داستانی با لهجه و فرهنگ بوشهر مو و ماشو مهدی قاسمی مو بچه محله بهبونی بوشهر بودم، بچه شر و شور بندر، بوام یخ میفروخت و مو هم تابسونا با خودش میبرد کمک دستش. دی ام (مادرم)، نوم خدا (ماشاا…) خیلی دست پختش خوشمزه بید (بود)، مخصوص شوایی (شبهایی) که …
Read More »