خامنه ای روی تشک سیاسی با بایدن
بابک رفیعی
با پیروزی آقای جو بایدن در انتخابات ایالات متحده امریکا، فضای بسیار متفاوتی را در آینده سیاسی جهان و خاورمیانه شاهد خواهیم بود.
همانگونه که همگان مطلع هستند، اصولا جمهوری خواهان معمولا در پی تامین منافع جمهور کشور آمریکا بوده و زیاد در قید و بند وجهه ی عمومی کشور خویش در سطح جهانی نیستند. اما دموکراتها معمولا پرستیژ جهانی ایالات متحده آمریکا برایشان مهم بوده و سعی خود را بر گسترش روابط سیاسی در سطح بین المللی مبذول میدارند.
بر اساس همین اصل؛ آقای ترامپ با سیاست خارجه صرفا آمریکا اندیش به گونه ای ایالات متحده را به انزوا برد، اروپا و اعضای ناتو از او دل خوشی نداشتند، با چین وارد جنگ تعرفه ها شد که منافع اقتصادی اندکی داشت و بلند پروازیهای چین در منطقه و جهان را چاره ای نبود. در باب تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل با شکست روبرو شد و در مورد فعال نمودن مکانیزم ماشه پیشبینی شده در توافقنامه برجام با بی اعتنائی دیگر اعضای برجام روبرو شد و لاجرم به یک حرکت نمایشی تک نفره اکتفا نمود. آقای ترامپ گرچه در دوران ریاست جمهوری خویش هیچ جبهه جنگ جدیدی نگشود بلکه غالب نیروهای نظامی خویش را از اقصی نقاط دنیا از جمله منطقه بحران زده خاورمینه فراخواند که البته قابل تحسین بوده و امریست که یک ملت در راستای تامین منافع ملی خویش از ریاست جمهوری خود توقع دارند.
اما آیا این صرفا آمریکا اندیشی آقای ترامپ یک خلاء قدرت در سطح جهانی نیافرید؟
حال؛ با انتخاب آقای جو بایدن به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا به احتمال زیاد شاهد چرخش در سیاست خارجی آمریکا خواهیم بود. افق سیاست خارجی دستگاه دیپلماسی آمریکا در آینده و در سطح جهانی منظور نظر این یاداشت نیست بلکه نگاهی خواهیم داشت بر آینده روابط سیاسی آمریکا و رژیم جمهوری اسلامی.
آقای بایدن در کارزار سیاسی خود پیش از انتخاب، خاطرنشان کرده بود که به برجام باز خواهد گشت. بر عکس تصور همگان که می اندیشند بازگشت آمریکا به برجام گشایشیست در کار سردمداران نظام جمهوری اسلامی، ولی در عمل با بازگشت آمریکا به برجام دست آمریکائیها برای اعمال فشار و حتی بازگردانیدن همه ی تحریمهای جهانی سازمان ملل با فعالسازی قانونی مکانیزم ماشه بازتر خواهد بود.
حال؛ باید در نظر داشت که رژیم جمهوری اسلامی اصولا حکومتی دردسر زاست، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح جهانی و به غیر از معدود کشورهائی جیره خوار که در مقابل دریافت پول، امکانات و تسلیحات در کنار ملایان مانده و منافعشان را تامین میکنند، دیگر ندرتا کشوری را میتوان یافت که روابط سیاسی راحتی یا حتی دل خوشی از آنها داشته باشد. از تهدید اسرائیل به نابودی تا شعار مرگ بر آمریکا، از تسخیر انقلابی سفارتخانه ها بر خلاف عرف بین الملل تا روابط تیره و دخالت در امور داخلی همسایگان عرب حاشیه خلیج پارس، از تشکیل [نظامی] هلال شیعی در منطقه خاورمیانه تا ناامن سازی تردد کشتی رانی در خلیج پارس، از سازماندهی ترور مخالفین خود در فرامرزهای خود تا اروپا و یا به گروگان گرفتن شهروندان دوتابعیتی جهت اخاذی بین المللی و خلاصه لیست بلند بالائی از خودسریها، تکرویها و توهمات سیاسی که از دکترین مذهبی صدور انقلاب اسلامی آیت الله خمینی گرفته شده است، را میتوان ذکر نمود.
آقای بایدن سیاستمدار کارکشته ایست و به خوبی واقف است که جاهطلبیهای رژیم جمهوری اسلامی دست روسیه و علی الخصوص چین را در منطقه حساس خاورمیانه به شدت باز خواهد گذاشت. ایران دروازه خاورمیانه است و اگر آقای بایدن نتواند بر سر میز مذاکره به این قهر سیاسی دیرینه بین دو کشور خاتمه دهد، یا حداقل در سطح وزرای خارجه، ایران سراسر به آغوش شرق (چین-روسیه) پناه خواهد برد و آنگاه دیگر سخت بتوان صلح و امنیت را در خاورمیانه تامین نمود. باید در نظر داشت علی رقم خودکفائی نفتی ایالات متحده، منطقه خاورمیانه به لحاظ نفت همچنان یکی از نقاط حساس و کلیدی جهان به شمار می آید که به واسطه بلندپروازیهای رژیم جمهوری اسلامی با بحرانی عمیق روبروست.
مهار اتمی رژیم ملایان مشکل بزرگی نیست علی الخصوص با بازگشت آمریکا به برجام ولی زیاده خواهی های منطقه ای آنها شاید موضوع محوری میز مذاکره تیم دیپلماسی آمریکا با ایران باشد، موضوع دیگر قابلیتهای موشکی رژیم جمهوری اسلامیست. به عقیده نگارنده؛ کلید بازگشت همه تحریمهای سازمان ملل در دست آقای بایدن همچون شمشیریست بر سر آیت الله خامنه ای و اصلا بعید نیست با نرمش قهرمانانه دیگری دست از دخالتهای منطقه ای خود بردارد یا حداقل آنها را محدود نماید اما با تبلیغات عوامفریبانه ی واژگون در داخل کشور سر همراهان خود را گرم نماید، اما بعید میدانم که وی دست از برنامه ی موشکی خود برکشد که حیات و ممات دفاعی ایران بستگی به توانائی موشکی خویش دارد.
باقی بقایتان
لندن، 21/11/2020