داستانی با لهجه و فرهنگ بوشهر مو و ماشو مهدی قاسمی مو بچه محله بهبونی بوشهر بودم، بچه شر و شور بندر، بوام یخ میفروخت و مو هم تابسونا با خودش میبرد کمک دستش. دی ام (مادرم)، نوم خدا (ماشاا…) خیلی دست پختش خوشمزه بید (بود)، مخصوص شوایی (شبهایی) که …
Read More »شعر (۸۴)؛ پورمزد کافی (منظر)
پورمزد کافی (منظر) (۸۴) می شنوی؟ صدای خزیدن شورشی ست در نجوای پرنده ها و ریزش شرابه ی خون از بیدبن ها نه، ز خواندنت نصیبی نیست که درفش تافته در استخوان خاطره می چرخد و نوزادان به بوی شیر پستان خونبار مادر را در آوار کرم و خاک می …
Read More »شعر «زنم من» از فرشته طریقی کوشک جلالی با صدای نرگس نصیری کوشک جلالی
به مناسبت روز جهانی زن: شعری از فرشته طریقی کوشک جلالی با صدای نرگس نصیری کوشک جلالی اختر قاسمی فرشته طریقی کوشک جلالی بیش از سی سال است که ساکن آلمان است. او مادر چهار فرزند و مادربزرگ و عاشق شعر و ادبیات است. فرشته از جمله زنان و مادران …
Read More »یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی
نرو سمیه! مهدی قاسمی سمیه دختر اصغر کوسه و برادر ابرام یک بری تنها دختر از نظربعضی ها بی بندبارو تابلو محله بود ،که نه از باباش میترسید ونه از خدا. سمیه سر نترسی داشت. هرچند دختر خوش آب و رنگ و لوند و خوشگلی بود ،ولی اخلاق سگی داشت …
Read More »نگاهی به نمائی (21)؛ جمشید گشتاسبی
نگاهی به نمائی (21) جمشید گشتاسبی فدریکو فلینی قیلمساز نامدار ایتالیایی، خالق فیلم های “جاده”، “هشت ونیم” و”زندگی شیرین”؛ گفته ای داشت بدین مضمون که: نه آغازی وجود دارد و نه پایانی، فقط شور زندگی وجود دارد. شاید این شور زندگی، تنها حقیقت مطلق یا همان عشق باشد. یگانه قطعیت …
Read More »یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی
بچه هشتم مهدی قاسمی بچه که بودم من یک بچه اضافی بودم که برای هیچکی مهم نبودم. خوب تو یک خونواده ده نفری ،بچه هشتم بودن دیگه چه جایگاهی، چه توجهی؟ اصلا بعضی وقتها بابا یا ننه تا میومد منو به اسم صدا بزنه، نه تا اسم رو صدا میزد …
Read More »پورمزد کافی (منظر) (۸۳)
پورمزد کافی (منظر) (۸۳) من آخر شبی به نقد خطی ز آتش خورشید به پرده ی پندار میکشم من آخر شبی در شورش شبانه ی شبنم سودای دلفریب خواب را بر ارتفاع شبهای تو بر دار می کشم چیزی نمانده است چیزی نمانده است که من این قلب گرم و …
Read More »سرگذشت آفتاب (27)؛ افسانه رستمی
سرگذشت آفتاب (27) افسانه رستمی صبح روز بعد هم وقتی داشتم لباس میشستم آب قطع شد، بلند شدم رفتم پائین. زن صاحبخونه را صدا زدم گفتم: شما هم آب ندارید؟ گفت من پمپ را خاموش کردم. گفتم: من داشتم لباس میشستم. گفت: نباید بشوری؛ فقط هفتهای یکبار حق لباس شستن …
Read More »شاهنامه خوانی آوا، دخت ایران زمین (فیلم)
#اخترنیوز گوش دهیم به آوا دخت 9 ساله ایران زمین که چه زیبا برای ما شاهنامه میخواند. آموزش تاریخ از طریق شعر و ادبیات کهن مان به کودکان بی شک چراغی ست برای آینده ای روشن … زنده باد پدر و مادرانی که این چراغ را روشن نگه میدارند … …
Read More »یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی
شام آخر مهدی قاسمی مرگ بر آبی ها، مرگ بر قرمز ها، مرگ بر غربی ها، مرگ بر شرقی ها، مرگ بر استعمار، مرگ بر استبداد، مرگ بر سمت راست، مرگ بر سمت چپ، مرگ بر عزرائیل ،مرگ بر میکائیل، مرگ بر ستمگر، مرگ بر کلانتر … بعد از سال ها …
Read More »