Tag Archives: میشنوم،غزل، غمزه ،دوست،

پرده ای از غزل!(شعر )

  پورمزد کافی(منظر ) پرده ای از غزل!(شعر ۶۱) (۶۱ )  مژده ای از قدم‌ باد صبا می شنوم گوش بسپار بگویم که چه ها می شنوم چون نوای غزل از پرده ی جان می‌گذرد آنچه از هاتف غیبم به صلا می شنوم زهره ی مست از آن خون سویدا …

Read More »