محمود مهمیر نقش نو، رنگی نو،فرشی نو ! یک دست بی آوا، دو دست یک آوا انبوه دستان توده ها اما پگَه میکنند ز فریاد پُرتکانشان گوش چرخ گردون و دور سپهر خفته را دستان تو هراندازه پرتوان تنها برنیفکند بنیان کینِِ کور چشمان تو هرچه بینا تنها ره نیابد …
Read More »