شعر و داستان

یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی، سلطانی جنگل

طنز تلخ سلطانی جنگل نوشته:مهدی قاسمی یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا یک جنگلی بود با کلی حیوان و شیری جوان و قوی که سلطان جنگل بود. بر عکس همه قصه ها سلطان جنگل ما سلطان خوبی بود. باعث توسعه و آبادی جنگل شده بود. زورگو نبود، درنده نبود، …

Read More »

در زاد روز فرخی یزدی تصنیف زندان قفس، آهنگساز: رهام سبحانی

اختر نیوز، امروز 25 مهر، زاد روز شاعر آزاده ایرانی فرخی یزدی ست. او امروز 131 ساله شد. فرخی یزدی در 25 مهرماه 1268 در شهر یزد به دنیا آمد و در سن 50 سالگی در زندان در گذشت. فرخی یزدی از جمله نادر شاعرانی ست که بیشتر شعرهایش سیاسی …

Read More »

“در خاک من” پورمزد کافی ( منظر) (۲۹)

“در خاک من” (۲۹) پورمزد کافی ( منظر) دستور، این باغ را ظلام سترون بود و حکم، قلم را برگ بریدن بود که داغ درفش به گردن سوسن بود خوابی بود مرا تلخ و بر گستره ای که تو بودی گل بود ولی پیچیده در کفن بود تو گفتی که ما …

Read More »

داستان کوتاه راز کوهستان، بابک رفیعی

داستان کوتاه راز کوهستان بابک رفیعی عصرهنگام پیرمرد از کلبه اش بیرون شد، دورترها تا چشم میکاوید کوهستان در کوهستان، دره بر دره برف بود و یخ و سوز و سرما؛ و حالا این ابرهای تیره و تار که فراخ آسمان کوهساران را درهم تنیده، او را نوید برفی سنگین …

Read More »

سرگذشت آفتاب (11) افسانه رستمی

#اختر_نیوز، سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی …

Read More »

«در آن زلال بیکران» سروده شفیعی کدکنی برای محمدرضا شجریان

«در آن زلال بیکران» (به محمدرضا شجریان) شفیعی کدکنی محمدرضا شفیعی‌کدکنی شعر «دران زلال بیکران» را برای محمدرضا شجریان سرود. این شعر در تازه‌ترین مجموعه شعر محمدرضا شفیعی‌کدکنی، بنام «طفلی به نام شادی» منتشر شده است. بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد وطن، زِ نو، جوان شود دمی …

Read More »

chair stone ، خاطرات مسجدسلیمان، جهان ولیان

chair stone     با یاد و خاطره برادرم که برای اولین بار صندلی های ما را چیر استون نامید. جهان ولیان  jahanvalian@gmail.com  این نوشته پیش تر در 26 می سال 2008 به مناسبت صد سالگی پیدایش اولین چاه نفت ایران در شهر مسجدسلیمان انتشار یافت که اینک پس از بازنویسی …

Read More »

شعر؛ بیانیه ی مدفون (26) پورمزد کافی ( منظر )

پورمزد کافی ( منظر ) “بیانیه ی مدفون” (۲۶) من درفش پاره پاره ی قلب خویش را بر دوش می برم با لخته های پریشانی و سایه ی پر جراحت قلبم در شیار درد گم می شود در کجای جهان من شوری نمیگذرد؟ که دمی بر قرار خود باشم در …

Read More »

شعر، “در مرثیه” پور مزد کافی (منظر)

“در مرثیه” (۳۱) پور مزد کافی (منظر)   یاران زیبایم کجایند؟ یاران عاشق یاران که چون شبنم چکیده ست از خون سرخ پاکشان بر خاک گلگون یاران زیبا همچون سپیداران سبز آسمان سا در جنگل پر شور انسان در جنگل پرشور انسان هرچ از نشان تازگی هاست آنجا نشان زخم …

Read More »

شعر 24 – پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) “مرثیه ای کوچک برای شراره های بزرگ” (۲۴) به یادت آینه ها ی تبسم می شکنند و رود بار خاطره در درد بیکرانه می ریزد صبر ناگوار در این سرزمین تلخ فرجام هیچ عافیتی نیست انبوه سیاهپوشان از چشمه های سوگ تو کوزه های اشک و حسرت …

Read More »