محمود مهمیر ای عشق چه بازی ست که با من کنی امروز دیری ست که به دام تو اسیرم، نه که امروز رخساهی دلبر شده غرق گل و ریحان هنگامهی بزم است چرا خامشی امروز؟ دُرد دُخترَز کشم زین درد زمانه خونین رخم از جفا و از دوریات امروز پیمان …
Read More »1 هفته ago ادبیات, ایران, شعر و داستان 0
محمود مهمیر ای عشق چه بازی ست که با من کنی امروز دیری ست که به دام تو اسیرم، نه که امروز رخساهی دلبر شده غرق گل و ریحان هنگامهی بزم است چرا خامشی امروز؟ دُرد دُخترَز کشم زین درد زمانه خونین رخم از جفا و از دوریات امروز پیمان …
Read More »