Tag Archives: کمند،گیسو،چشمانت،آزادی

“کمند گیسو”(شعر)

  “کمند گیسو”(شعر) فرهاد صادق زاده   چشمانت را ببند و باز کن برای من ناز کن موهایت را باز کن آزادی در گرو پیچ زلف توست قلب اهریمن را با کمان ابرویت گردنش را با بافت مویت تعفن مغزش را با ساطع کردن بویت پشتم گرم است به دستهای …

Read More »