روز زن و روز مادر در ایران
اخترنیوز، در تقویم باستانی ایران، روز پنجم اسفندماه ’’سپندارمزدان‘‘ روز زن نامیده شده است. در رژیم گذشته روز زن و یا روز مادر روز 25 آذر ماه بود. بر اساس اطلاعاتی که در ویکی پیدیا نوشته شده است در روز 25 آذر سال 1319 نخستین بنگاه حمایت مادران و نوزادان به فرمان رضا شاه کار خود را آغاز کرد و از این رو این روز بعنوان روز مادر شناخته شد. در حالیکه پس از انقلاب اسلامی سال 57 رژیم اسلامی اعلام کرد روز مادر یک روز طاغوتی و روز تولد مادر شاه ایران است و روز تولد فاطمه دختر پیامبر اسلام را روز مادر نام نهاد. در حالیکه روز تولد مادر شاه فقید ایران روز 27 اسفند است و همچنین هیچ سندی مبنی روز تولد فاطمه وجود ندارد. روز تولد فاطمه در تقویم عربی روز 20 جمادالثانی قمری ست که با تقویم ایرانی سازگار نیست و متغیر است. در ده ها کشور جهان روز زن و روز مادر، روزهای جهانی هستند و در دو روز جداگانه جشن گرفته میشوند. اینگونه مناسبت های مهم در همه ی دنیا اغلب یا مصادف با یک مناسبت و واقعه ملی و یا جهانی ست. عملکرد جمهوری اسلامی در 42 سال گذشته نشان داد که نه ملی بودن موضوع برای آنها اهمیت دارد و نه جهانی بودن موضوعی، بلکه فقط و فقط اسلامی بودن هر موضوع درجه اهمیتش را برای حاکمان اسلامی در ایران مشخص می کند. مقاله ی زیر را در همین راستا از یک هم میهن دریافت کردیم که در زیر می خوانید:
من اين مناسبتِ بى معنا و خالى از محتوا را به زنان و مادران میهنم “خجسته باد” نمى گويم!
دکتر ف.ا
بنده ى كمترين، دستِ همه ى مادران و بانوانِ سرزمينم را در هر جاى دنيا كه هستند، به خاطر فداكاريها و بزرگواريهاى بانوانه و مادرانه اشان مى بوسم و به احترامشان، كلاه از سر بر مى دارم، امّا “امروز” و اين مناسبتِ بى معنا و خالى از محتوا را به آنها “خجسته باد” نمى گويم.
از پيامهاى ارسالى از گروههاى داخل ايران، متوجّه شدم كه امروز در ايرانِ عزيز ما، بزرگداشتِ روز “زنان” و “مادران” است.
اگر چه قبلاً نيز در جايى نوشته بودم كه همه ى روزهاى سال، روز بزرگداشت “زنان” و به ويژه “مادران” است.
در اينجا كه من زندگى مى كنم، روز جهانى “زن” يعنى “هشتم مارس” را به عنوان روز بزرگداشت “زنان” گرامى مى دارند. اين روز پيشينه و تاريخ محكمى دارد و انتخاب اين روز به عنوان روز زن دلالت مستحكمى دارد كه از حوصله ى اين نوشتار خارج است و با يك تحقيق ساده در “گوگل” هم مى توان آن را مطالعه كرد.
امّا امروز كه در تقويم ايران و ظاهراً بعد از انقلاب سال ١٣٥٧، به عنوانِ روز بزرگداشت “زن” و “مادر” نامگذارى شده است، به راستى خالى از هرگونه تناسب و تجانس با شأن بانوانِ سرزمينِ ماست.
وقتى از “زنان” يا “مادران” سخن مى گوييم يا به بزرگداشتشان مى انديشيم، مى بايستى جامع الاطراف و در خورِ اين مقام باشد. لاجرم دستِ كم روزى را يا مناسبتى را به اين منظور برگزينيم، كه يا حدوث واقعه اى خاص در آن روز، افكار عمومى را متوجّه امور بانوان كرده و يا مقارن با زاده شدن يا احياناً وفاتِ كسى باشد كه در راه اصلاح امور و حقوق بانوان، تلاش و همّتى ويژه كرده باشد.
از هر دو حيث، متأسّفانه مناسبتِ روز رسمى و ملّى “زن” و “مادر” در ايران خالى از شأن و علّت است.
به بيانى ديگر، انتخاب كنندگان اين روز، افزون تر از اين نمى توانستند بى سليقگى و نافهمىِ خود از اين مفهوم را نشان دهند! چه، اگر ما مى خواهيم جدا از روز جهانىِ زنان، روزى “ملّى” و “ميهنى” براى زنان و مادرانمان انتخاب كنيم، اوّلين و ساده ترين شرط آن، انتخاب مناسبتى “ملّى” و يا دستِ كم “فردى” است كه مليّتِ ايرانى داشته باشد و اگر شخص خاصّى را انتخاب مى كنيم، مى بايستى زندگىِ او سراسر، مبارزه، تلاش، قلم فرسايى و مداقّه در امور بانوان و از خود گذشتگىِ دلسوزانه، شجاعانه، مادرانه و زنانه باشد در اين راه.
آيا به عنوان مثال نسرين ستوده و یا نرگس محمدی تمامِ اين ويژگيهاى برشمرده را ندارند؟ آيا براى مثال زادروز یکی از چنین زنان شایسته ای براى گزينش روز ملّى “زن” يا “مادر” مناسب تر و پرمفهوم تر از مناسبت فعلى نيست؟!
سرزمينِ ما، امثال اين بانوى بزرگوار و از خودگذشته، كم نداشته و ندارد كه با وجودِ “مادر” بودن، مؤمنانه و فداكار و راسخ در باور به آرمانِ دادخواهى در مقابل ظلم، از زندگى و همسر و فرزندِ خويش نيز گذشته اند. آيا زادروزِ امثال اين افراد مناسب تر و در خورتر براى انتخاب روز “زن” و “مادر” نيست؟!
اگر امروز، امورى اينچنين خارج از اراده و خواستِ واقعىِ ما و بانوانِ سزمينِ ماست، ما مى توانيم، با رسميّت نبخشيدن به اين روزهاى تقويمىِ بى ريشه، آنها را بى كاركرد و بى خاصيّت كنيم.
بنده ى كمترين، دستِ همه ى مادران و بانوانِ سرزمينم را در هر جاى دنيا كه هستند، به خاطر فداكاريها و بزرگواريهاى بانوانه و مادرانه اشان مى بوسم و به احترامشان، كلاه از سر بر مى دارم، امّا “امروز” و اين مناسبتِ بى معنا و خالى از محتوا را به آنها “خجسته باد” نمى گويم.