جواد سگی مهدی قاسمی جواد مشهور به جواد سگی یا جواد اورگ در زایشگاه دکتر ارشد، ۲۶ مرداد مصادف با هفدهم آگوست، همزمان در یک روز با فواصل زمانی بسیار با جورج برنارد شاو، نویسنده انگلیسی آلفرد هیچکاک، کارگردان انگلیسی موسیلینی، دیکتاتور ایتالیایی فیدل کاسترو، رهبر انقلابی کوبا ناپلئون بناپارت، …
Read More »یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی – مهدی قاسمی
گلفروش محله مهدی قاسمی نمیدانم شما با شغل گلفروشی چقدر آشنایی دارید؟ من که گل فروش محله مان را قبل از این که کاملا با او آشنا شوم، آدم عجیب غریبی میدانستم. یکی از کارهای عجیباش این بود که تمام طول روز مغازهاش بسته بود و شب ها و آن …
Read More »یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی
طنز بلقیس مهدی قاسمی بلقیس خانم، سال ها بود که در شهر ما زندگی می کرد. او را دورادور می شناختم. این اواخر خسته و پریشون به نظر می رسید. چند بار با هم به رسم همسایگی و هموطنی قهوه ای خوردیم. آخرین بار که دیدمش خواست که با من …
Read More »انشای سیزده سالگی من در شیراز، مهدی قاسمی
ریش! انشای سیزده سالگی من در شیراز مهدی قاسمی در این بلاد ریش همسنگ طلاست. با این تفاوت که طلا رو با زحمت به دستش میارن، اما ریشو با کلک. بچه ننه اصغر که باباش چپقی بود و خودش دایم الخمر، حالا گذاشته ریش و شده درشکه چی دربار و …
Read More »یکشنبه طنز در کافه آقا مهدی – حکم عزل من
حکم عزل من مهدی قاسمی آن روز صبح، هنگامی که قصد داشتم که با ماشینم وارد اداره بشوم، اخلاق و رفتار دربان اداره مانند هر روز نبود. یعنی جلوی من دو لا و راست نشد و مثل هر روز خیلی سریع زنجیر جلوی پارکینگ را نیانداخت. پیش خودم گفتم: شاید …
Read More »حمید لاته، یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی
حمید لاته مهدی قاسمی حمید پسر اوسا معمار محله ما بود، همیشه با اون کاپشن سبز لاتی، ته ریش خفن، شلوار پلنگی، تسبیح لاتی و لنگ دور گردنش، سر کوچه در حال چشم چرونی و یا باجگیری از این و اون بود. می گفتن خرده فروش مواد هم هست. حمید …
Read More »یکشنبه طنز با آقا مهدی از دوسلدورف: یبوست ملی!
یبوست ملی! مهدی قاسمی بچه بودم و تابستون بود. طبق روال هر سال به سفارش پدر خدابیامرز چند روز رفته بودم تو یک ده تو جنوب کشور و میهمان یک خانواده ازدوستهای پدرم شده بودم. من که از صبح تا شب وسط شهر جز صدای بوق ماشین و دود و …
Read More »سه گاو ایرانیان در غربت، مهدی قاسمی
سه گاو ایرانیان در غربت هفت ساله بودم و تازه خواندن یاد گرفته بودم. اولین بار خودم را در کتابخانه مسجد محل ثبت نام کردم و اولین کتابی که برای خواندن گرفتم، سه خوک و سه گاو بود. سه خوک، داستان سه خوک بود که بعداز جدایی از خانواده هر …
Read More »شوک ها و تحولات مصمم ترامپی، مهدی قاسمی
شوک ها و تحولات مصمم ترامپی شوک ها و تحولات مصمم ترامپی سال گذشته کره (از نوع شمالیش) با آمریکا (از نوع ترامپیش) بالاخره بعداز سال ها جنگ سرد و فحش و ناسزا و قیافه اومدن واسه همدیگه، تصمیم گرفتن که دست در دست هم، سرآغاز دفتر صلح و دوستی …
Read More »یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی دوسلدورف
ملاقات در نیو مارک کلن مهدی قاسمی از وقتی که وارد آلمان شده بودم، یک ماهی میگذشت. پیش خودم کلی برنامه عشق و حال ریخته بودم. منی که تا آن زمان کل عشق و حال زندگیم دو تا دور دور کردن و شماره دادن به دخترهای محل بود و گاهی …
Read More »