیتونستم بخندم بلکه حتی سالگرد زاد روزم که همیشه دلیلی برای شادی و خوشحالی با دوستانم بود،و از قبل به استقبال می رفتم و خاطره ای از گذشته و شیوه هایی که زمان نوجوانی بکار میبردم تا هدیه تولد از خانواده بگیرم، مینوشتم و کلی برای خودم و دوستانم شادی فراهم میکردم، این بار اما چیز دیگری بود و اون حالت را نداشتم. اما دیروز اتفاقی افتاد که کلی به خودم خندیدم، خالا میخوام برای شما هم تعریف کنم که شما هم به من بخندید! گرچه در طول سالیانی که مینویسم کمتر حالت طنز نوشتم، و چند طنزی هم که نوشتم عمدتا از اتفاقات واقعی بود که برای خود من پیش آمده بود و خود اتفاق طنز بود مثل این اتفاق.
من یادم میاد که در ایران ما همیشه تبریک تولد امامان و پیامبران را به عربی یا با واژگان عربی می شنیدیم، مثلا میگفتند: عید میلاد سعید فلان امام یا پیامبر و ….
حالا من همیشه بدون اینکه به ترجمه ی این کلمات توجه کنم فکر میکردم این کلمات فقط خاص پیامبران و امامان است؛ یعنی اگه گفتی میلاد سعید … حتما باید در ادامه نام پیامبری بیاد.
دیروز توی شبکه اجتماعی لینکدن چندین کاربر عرب برای زاد روزم پیام گذاشتند و نوشتند عید میلاد سعید! من یه آن فکر کردم نکنه من پیامبرم و خودم خبر ندارم؟ کلی تعجب کردم و فکر کردم اااااه آخه اینها چرا اینجوری مثل امامان به من شادباش میگند؟
یه آن حس پیامبری بهم دست داد که البته اصلا حس خوبی نبود! خلاصه از دیروز تا حال تا یادم میاد به بیسوادی خودم در زبان عربی میخندم! ولی باور کنید چند ثانیه واقعا تعجب کردم و همش از خودم می پرسیدم اینها چرا مینویسند عید میلاد سعید؟ تازه فکر میکردم اونا بیسوادند! بعد از چند ثانیه تازه دو زاریم افتاد و بخودم گفتم خانم بیسواد خب مگه نمیدونی که به عربی یعنی تولدت مبارک!
خلاصه اینکه چند ثانیه ای حالت من خیلی خنده دار بود! ولی بعد از خودم پرسیدم من که معنی تک تک این سه کلمه ی «عید سعید میلاد» را میدونستم که عید یعنی جشن و سرور، سعید هم یعنی خجسته و فرخنده و میلاد هم که میشه زاد روز و تولد! پس چرا چند ثانیه ای تعجب کردم و به معانی شون فکر نکردم و برام عجیب بود؟ خیلی علاقه مندم بدونم که آیا هستند دیگرانی که مثل من ناخودآگاه فکر میکنند این کلمات فقط خاص امامان و پیامبران است؟ البته من فکر میکنم این حس میتواند در هم نسلان من یا نسل پیش از من باشد چون ما با واژگان عربی همانند امروز که جمهوری اسلامی آگاهانه تلاش میکند فرهنگ واژگان عربی را در فرهنگ زبان فارسی گسترش بدهد؛ سر و کار نداشتیم و فقط به مناسبت های مذهبی بیشتر این نوع کلمات را از رسانه ها می شندیم و برای همین هم هست که کسی مثل من با شنیدن اینگونه واژگان فورا بیاد امامان و پیامبران می افتد. این واکنشم منو بیاد آزمایش پاولف* انداخت و دقیقا در تایید آن است!
*آزمایش پاولف، اشاره به آزمایش معروف فیزیولوژیست روسی ایوان پاولف است که با سگ ها انجام داد و به شرطی شدن واکنشی پی برد. یعنی یک نوع یادگیری با تداعی یا همخوانی با خاطره ی آن واکنش!