شعر و داستان

شعر؛ بیانیه ی مدفون (26) پورمزد کافی ( منظر )

پورمزد کافی ( منظر ) “بیانیه ی مدفون” (۲۶) من درفش پاره پاره ی قلب خویش را بر دوش می برم با لخته های پریشانی و سایه ی پر جراحت قلبم در شیار درد گم می شود در کجای جهان من شوری نمیگذرد؟ که دمی بر قرار خود باشم در …

Read More »

شعر، “در مرثیه” پور مزد کافی (منظر)

“در مرثیه” (۳۱) پور مزد کافی (منظر)   یاران زیبایم کجایند؟ یاران عاشق یاران که چون شبنم چکیده ست از خون سرخ پاکشان بر خاک گلگون یاران زیبا همچون سپیداران سبز آسمان سا در جنگل پر شور انسان در جنگل پرشور انسان هرچ از نشان تازگی هاست آنجا نشان زخم …

Read More »

شعر 24 – پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) “مرثیه ای کوچک برای شراره های بزرگ” (۲۴) به یادت آینه ها ی تبسم می شکنند و رود بار خاطره در درد بیکرانه می ریزد صبر ناگوار در این سرزمین تلخ فرجام هیچ عافیتی نیست انبوه سیاهپوشان از چشمه های سوگ تو کوزه های اشک و حسرت …

Read More »

سرگذشت آفتاب (10) افسانه رستمی

#اختر_نیوز: سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی …

Read More »

کعبه توئی

بابک رفیعی   کعبه توئی به تمنای وصالش عاجزانه به کعبه شدم شبی پیرانه مرد و زن مخلصانه، پیر و جوان به طواف آن خانه همچون مستان میخانه، مست بر گرد ساقی دردانه ندائی به شهادت از میانه، به گواه تاریخ آن بتخانه برخاست که دیوانه؛ کعبه توئی جهان سراسرمرا …

Read More »

شعر در سالگرد سحر خدایاری «دختر آبی»، فرهاد صادق زاده

در سالگرد سحر خدایاری «دختر آبی» برای او و نوید افکاری و همه ی آنانی که در جمهوری اسلامی قربانی قوانین ضدزن و ضد بشری شدند: فرهاد صادق زاده ابریست هوا دلگیر گرگ و میش یک دم رها بنگر به خویش بنگر و ببین سبزی یا بنفش یا آبی سحر …

Read More »

رمان‌های فراموش ناشده؛ شب هول: ‘من که قهرمان نیستم’

معرفی یک رمان “شب هول“ بی‌بی‌سی فارسی در مجموعه‌ای به معرفی رمان‌هایی می‌پردازد که فقط یکبار در داخل ایران منتشر شدند اما بر فضای ادبیات داستانی ایران تاثیرگذار بودند و گاهی با جنجال های حاشیه ای هم همراه بودند. “ای اصفهان، ای شهر من، ای بانوی خاطرات من، وقتی ‌که …

Read More »

شعر «این اندوه» – پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) “این اندوه” ولنگار و بیهوده نمی گردد کلاغ چو لکه ی شب آوار نقره ای ماه است که سرب گون به گلوی شیدای قناری فرو می‌ریزد روزهای اسفندی یخ آحین و سنگین و کندند و پاره های ملتهب اسپند به سردی می‌سوزند خورشیدی مست بر دریچه ی …

Read More »

سزگذشت آفتاب (9) افسانه رستمی

#اختر_نیوز: سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی …

Read More »