نگاهی به نمائی 16
جمشید گشتاسبی
ضرب المثلی لاتین می گوید طبیعت مادر ماست.
دفتر مام طبیعت در پائیز به نقش و نوری دگر، به رنگ و رویی دگر، و به رقص و رسمی دگر ورق می خورد. دگر شدنی از جنس زیبائی از یک منبع لایتناهی. زیبائی در کوچک ترین اجزاء و بافت تن و جان این مادر.
تکرار دیدار مادر و تکرار نشانه رفتن دوربین به سوی او هم نه تنها خسته ات نمی کند که هربار به نوعی درنگ و تجربه ایست از مواجهه با زیبائی و شگفتی دامان او.
ورای این توصیفات، هنگام زُل زدن به تاروپود طبیعت، پرسش و تأمل موجود، “به چه نگاه کردن” نیست که همانا “چه دیدن” است.
آنسل آدامز، اسطوره ی عکاسی طبیعت و مناظر غرب آمریکا معتقد بود: “چشم انداز بی پایان جادو و شگفتی ست این جهان، که به گونه ای نامفهوم زیباست.”
آلبرکامو، پائیز را دومین بهار خوانده است؛ وقتی که هر برگی خود یک گل است.
و یان آرتوس- برتراند، عکاس، روزنامه نگار و فیلمساز فرانسوی سازنده ی مستند هائی زیبا چون: خانه (2009) ، بشر (2015) ، و زن (2019) گفته ی مشهوری دارد بدین مضمون که: “زمین هنر است، عکاس فقط شاهد ی ست.”
پیش از گرفتن نماهائی از این دست تصور نمی کردم یک برگ به ابعادی برابر یا بزرگتر از کف دست بتواند آنقدر بازتاب نقش و نقل احوال و گذشت زمان در اجزاء و تاروپود خود باشد.
به هر روی زیبائی نیاز ماست چنان که نان، آزادی، مهر و عشق. باشد تا هماره به نوعی با آن مجاور باشیم.